دوره برخورد هسته‌ای در جنوب آسیا

مسابقه تسلیحاتی نوپا در میان چین، هند و پاکستان

اندرو اف. کرپینیویچ جونیور

ترجمه سجاد عطارزاده؛ پژوهشگر مسائل بین‌الملل

اندرو اف. کرپینیویچ، پژوهشگر موسسه دست راستی هادسن ایالات‌متحده آمریکا، در مقاله ” دوره برخورد هسته‌ای در جنوب آسیا، مسابقه تسلیحاتی نوپا در میان چین، هند و پاکستان” که در وب­سایت فارن افرز منتشر شده است، به بررسی تأثیرات افزایش توان هسته­ای چین بر منطقه آسیای جنوبی و دو کشور هند و پاکستان پرداخته و معتقد است که تأثیر قطعی این افزایش توان هسته­ای، خود را در افزایش فعالیت­ها و توان هسته­ای هند هم نشان خواهد داد.

در تابستان 2021، جهان دریافت که چین به‌طور چشمگیری در حال گسترش زرادخانه هسته‌ای خود است. تصاویر ماهواره‌ای حاکی از این بود که پکن 300 سیلوی جدید موشک­های بالستیک ساخته است. پنتاگون اکنون پیش‌بینی می‌کند که ذخایر تسلیحات هسته‌ای چین که برای سال‌ها در حد چند صد فروند بود، می‌تواند تا سال 2035 به 1500 کلاهک برسد؛ ظاهراً حدس و گمان­ های پیشین به حقیقت پیوسته که پکن تصمیم گرفته است به روسیه و ایالات‌متحده در صف اول قدرت‌های هسته‌ای بپیوندد.

کارشناسان امنیتی به‌تازگی شروع به بررسی پیامدهای گریز هسته‌ای چین کرده‌اند. برای آن‌ها بسیار مفید خواهد بود که در این بررسی خود، نگاهی هم به کتاب جدید اشلی تلیس[1]، با عنوان “عدم تقارن­های چشمگیر[2]“بیندازند؛ کتابی که پیامدهای اقدامات پکن را ازنقطه‌نظر رقابت بین سه قدرت هسته‌ای جنوب آسیا، چین، هند و پاکستان ارزیابی می‌نماید. در این کتاب که خواندن آن برای رهبران ارشد سیاسی و نظامی ضروری است، تلیس استدلالی قانع­ کننده ارائه می­ دهد که به بررسی چرایی این مسئله می ­پردازد که این نظام هسته‌ای سه‌قطبی که برای دهه‌ها به‌طور قابل‌توجهی پایدار مانده بود، اکنون در آستانه خطرناک شدن بیش­تر قرار دارد.

تلیس از موهبت چندین دهه تجربه در امور امنیتی جنوب آسیا، دسترسی منحصربه‌فرد به سیاست‌گذاران ارشد و رهبران نظامی در ساختار دفاعی سه رقیب فوق­ الذکر و توانایی قابل‌توجه در قابل‌فهم کردن مفاهیم فنی به‌ظاهر انتزاعی برای کسانی که حتی علاقه گذرا به این موضوع دارند، برخوردار است. نتیجه این ویژگی­ ها تألیف جامع‌ترین، آگاهانه‌ترین و در دسترس‌ترین ارزیابی است که تا به امروز از این رقابت هسته‌ای انجام شده است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

