تاثير متقابل جهاني شدن و جريان هاي تكفيري بر يكديگر، دکتر ساداتی نژاد، رئیس گروه مطالعات اسلام و روابط بین الملل دفترمطالعات سیاسی وزارت امور خارجه

رابطه جهانی شدن و  افراطی گری

بسم الله الرحمن الرحیم. من تشکر می‌کنم از آقای دکتر حمزه‌ی صفوی به خاطر فرصتی که فراهم آوردند در این جلسه و از دو سخنران بزرگواری که شخصاً از صحبت‌های ایشان استفاده کردم. بحثی را که من می‌خواهم ارائه کنم بیشتر جریان تکفیری را در فضای روابط بین‌المللی می‌خواهم ببینم و بررسی کنم. تعریف‌های مختلفی در مورد جهانی شدن وجود دارد. برخی جهانی شدن را وابستگی متقابل مناطق مختلف جهان تعریف کرده اند؛ برخی یکی شدن جهان تعریف کرده اند؛ و برخی آن را جهان گیر شدن مقوله‌های مادی و معنوی دانسته اند. دو نگاه نیز نسبت به جهانی شدن وجود دارد، یکی، نگاه خوش‌بینانه و دیگری، نگاه بدبینانه است. نگاه خوش‌بینانه در واقع نگاه سیستمی و نگاه آن‌هایی که موافق سیستم موجود هستند و یا به عبارتی کسانی که معتقد هستند جهانی شدن یک پروسه است و یک روند طبیعی است و سیر طبیعی تحولات جهانی، بشر را به سمت جهانی شدن پیش برده است. در مقابل این نگاه خوش‌بینانه، نگاه بدبینانه وجود دارد که معتقد است جهانی شدن یک پروژه است برای این که ارزش‌های غربی و لیبرالی را  در سرتاسر جهان حاکم بکند. گروه‌های چپ، مارکسیست‌ها و جریان‌های اسلامی چنین اعتقادی داشته اند. وقتی صحبت از جهانی شدن می‌شود، جهانی شدن در ابعاد مختلف مطرح می شود؛ بعد اقتصادی، بعد سیاسی، بعد اجتماعی، بعد فرهنگی و حتی بعد حقوقی.

با این مقدمه،  در این یادداشت کوتاه، تأثیرات جهانی شدن روی شکل‌گیری جریان‌های افراطی و تکفیری بررسی می شود. سوال این است که آیا جهانی شدن در تقویت و تشدید جریان‌های افراطی و تکفیری نقشی داشته است؟ پاسخ قطعاً مثبت است. یکی از عواملی که باعث تشدید و شکل‌گیری جریان‌های تکفیری در جهان اسلام شده، جهانی شدن بوده است. اکنون این تاثیرات و نقش آن در تقویت و رشد افراطی گری بررسی می شود:

اولین تأثیر جهانی شدن ایجاد اضطراب در جوامع بوده است. یکی از تعبیراتی که در رابطه با جهان امروز استفاده شده است واژه‌ی اضطراب دیجیتالی و اضطراب مجازی است؛ یعنی شبکه‌ی مجازی که ایجاد شده، باعث شده که انسان امروز دچار اضطراب بشود. ظهور صنعت جدید ارتباطات، ماهواره، وسایل ارتباطی، شبکه‌های ارتباطی، شبکه‌های مجازی، باعث انفجار اطلاعات شده است. یعنی یک جوان امروزی، با مجموعه‌ای از اطلاعات مختلف بمباردمان می‌شود و مورد حمله قرار می‌گیرد. عدم توانایی مدیریت این حجم از اطلاعات و داده که به یک انسان هجوم می‌آورد باعث اضطراب ذهنی و فکری برای انسان شده و پیدا کردن حقیقت و حق و باطل و مدیریت اطلاعات و پردازش اطلاعات برای یک فرد کار مشکلی می‌شود.

دومین اثری که جهانی شدن داشته باعث ایجاد نزاع هویتی شده است. جهانی شدن باعث شده است که یک هویت فراملی علاوه بر هویت ملی ایجاد شود؛ یعنی فرد در عین حالی که فرض کنید ایرانی یا سوری یا  عراقی است، خود را دارای یک هویتی فراملی و جهانی‌ای که به واسطه‌ی جهانی شدن در سرتاسر جهان گسترش داده شده، می بیند که مبتنی بر ارزش‌های جهانی شدن است و این هویت، گاهی در تناقض با هویت ملی است و باعث می‌شود که فرد در درون خود، دائما دچار یک نزاع و درگیری باشد. نحوه‌ی مدیریت این‌ها این که به کدام یک از این ارزش‌ها ارجحیت بدهد قطعاً باعث ایجاد تنش، نزاع و درگیری ذهنی در فرد و جامعه می‌شود. مناسبات اجتماعی را دچار دگرگونی کرده است. بنیان‌های هویتی ملت – دولت‌ها دچار مشکل شده و خود این در واقع یک عاملی است برای این که فرد بتواند به سمت اندیشه‌های افراطی و خشن برود. 

