بسمه تعالی
متن سخنرانی جناب آقای دکتر تهرانچی، رئیس محترم دانشگاه شهید بهشتی
در مراسم افتتاحیه همایش بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام
24 آبان ماه 1395
سلام علیکم
بسم الله الرحمن و الرحیم و الحمد لله رب العالمین
با حمد و سپاس و ستایش به محضر باری تعالی و درود بر پیامبر خاتم و اهل بیت کرامش
اجازه می‌خواهم در اولین همایش بحرانهای ژئوپلیتیکی جهان اسلام مقدم کلیه‌ی عزیزان، مدعوین، جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان و همه‌ی مهمان‌هایی که از راه دور قبول زحمت کردند و در این جلسه شرکت کردند گرامی بدام و تشکر کنم. امیدوارم که طی این دو روز اتفاقات مناسبی بیفتد و تبادل نظرهای موثری واقع شود. برای آغاز سخن خیلی کوتاه به چند مسئله اشاره خواهم کرد.
بسیار زمان مناسبی برای این همایش انتخاب شده است. در آستانه‌ی رخداد بزرگ اربعین هستیم. رخداد اربعین رخدادی منحصر به شیعه نیست، رخدادی است عام که جهان اسلام می‌خواهد بگوید که ما در تعیین آینده می‌خواهیم نقش جدی ایفا کنیم. اما ما گذشته‌ای داریم که 500 سال تمدن علمی و تمدن دنیا را در حقیقت راهبری کرده‌ایم و در این راهبری از چین تا اروپا سرزمین اسلام گسترده بود. اما امروز نکته‌ای که در حقیقت این همایش برای آن و همایش‌ها و کارکرد دانشگاهها در این راستا باید انجام شود، این است که ما به یک دستگاه محاسبات مناسب برسیم. من به فرمایش مقام معظم رهبری اشاره می‌کنم که اگر ما دستگاه محاسباتمان در پیش بینی آینده، دستگاه مناسبی نباشد و به اشتباه بیفتد ما دچار خطا خواهیم شد.
پس اگر ببینیم که دستگاه محاسبات از دو منظر می‌تواند دچار خطا بشود. 1- اطلاعات ورودی 2- مبانی نظری. اگر مبانی نظری را که بالطبع من باید از آن سخن بگویم، من به سیاست‌های علم فناوری که مقام معظم رهبری در مهرماه 1393 ابلاغ فرمودند فقط اشاره‌ای می‌کنم؛ ایشان بند اول را جهاد مستمر علمی برای دانشگاهیان و جامعه علمی خطاب کردند، برای چه؟ برای تحول و ارتقای علوم انسانی و تولید علم و نظریه‌پردازی. این‌ها واژگان جداگانه ای از مسائلی که امروز با آن سر و کار داریم نیستند. ما باید مبانی نظری خود را به دست آوریم. چگونه؟
گام اول: با تسلط کامل و عمیق بر علوم انسانی غرب.
گام دوم: تعمیق شناخت دینی.
گام سوم :تعمیق شناخت مبانی انقلاب اسلامی.
این جا می‌توانیم ما به یک نظریه‌پردازی و تولید علم برسیم و به یک مبانی نظری برسیم که با اطلاعات صحیح، دیگر در دستگاه محاسبات ما خطا یافت نشود. لذا ما باید دو گام برداریم:
گام اول؛ تسلط بر آخرین یافته‌های دانشی روز در جهان علم، گام دوم؛ تعمیق شناخت دین، معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی و گام بعد نظریه‌پردازی است. دقت کنیم که آنچه با آن مواجهیم بزرگ مقیاس است، دارای پیچیدگی است، چندوجهی است و انسان مدار است.
این ویژگی‌ها نظریه‌پردازی و ورود به این عرصه را بسیار پیچیده کرده است. و ما اگر بخواهیم در این برنامه‌ریزی‌های خود و در شکل دهی آینده باشیم یا انفعالی باشیم یا فعال یا ترکیبی؛ اگر ما نظریه‌ی خودمان و مبانی خود را به دست نیاوریم، صرفاَ انفعالی عمل خواهیم کرد. دقت کنیم برنامه‌ریزی و آینده نگری ما در محیط شفاف رخ نمی‌دهد، حتی در محیط تاریکی است که کنشگران دیگر رقم می‌زنند. پس ما بایستی دقت کنیم که این سیر را در دانشگاهها بسیار جدی بگیریم، در حقیقت باید بهترین استعدادهامان را بفرستیم و سرمایه‌گذاری جدی کنیم. دقت کنید برای این که دستگاه محاسبات را به اشتباه بیاندازند، من فقط میزان دانشجویان خارجی یکی از موسسات در حقیقت موسسات انگلیسی را اینجا می‌آورم. جالب است یک کالجی تحت عنوان دانشکده علوم اقتصاد و سیاست لندن (London School of Economics and political Science) هفتاد درصد دانشجویان آن خارجی است. هفتاد درصد از دانشجویان این دانشگاه مربوط به انگلستان نیستند. چرا؟ وقتی که در سیاست‌های علم و فناوری انگلستان که در سال 2010برای بیست سال ترسیم شده می‌بینیم که می‌گویند ما باید بهترین‌ها را جذب کنیم و ضمناً حتی اگر این‌ها به کشور خودشان برگشتند ارتباطات سازنده خود را با آنها حفظ کنیم. پس ما لازم داریم یک جهاد علمی داشته باشیم که این جهاد علمی به تولید مبانی نظری بپردازد. و با جِد و جَهد اطلاعات صحیح بگیریم تا بتوانیم تحلیلی درست و صحیحی داشته باشیم. موفق و پیروز باشید.