چین و پاکستان روابط طولانی و نزدیکی با یکدیگر دارند که تا حدی در دیدگاه متقابل آن‌ها نسبت به هند، به‌عنوان یک رقیب، ریشه دارد. هند خود را غالباً در بین این دو قدرت متخاصم گرفتار می‌بیند. بااین‌حال، علیرغم سابقه جنگ و درگیری مداوم بین هند و دو رقیب آن، از زمان تبدیل‌شدن دهلی‌نو و اسلام‌آباد به قدرت هسته‌ای در ربع قرن پیش، از وقوع یک جنگ عمومی جلوگیری شده است. علاوه بر این، این سه کشور خود را درگیر یک مسابقه تسلیحات هسته‌ای نمی‌بینند. تا همین اواخر، آن‌ها به سلاح‌های هسته‌ای خود، عمدتاً به‌عنوان یک ابزار سیاسی و نه ابزاری برای جنگ واقعی می­ نگریستند. هر سه کشور یک وضعیت هسته‌ای مبتنی بر “حداقل بازدارندگی ” را اتخاذ کرده بودند و کمترین تعداد سلاح‌های هسته‌ای لازم را برای وارد کردن آسیب غیرقابل‌قبول به شهرهای کلیدی دشمنان خود داشتند.

با رعایت این راهبرد، این سه رقیب آسیایی از حفظ بخش قابل‌توجهی از زرادخانه خود در حالت آماده‌باش بالا اجتناب می­ نمودند. در عوض، آن‌ها سلاح‌های خود را در غارها، در تأسیسات زیرزمینی عمیق یا در مکان‌های مخفی دیگر ذخیره می‌کردند. این سه کشور، به‌ویژه چین و هند، با رد تصورات آمریکا و روسیه مبنی بر “تأخیر در انتقام‌، انکار انتقام است”، از نیاز به پاسخ سریع به حملات هسته‌ای چشم‌پوشی کردند. البته مطمئناً، آن‌ها در نهایت به حملات هسته‌ای پاسخ می­دهند – در روزها، هفته‌ها یا حتی ماه‌های آتی – اما الزام فوری بودن را نپذیرفتند. درنتیجه، این کشورها از سرمایه‌گذاری سنگین در سامانه‌های هشدار زودهنگام اجتناب کرده و درعین‌حال کنترل متمرکز بر زرادخانه تسلیحاتی خود را نیز حفظ کرده‌اند.

اما چشم‌انداز حفظ این دوران بازدارندگی حداقلی به‌طور فزاینده‌ای متزلزل به نظر می‌رسد. رقابت سه‌قطبی حالتی ثابت ندارد: تلیس از نظراتی قوی در میان مقامات ارشد امنیتی چین، هند و پاکستان صحبت می­ کند که معتقد هستند جایگاه هسته‌ای آن‌ها کافی نیست. این سه رقیب به رهبری چین و پاکستان و هندی که پا در جای پای این دو کشور گذاشته است، اکنون در مسیری قرارگرفته‌اند که حتی در صورت کاهش قابل‌توجه زرادخانه هسته‌ای واشنگتن و مسکو، منجر به گسترش چشمگیر زرادخانه هسته‌ای آن‌ها خواهد شد.

دو در مقابل یک

در مرکز ارزیابی تلیس، تفاوت‌هایی – “عدم تقارن ” – وجود دارند که باعث شکل‌گیری رقابت سه‌قطبی می‌شوند. یک تفاوت اساسی این است که چین و پاکستان قدرت‌های تجدیدنظرطلبی هستند که به دنبال تغییر نظم موجود می­ باشند اما هند از وضعیت موجود راضی است. چین قدرتمندترین زرادخانه هسته‌ای را در بین سه کشور اختیار دارد و پس از آن پاکستان و نهایتاً قرار دارند.

همچنین در تمرکز راهبردی این سه قدرت نیز عدم تقارن وجود دارد. دغدغه مقامات امنیتی پاکستان، هند است اما تمرکز هند بیشتر بر روی چین می‌باشد. درعین‌حال، نگاه چین فراتر از رقابت­ های منطقه­ ای و به رقابت­ های جهانی، به‌ویژه با ایالات‌متحده، تغییریافته است. این رقابت با واشنگتن است که باعث گریز هسته‌ای پکن گشته است. برای چین، بازدارندگی هند نقشی حاشیه­ ای و مشابه نقش خود چین در برنامه­ ریزی هسته‌ای ایالات‌متحده آمریکا در دوران جنگ سرد دارد.