تأثیر سوم جهانی شدن تغییر مفهوم جامعه بوده است. یک زمانی جامعه یک تعریف فیزیکی مشخصی داشت ولی امروز دیگر ما با جامعه‌ی جهانی روبرو هستیم. جامعه فقط محدوده‌ی یک شهر یا محدوده‌ی یک کشوری که دارای مرز است، نیست. انواع جوامع را داریم. از جامعه‌ی مجازی و دیجیتالی گرفته تا جامعه‌ی جهانی و قلمرو جامعه توسعه پیدا کرده است. دیگر با آن مفهوم سنتی و قدیمی جامعه روبرو نیستیم و اهمیت مرزها از بین رفته است. اصلاً مرزها دیگر در جامعه‌ی جدید معنا ندارد. جهان‌های جدید و متنوعی شکل گرفته است و خود این، یک عاملی شده که گروه‌هایی مثل داعش، از قلب خاورمیانه بتواند از دل اروپا یارگیری بکند. چرا؟ به خاطر این که یک جوان اروپایی فرانسوی در عین حال که فرانسوی است، عضو یک جامعه‌ی دیگری است که اسم آن را جامعه‌ی تکفیری یا  جامعه‌ی داعشی می گذاریم. بنابراین به راحتی گروه‌های افراطی مثل داعش می‌توانند از کشورهای مختلف یارگیری و نیرو جذب کنند. 

چهارمین اثر جهانی شدن تغییر مفهوم شهروندی بوده است. افراد ضمن این که یک شهروند محلی یا کشوری هستند، شهروند جهانی نیز هستند زیرا اقتصاد، فراملی شده است. نظام‌های سیاسی فراملی شده است. خیلی از الگوها و ارزش‌های اقتصادی و حاکمیتی و سیاسی دیگر از آن محدوده‌ی شهروندی قدیم خارج شده و مفاهیم جهانی پیدا کرده است. در یونسکو، در جاهای دیگر این بحث‌ها را دارند توسعه می‌دهند، پوشش می‌دهند و خود این زمینه را برای گروه‌های افراطی و خشن آماده می‌کند که بتواند از میان جوان‌ها یارگیری کند. 

تأثیر پنجم جهانی شدن روی موضوع پناهندگی، مهاجرت و پدیده‌های چند تابعیتی است. ما امروز با جهانی روبرو هستیم که دیگر فرد یک تابعیت ندارد، یک فرد گاهی سه تا تابعیت دارد؛ هم ایرانی است، هم مثلاً آمریکایی است، هم اروپایی است. او با تابعیت ایرانی یک ارزش‌هایی را باید پیگیری بکند، با تابعیت آمریکایی یک ارزش‌هایی را و  با تابعیت اروپایی ارزش های دیگری را باید دنبال کند. قطعاً مدیریت این سه تعهد مشکل و گاهی غیر ممکن است ؛ یعنی فرد به عنوان ایرانی باید یک تعهدی داشته باشد، به عنوان آمریکایی یک تعهد دیگری که بعضاً این‌ها در تناقض با همدیگر هستند. لذا امروز پدیده تعلق به یک فرهنگ و زندگی در یک فرهنگ دیگر رخ داده است. یعنی مثلا یک مهاجر سوری، به دلیل شرایط مجبور شده در اروپا زندگی کند ولی هم‌چنان متعلق به یک فرهنگ خاورمیانه‌ای است ولی به جبر زمانه در یک جامعه اروپایی زندگی میکند.  همین مشکلات، در مورد  مهاجرین الجزایری و مراکشی که سه نسل پیش پدران آن‌ها به فرانسه آمده اند، قابل مشاهده است. این افراد با وجودی که در فرانسه متولد شدند، رشد کردند و به  مدرسه رفتند ولی هم‌چنان خود را متعلق به یک فرهنگ دیگری می‌دانند. اکثر فرانسوی‌هایی که عضو داعش شدند به خاطر همین مشکلات چند فرهنگی است.

