بررسی بمب‌گذاری تروریستی سریلانکا: نقش برنامه یک شبکه در گرایش شبکه به خشونت

 

 

بررسی بمب‌گذاری تروریستی سریلانکا: نقش برنامه یک شبکه در گرایش شبکه به خشونت

نویسنده: منوچهر شفیعی، کارشناس تروریسم و پژوهشگر موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

هفته گذشته هم‌زمان با عید پاک مسیحیان، شاهد یک رشته بمب‌گذاری مرگبار و هدف قرار دادن کلیساها و هتل‌ها در سریلانکا بودیم. بمب‌گذاری که تعداد تلفات آن به حدود 300 تن رسید و در طی آن حدود 500 تن نیز زخمی شدند. حمله‌ای که گروه تروریستی داعش و گروه جماعت توحید مسئولیت آن را به عهده گرفت. نکته اساسی در خصوص حمله رخ‌داده این است که جامعه سریلانکا پیش از این درگیر خشونت فرقه‌ای گسترده نبوده است و چنین حمله‌ای در نوع خود مسئله‌ای جدید و غیرقابل‌پیش‌بینی بوده است. ازاین‌رو مسئله اساسی این نوشتار نیز این است که چگونه گروهی کوچک همچون جماعت توحید دست به چنین خشونتی زد که می‌توان از آن به‌عنوان یکی از چشم‌گیرترین حملات تروریستی پس از 11 سپتامبر یادکرد.

شرایط کشور سریلانکا تا حدی مثبت و فاقد خشونت تروریستی بوده ست که در طول سالهای گذشته پس از شکست گروه ببرهای تامیل، هیچ‌گونه گزارش جدی از حضور و فعالیت گروه‌های تروریستی در این کشور دیده نشده است. همچنین شهروندان سریلانکا حضوری بسیار محدود و کمرنگ داشته‌اند. به صورتی که تعداد آن‌ها چیزی بین 20 تا 50 نفر تخمین زده‌شده است و مقامات امنیتی سریلانکا این تعداد را 36 تن دانسته‌اند و اعلام کرده بودند که گروه داعش در خاک سریلانکا فعالیت ندارد. از سوی دیگر عمده خشونت‌های صورت گرفته نیز از سوی جمعیت بودایی این کشور علیه جمعیت مسلمان 10 درصدی آن رخ‌داده است و در روند خشونت‌ها مسلمانان در جایگاه قربانی خشونت‌ها قرار داشته‌اند. گروه جماعت توحید نیز که مسئولیت این حمله را پذیرفته است تا به حال سابقه‌ای از تروریسم را در رویکرد خود ثبت نکرده و در کشورهای مختلفی از جمله امریکا و بریتانیا نیز دفاتر خود را دایر کرده است.

چرایی این حمله تروریستی؟

برای درک چرایی این حمله تروریستی ضروری است پیش از هر چیز مفهوم شبکه توضیح داده شود. شبکه یا Network مجموعه‌ای است از نقاط که به‌وسیله تبادل داده‌ها با یکدیگر در ارتباط هستند. حال این شبکه می‌تواند مجموعه‌ای از انسان‌ها یا کامپیوترها باشد که در مفهوم ما این شبکه مجموعه‌ای است از انسان‌ها که گروه جماعت توحید را شکل داده اند. از سوی دیگر هر شبکه حامل یک برنامه است. برنامه‌ای که به مثابه دستورالعمل، شیوه کار آن شبکه، مفاهیم درونی آن و ساختار تفسیری آن را مشخص میسازد.

براساس تحلیل روند می‌توان گفت که گروه جماعت توحید تا پیش از برنامه‌ریزی برای حمله کنونی فاقد یک برنامه کار تروریستی بوده است. امری که موجب شده بود با وجود خشونت‌های صورت گرفته از سوی بودائیان خشونت متقابلی از سوی مسلمانان رخ ندهد. همچنین نوع حمله صورت گرفته و هدف قرار دادن مسیحیان و اتباع خارجی نیز نشان دهنده این است که نمی‌توان این حمله را به‌عنوان واکنشی به محیط تعبیر کرد.

نکته ای که باید در نظر گرفت این است که هر شبکه با شبکه‌های بسیاری از جمله شبکه‌های مشابه و شبکه‌های متفاوت از خود در ارتباط است و تمام این شبکه‌ها می‌توانند برروی یکدیگر تاثیر گذار باشند. ازاین‌رو شبکه ها میتوانند در ارتباط با شبکه های دیگر دچار جهش شده و برنامه خود را بازطراحی کرده و تغییر دهند. این امر در ارتباط با ترجیهات افراد تاثیر گذار در شبکه است. افرادی همچون رئیس گروه، رهبران قبیله ای یا حتی خواست عمومی. در این مورد می‌توان این گونه گفت که با ظهور شبکه گروه تروریستی داعش، گروه‌های بسیاری از جمله شاخه های القاعده و شاخه های محلی طالبان برنامه خود را تغییر داده و با پذیرفتن برنامه گروه تروریستی داعش با این گروه بیعت کردند. چنین امری می‌تواند در خصوص گروه جماعت توحید نیز رخ‌داده باشد. ازاین‌رو ماهیت و تاریخچه صلح آمیز یک گروه نمیتواند تضمین کننده این باشد که چنین گروهی همیشه یک گروه صلح جو باقی بماند. برنامه گروهها در طول زمان تغییر میکند و این امر رفتار آن‌ها را نیز تغییر می‌دهد. همچنین وجود عواملی چون شکاف قومی یا شکافهای مختلف اجتماعی دلیل مناسبی برای توجیه و یا تفسیر گرایش به تروریسم یا سایر اشکال خشونت از جمله جنگ داخلی نیست. به عبارت دیگر در تحلیل خشونت و ترور نباید به تنهایی به خود شبکه‌ها و محیط آن‌ها نگاه کرد بلکه ضروری است ماهیت تایین کننده و سازنده برنامه یک شبکه را نیز درگرفت. همچنان که همچون بسیاری از شبکه های دیگر از جمله بوکوحرام، این نه محیط بیرونی که برنامه شبکه بوده است که رفتار سازمان و گروه را مشخص کرده است. همین امر نیز در عین خشونت بوداییان، مسیحیان را به هدف درجه یک این حمله تروریستی تبدیل کرد.