حمایت پکن از برنامه تسلیحات هسته‌ای پاکستان که شامل ارائه نقشه‌های ساخت بمب و مواد شکافت‌پذیر به اسلام‌آباد می‌شود، موقعیت هند را بیشتر پیچیده‌تر کرده است. رهبران پاکستان به دنبال کنار گذاشتن راهبرد بازدارندگی حداقلی و اتخاذ استراتژی “بازدارندگی تمام‌طیفی ” هستند. سه دلیل اصلی مقامات پاکستانی را به اتخاذ این موضع تهاجمی‌تر تشویق کرده است. اولاً، اسلام‌آباد آگاه است که نیروهای متعارف این کشور ضعیف‌تر از هند هستند و بر این باور می‌باشد که چاره‌ای جز به‌کارگیری نیروهای هسته‌ای خود برای جبران این عدم تقارن ندارد. ثانیاً، با توجه به اینکه هند بسیار بزرگ‌تر از پاکستان است، اسلام‌آباد معتقد است که باید بتواند در یک حمله تلافی‌جویانه ویرانی بیشتری به هند وارد کند. این امر مستلزم آن است که پاکستان زرادخانه هسته‌ای بزرگ‌تری برای هدف قرار دادن جمعیت و مراکز اقتصادی هند در صورت وقوع جنگ داشته باشد. ثالثاً، پاکستان همچنین امیدوار است که نیروهای هسته‌ای این کشور مانع از انجام اقدامات نظامی گسترده هند علیه این کشور در پاسخ به حمایت مداوم اسلام‌آباد از گروه‌های شبه‌نظامی فعال در منطقه مورد مناقشه کشمیر شوند.

تلیس نشان می‌دهد که دستیابی به بازدارندگی طیف کامل مستلزم آن است که پاکستان زرادخانه خود را به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای گسترش دهد. مثلاً او خاطرنشان می سازد که توقف پیشروی بزرگ نیروهای متعارف هند به داخل خاک پاکستان به تعداد زیادی سلاح هسته‌ای به‌اصطلاح تاکتیکی نیاز دارد؛ سلاح‌هایی که اسلام‌آباد در حال حاضر فاقد آن است.

یک صلح شکننده

اگرچه تلیس معتقد است که تحریکات هسته‌ای پکن و اسلام‌آباد به‌طور خودکار حاکی از بی‌ثباتی فزاینده در منطقه نمی­ باشند، اما شواهد ارائه شده از سوی او حاکی از چیز دیگری است. او معتقد است که زرادخانه رو به رشد پکن لزوماً امنیت هند را در معرض خطر بیشتری قرار نمی‌دهد اما مجموعه‌ای از اقدامات بسیار محتمل را توصیف می­ کند که انجام آن‌ها از سوی چین، به همراه زرادخانه هسته‌ای این کشور که در قواره یک ابرقدرت می‌باشد، می­ تواند سبب شود تا دهلی‌نو اعتماد به بازدارندگی هسته‌ای خود را از دست بدهد.

پکن به دنبال نیل به توانایی پرتاب­ های بسیار سریع تلافی‌جویانه هسته‌ای است. این امر مستلزم آن است که چین بخشی از زرادخانه هسته‌ای خود را در حالت آماده‌باش کامل نگه دارد؛ این وضعیت ممکن بود زمانی که پکن تنها چند صد سلاح در اختیار داشت، خطری برای هند به وجود نیاورد اما اگر پکن درصد قابل‌توجهی از زرادخانه توسعه یافته خود 1000 کلاهکی خود را در حالت آماده‌باش قرار دهد، زمین بازی به‌طور قابل‌توجهی تغییر خواهد کرد. هند در این حالت با همسایه‌ای روبرو خواهد شد که می‌تواند حمله‌ای در مقیاس بزرگ را با هشدار کم یا بدون هشدار انجام دهد.

