(محمدجواد منصوری؛کارشناسی ارشد رشتۀ اندیشه سیاسی در اسلام، پژوهشکده امام خمینی انقلاب اسلامی)
دریای سرخ بهعنوان محل اتصال سه قارۀ آسیا، اروپا و افریقا و نیز گذرگاهی آبی در مسیر تجارت جهانی و دریانوردی، از تنگه بابالمندب در جنوب تا خلیج عقبه و کانال سوئز در شمال کشیده شده و برای بازیگران منطقهای و بینالمللی اهمیت زیادی دارد. 10 درصد از تجارت جهانی و 40 درصد از تجارت اروپا با آسیا از این منطقه عبور میکند و 8 کشورِ عربستان و یمن در بخش شرقی، اریتره، سودان و مصر در بخش غربی، جیبوتی در بخش جنوبی، و رژیم صهیونیستی و اردن در بخش شمالی بر دریای سرخ مشرف هستند.
با وجود اینکه کشورهای مشرف بر دریای سرخ، بازیگران منطقهای و قدرتهای بینالمللی از امنیت این گذرگاه دریایی سود میبرند، این منطقه همچنان یکی از مناطق بسیار ناپایدار جهان است. کشورهای افریقایی حاضر در بخش غربی دریا با شرایطی بیثبات دستوپنجه نرم میکنند. مصر، پس از گذشت 10 سال از بیداری اسلامی، دیگر از آن قدرت لازم برای برقراری ثبات و امنیت در منطقه برخوردار نیست. سودان در گیرودار دولت انتقالی وابسته است و با همسایگانش درگیری دارد. شرایط در اریتره و جیبوتی نیز همچنان نابسامان است. سودان، مصر و اتیوپی بر سر مدیریت سد بزرگ النهضه با هم اختلاف دارند. جیبوتی با میزبانی از پایگاههای نظامی و جذب بازیگران خارجی، به همسایگان خود هشدار میدهد. ساحل شرقی دریای سرخ نیز با بیثباتی و انتقال پیچیدهای روبهروست. جنگ یمن، رقابت کشورهای منطقۀ خلیج فارس، رکود اقتصادی ناشی از کاهش قیمت نفت و تغییر شرایط پس از بهرسمیتشناختن اسرائیل از جمله متغیرهای این بخش از دریای سرخ در شرایط کنونی است. از سوی دیگر، حضور دزدان دریایی سومالی در جنوب دریا، اسلامگرایان افراطی القاعده در یمن و الشباب در سومالی و همچنین مینگذاری های ناشی از جنگ یمن، نگرانی از حرکت آزاد دریانوردی را افزایش داده است. همۀ این عوامل بحرانزا و بیثباتساز، زمینه را برای دخالت کشورهای دیگر و حضور ناوگان نظامی خارجی فراهم ساخته است.
مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشرشده در سایت بهعهدۀ نویسنده است و انتشار آنها الزاماً بهمعنای تأیید مطلب یا بیانگر دیدگاههای مؤسسه نیست.