(فرشید فرهادی؛ پژوهشگر مؤسسۀ آیندهپژوهی جهان اسلام)
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در طول چهار دهۀ اخیر، همواره یکی از دغدغههای مهم رهبران ایالات متحده آمریکا چگونگی مقابله با جمهوری اسلامی ایران بهعنوان چالشگر اساسی نظم منطقهای مطلوب آنها در غرب آسیا بوده است. بعد از تحولات موسوم به بیداری اسلامی در میان کشورهای عربی، نفوذ و قدرت منطقهای ایران در غرب آسیا بهطور قابلتوجهی گسترش پیدا کرده است. در حال حاضر، حوزۀ نفوذ ایران در غرب آسیا از افغانستان تا عراق، از عراق تا حوزۀ شامات، یمن، حوزۀ خلیج فارس، جنوب آسیا و بهطور کلی، کل مجموعۀ منطقهای جهان اسلام گسترده شده است. این موضوع به تنگترشدن عرصه برای نقشآفرینی آمریکاییها در تحولات راهبردی منطقه منجر شده است. در کنار گسترش قدرت ایران در منطقه، موضوع مهم دیگر، جهش بزرگ چین و مطرحشدن این کشور بهعنوان چالشگر احتمالی در سطح نظم جهانی برای آمریکاست. این سبب شده است در کنار اهمیت ژئواکونومیک غرب آسیا، وزن و جایگاه ژئواستراتژیک آن نیز برجسته شود. دلیل این موضوع نیز مطرحبودن غرب آسیا بهعنوان صحنۀ عملیات احتمالی علیه قدرت چالشگر هژمونی آمریکا، یعنی چین بوده است. بنابراین، مدیریت تحولات راهبردیِ منطقۀ غرب آسیا در راستای کاهش شعاع حوزۀ نفوذ منطقهای ایران در منطقه برای افزایش نقش آمریکا در تحولات منطقه از اهمیت بسیار اساسی برخوردار است.