توانایی هند برای مقاومت در برابر حملات اتمی و حفظ توانایی پاسخ متقابل، به امنیت سایت‌های زیرزمینی که برای انبار تسلیحات هسته‌ای این کشور استفاده می­شوند، بستگی دارد. چین در حال حاضر توانایی نابودی این سایت­ها را – حتی با فرض اطلاع از مکان آن‌ها- ندارد اما زمانی که زرادخانه این کشور به بیش از 1000 کلاهک برسد، این وضعیت می‌تواند تغییر کند؛ به‌خصوص اگر پکن دقت تسلیحات خود را بهبود بخشد. چنین تحولی، همراه با افزایش سطح آمادگی نیروهای هسته‌ای چین، می­تواند زنگ خطر را در دهلی‌نو به صدا درآورده و مقامات هندی را به این نتیجه برساند که چین ظرفیت ساقط کردن زرادخانه تسلیحات هسته‌ای هند از حیز انتفاع را دارد.

شاید چین دفاع هوایی و موشکی خود را تقویت کند؛ این امر هم برای هند اوضاع را مخاطره‌آمیزتر‌ کند؛ زیرا می­تواند تهدید ناشی از هرگونه اقدام تلافی‌جویانه هسته‌ای هند را به حداقل برساند. به‌علاوه، دهلی‌نو باید بداند استفاده از بقایای زرادخانه خود برای گرفتن انتقام از چین، این کشور را در برابر باج‌گیری هسته‌ای پاکستان آسیب‌پذیر خواهد کرد. به زبان ساده، هند در معرض از دست دادن بازدارندگی هسته‌ای معتبر خود در برابر اجبار پاکستان قرار خواهد گرفت.

تلیس به‌درستی اشاره می‌کند که دستیابی به این قابلیت‌ها از سوی چین حتمی نیست. بااین‌حال، در طول چند دهه فعالیت نظامی متعارف پکن، این کشور به دنبال تطبیق با همه قابلیت­ های مهم نظامی ایالات‌متحده، ازجمله جنگنده‌های رادار گریز، مجموعه­ های ماهواره‌ای نظامی، ناوهای هواپیما بر و تسلیحات سایبری بوده است. به‌علاوه، تلیس به این نکته هم اشاره می­ کند که حتی اگر چین چنین مجموعه‌ای از قابلیت‌ها را ایجاد کند، همچنان باید موقعیت انبارهای تسلیحات هسته‌ای دهلی‌نو را بداند تا بتواند آن‌ها را هدف قرار دهد و درعین‌حال باید اطمینان بالایی داشته باشد که اطلاعات دقیق و جامع هستند. این عدم اطمینان می‌تواند پکن را مهار کند؛ اما درعین‌حال، دهلی‌نو ممکن است نتواند صرفاً با تکیه بر این حدس که انبارهای تسلیحات هسته‌ای آن از سوی پکن شناسایی نشده است یا این­که رهبران چین نسبت به ریسک حمله به هند محتاط هستند، احساس راحتی نماید.

دوراهی دهلی‌نو

هند چگونه می‌تواند به تحریکات هسته‌ای چین و پاکستان پاسخ دهد؟ تلیس معتقد است که هند بدون گزینه نیست – اما هر مسیری مشکلات خاص خود را دارد. او در ابتدا نشان می­دهد که اگر هند بخواهد می ­تواند با چین هماوردی یکسانی داشته باشد اما به اعتقاد او دهلی‌نو همچنان بر راهبرد بازدارندگی حداقلی خود پایبند خواهد بود؛ زیرا هزینه‌ای که هند با پیروی از پکن در تلاش برای تطبیق با زرادخانه هسته‌ای آمریکا متحمل خواهد شد، بسیار زیاد خواهد بود. بااین‌حال، تلیس معتقد است که باید دارایی­ های زرادخانه هند گسترش یابد تا این کشور کلاهک‌های مورد نیاز برای وارد کردن خسارت عظیم به چین و پاکستان را داشته باشد. درعین‌حال روشن است که هم‌زمان با تقویت زرادخانه هسته‌ای هند، پاکستان نیز مطمئناً همین کار را انجام خواهد داد – بدین ترتیب زنجیره واکنش منطقه­ ای در واکنش به گسترش هسته‌ای چین تکمیل خواهد شد.