ششمین تأثیر جهانی شدن احساس تهاجم فرهنگی بوده است. فرهنگ‌های مختلف به دلیل این که جهانی شدن یک فرهنگ را در سرتاسر جهان تحمیل کرد، احساس تهاجم فرهنگی پیدا کردند. وقتی فردی، نخبه‌ای، مسلمانی، جوانی احساس می‌کند که به فرهنگ و هویت او حمله شده است، قطعاً یک حالت تقابلی پیدا می‌کند و سعی می‌کند با آن فرهنگی که در حال تحمیل شدن است به مقابله بپردازد. بنابر این چالش تهاجم فرهنگی و مقابله‌ی فرهنگی، یکی از آثار جهانی شدن بوده که باعث ایجاد و رشد گروه‌های تکفیری و افراطی شده است. 

تأثیر هفتم تغییرات سریع جهانی است. در اثر جهانی شدن، تغییرات آنقدر سریع اتفاق می‌افتد که افراد نمی‌توانند آن را هضم کنند. اگر جامعه خودمان را با سی سال پیش، بیست سال پیش حتی ده سال پیش مقایسه کنیم، می بینیم چقدر جامعه دچار تحول شده است. چه از نظر صنعت موبایل و ارتباطات چه از نظر اینترنت و صنعت مجازی و غیره. این تغییرات سریع باعث می‌شود که امکان استقرار یک فرهنگ مستقر به وجود نیاید چون تا یک ارزشی، یک فرهنگی می‌خواهد مستقر شود، بلافاصله تغییرات سریعی ایجاد می شود و فرد نمی‌تواند خود را متعلق به یک فرهنگ مستقر ببیند. لذا بی‌قراری در جوامع ایجاد می‌شود؛ و فرد دائماً در یک تضاد است و نمی‌تواند خود را در این فضای تغییرات سریع پیدا کند. بنابراین دچار تنش و بحران می‌شود و این هم یک عاملی برای رفتن به سمت افکار تند، خشن و افراطی است. 

هشتمین تأثیر جهانی شدن بت‌وارگی کالا و کالایی شدن فرهنگ بوده است که در اثر جهانی شدن اتفاق افتاده و باعث از خود بیگانگی انسان شده است؛ یعنی فرهنگ، یک کالا و یک صنعت شده است.  انسان امروز آن‌چنان مشغول در انواع ویدئوها و فیلم‌ها و گیم‌ها و نرم افزارهای اینترنتی شده است که به نوعی، هویت و هدف اصلی خود را گم کرده است. تعبیری که به کار می‌برند تعبیر سلطه‌ی دیجیتال است. امروز جهان مجازی و تکنولوژی است که تسلط بر انسان‌ها پیدا کرده است. بنابراین انسان، خود را در یک جبر جهانی گرفتار می‌بیند و دچار وضعیتی شده است که شاهد آن هستیم که افراطی گری  نه تنها در منطقه‌ی ما در قالب گروه هایی چون داعش  و غیره بروز کرده بلکه حتی در اروپا و در نقاط دیگر هم گروه های افراطی مسیحی، بودایی  و غیره شکل گرفته اند. در بین یهود همین‌طور، در بین نژادهای آسیایی که در تایلند و جاهای دیگر هستند، نیز شما می‌بینید گروه‌های افراطی شکل گرفته است؛ یعنی مشکل فقط در کشورهای اسلامی نیست. افراطی‌گری در همه‌ی جهان اتفاق افتاده است و افرادی در انواع و اقسام قومیت‌ها و مذاهب به سمت افراطی‌گری رفتند. 

آخرین مورد اثر جهانی شدن که تأثیر بر رشد اندیشه‌های افراطی داشته، افزایش انتخاب‌ها است. در گذشته، انتخاب‌های فرد محدود بود ولی امروز در اثر جهانی شدن و تحولات تکنولوژی فن‌آوری، مجازی و غیره که اتفاق افتاده است، یک فرد در آن واحد با انواع انتخاب‌ها روبرو است و انتخاب‌هایی که معلوم نیست کدام حق و کدام باطل است.  در این انتخاب‌های مختلف، افرادی هم به اشتباه می‌روند و جذب گروه‌های افراطی و خشن می‌شوند.

خیلی مختصر و سریع تأثیرات مهم جهانی شدن بر شکل‌گیری و رشد جریان‌های تکفیری اشاره شد. از طرفی، باید دید شکل‌گیری جریان‌های تکفیری خصوصاً در شش هفت سال اخیر در سوریه چه تأثیری روی جهانی شدن داشته است؟ مهم‌ترین آن ها به طور خلاصه ذکر می شود: یکی به چالش کشیده شدن جهانی شدن در همه‌ی ابعاد آن است. جهانی شدن یک مسیری را داشت طی می‌کرد که جریان‌های تکفیری باعث شده حداقل در منطقه‌ی غرب آسیا، با  چالش جدی‌ مواجه شود. 