بااین‌حال، حتی اگر هند این اقدامات را دنبال هم کند، باز هم با چالش‌های مهمی روبرو خواهد بود. تهدید حمله پیشگیرانه از سوی چین ممکن است هند را وادار کند تا یک سامانه هشدار اولیه مؤثر ایجاد کند تا بتواند آسیب‌پذیری زرادخانه خود را با ارسال تسلیحات خود به دریا و شلیک انبوه موشک‌های زمینی خود از سیلوهایشان کاهش دهد. دهلی‌نو همچنین باید یک سامانه فرماندهی و کنترل جدید برای هدایت عملیات زیردریایی‌های هسته‌ای خود ایجاد کند. بااین‌حال، در عین این­که هند در حال ساخت زیردریایی‌های بالستیک هسته‌ای است، اما هنوز راه درازی برای ایجاد یک نیروی قابل‌توجه و غلبه بر موانع فناورانه لازم برای ایجاد یک بازدارندگی هسته‌ای قابل‌اعتماد در دریا دارد. تلیس خاطرنشان می‌کند که دهلی‌نو با مشکلاتی در زمینه طراحی رآکتور­های هسته‌ای دریایی خود روبه­رو است.

مسئله بعدی سلاح ­های هسته‌ای هند است. دهلی‌نو تنها تعداد انگشت‌شماری آزمایش هسته‌ای انجام داده است که برای تأیید طرح‌های هسته‌ای این کشور و اطمینان از تطابق این تسلیحات با طراحی خود، کافی نیستند. قابل‌اعتمادترین سلاح هسته‌ای هند 12 کیلوتن قدرت دارد، درحالی‌که قدرت تسلیحات چین 100 برابر بیشتر است. پرداختن به این کمبودها ممکن است هند را ملزم به ازسرگیری آزمایش‌ها کند و درنتیجه خطر مواجهه با تحریم‌های ایالات‌متحده و سایر کشورها را افزایش دهد.

تلیس به راه‌حلی وسوسه‌انگیز برای مشکلات هند اشاره می‌کند. ایالات‌متحده می‌تواند یک طراحی قابل‌اعتماد از تسلیحات گرماهسته‌ای را در اختیار هند قرار دهد. پیمان امنیتی سه‌جانبه میان استرالیا، بریتانیا و ایالات‌متحده که به نام آکس شناخته می­ شود و مطابق آن آمریکا به استرالیا در زمینه دستیابی به زیردریایی‌های هسته‌ای کمک خواهد کرد، می‌تواند تا هند نیز گسترش یابد. آیا ممکن است آمریکایی‌ها طرح‌های رآکتور هسته‌ای خود را با دهلی‌نو نیز به اشتراک بگذارند؟ بااین‌وجود برای اینکه این اتفاق بیفتد، هند که از زمان تولدش عملاً فاصله خود را با آمریکا حفظ کرده است، باید در نهایت به دموکراسی‌های پیشرو منطقه هند-آرام نزدیک شود و رسماً استقلال راهبردی غیرمتعهدانه را که مدت­ها است در قلب سیاست خارجی این کشور قرار دارد، کنار بزند.

***مسئولیت صحت و سقم مطلب موجود به عهده نویسنده است و انتشار آن­ به معنی تایید یا بیانگر دیدگاه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام نیست.


[1] Ashley Tellis

[2] Striking Asymmetries