تأثیر دیگر جریان‌های تکفیری اهمیت پیدا کردن دوباره‌ی هویت‌های دینی، بومی و ملی است. این یک واقعیت است. فارغ از بحث‌های تکفیری و افراطی‌گری، اگر مقداری گرد و غبار ظاهری افراطی‌گری کنار زده شده و تامل و تعمق بیشتری صورت گیرد، مشخص می شود که دین و مذهب دارای اهمیت شده است. بنابراین، برخلاف جهانی شدن که به این سمت می‌رفت که بحث‌های هویتی و دینی کمرنگ بشود و یک ارزش جهانی و هویت جهانی یکسان سکولار شکل بگیرد، جریان‌های تکفیری مانعی بر سر راه این روند محسوب می شود. 

سومین اثر، ایجاد نوعی بیداری حمایتی از دین و نقش آن در زندگی اجتماعی بوده است. این تاثیر، در تبعیت و تداوم تأثیر دوم است.

چهارمین اثر آن است که جریان های تکفیری موجب تشدید موج اسلام‌هراسی در غرب شدند و در نتیجه شاید بتوان گفت ملت‌های آمریکایی و اروپایی، بیشتر متعهد به جهانی شدن و ارزش های آن به واسطه‌ی اتفاقاتی که در سوریه و منطقه‌ی غرب آسیا اتفاق افتاده، بشوند.

تأثیر پنجم افزایش تروریسم و تکفیریسم در جهان است که در تضاد با جهانی شدن است. به واسطه‌ی بروز جریان‌های تکفیری در سوریه، نوعی ژئوپولتیک تروریسم و تکفیر در جهان ایجاد شد. 

بحث آخر راه‌حل‌ افراطی گری  و تکفیریسم و خشونت در جهان است. در این راستا ده راه‌حل را میتوان پیشنهاد داد :

یکی شناسایی ارزش‌ها و نگرش‌هایی که می‌تواند تغییرات مثبت در جهان در روند جهانی شدن داشته باشد. قطعاً جهانی شدن به تمامه منفی نیست. بخش‌هایی از آن و ارزش‌هایی از آن مثبت است. این‌ها را باید شناسایی، معرفی و تقویت کرد. 

دوم تقویت فرهنگ‌های ملی و بومی در فضای دیجیتال است. در فضای مجازی، افراد احساس می‌کنند هویت، فرهنگ و مذهب آن‌ها مورد حمله قرار گرفته و دچار آسیب شده است و تقویت فرهنگ های ملی  و بومی در فضای مجازی میتواند از افراطی گری بکاهد. 

سوم توسعه‌ی بیشتر کشورهای اسلامی و رفع فقر و تبعیض است. قطعاً یکی از عوامل افراطی‌گری، انگیزش های مالی است. اگر کشورهای اسلامی دچار توسعه بشوند، اندیشه‌های افراطی در جوامع فقیر و حاشیه‌ای کمتر مجال رشد و نمو پیدا خواهد کرد. 

چهارم انجام تعاملات بین‌المللی همزمان با حفظ مزیت نسبی فرهنگ‌ها است. یعنی افراد احساس ‌نکنند که اگر وارد تعامل بین‌المللی شدند، باید فرهنگ خود را کنار بگذارند. اگر آگاهی  نسبت به آن پیدا شود، قطعاً می‌تواند به کاهش افراطی‌گری و تکفیر کمک بکند. 

پنجم نقش هنر، موسیقی، خطاطی، نقاشی در کاهش افراطی گری است. چون هنر، فرهنگ‌ها را معرفی می‌کند. هر چه هنر بیشتر تقویت بشود، امکان تقویت فرهنگ‌های ملی و بومی در فضای بین‌المللی بیشتر خواهد شد. 

ششم، بازشناسی هویت‌های ملی است؛ نیاز است یک بار دیگر همه‌ی مذاهب، همه‌ی هویت‌های ملی و دینی یک خود بازشناسی داشته باشند و نقاط مستعد افراطی گری را  برطرف نمایند.

هفتم بررسی نقادانه‌ی جهانی شدن؛ هشتم تقویت روحیه‌ی اعتماد به نفس در سطح و محلی؛ نهم برنامه‌ریزی برای مدیریت فضای مجازی است که قطعاً می‌تواند به کاهش افراطی‌گری کمک نماید و دهم توسعه‌ی همکاری بین نخبگان در جوامع مختلف.  این‌ها مواردی است که می‌تواند به کاهش تکفیر و افراطی‌گری در کل جهان کمک کند.

 

         محتوای این مطلب برگرفته از مقاله علمي – پژوهشي  دكتر سيد محمد ساداتي نژاد با همكاري آقاي  وحيد مصاحبي محمدي بوده است.