گلبدين حكمتيار حزب اسلامی را در دهه 1350 بنا نهاد و پس از کودتای ثور، بزرگترین مرکز تمرکز نیروهای ضد شوروی گردید و با دریافت بیشتر از ۸۰ در صد کمکهای آمریکا و سایر کشورها نیرومندترین و سازمان دهندهترین ارگان بود. بعد از خروج نیروهای شوروی و پیروزی مجاهدین حزب اسلامي حکمتیار با این حکومت مخالفت ورزید. پس از سقوط طالبان بدست نیروهای آمریکا در آبان ۱۳۸۱ و تشکیل حکومت موقت همواره از كابل انتقاد و در برهه هایی با ان جنگید. در وضعیت کنوین با توافقنامه صلح دولت با این حزب برای بررسی بیشتر آينده حزب اسلامي افغانستان گفتگویی داشته ایم:
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: حزب اسلامی حکمتیار چه نقش و جایگاهی در گذشته افغانستان داشته است؟
حزب اسلامی حکمتیار یکی از احزاب جهادی قدیمی در افغانستان است. از زمانی که نهضت جوانان در افغانستان شکل گرفت، دو گروه حزب حزب اسلامی و جمعیت اسلامی جز بنیانگذاران این جریان بودند و قبل از حاکمیت کودتا و دوران زمان حکومت شاهی فعالیت داشتند. به هر حال حزب حکمت اسلامی سابقه مبارزاتی طولانی و خوبی داشت، اما پس از پیروزی مجاهدین دچار مشکلات اساسی شدند که متاسفانه نتوانست خود را به همراه مجاهدین در کنار مردم قرار دهد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: بعد از سقوط طالبان چه تحولات فکری، سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی در حزب اسلامی حکمتیار رخ داده است؟
زمانی که طالبان به قدرت رسید، حزب اسلامی نیز به نحوی با آن ها درگیر بود. اما کم کم با آن ها کنار آمد و بر مبنای همان اعتقادات پشتونی و منطقه گرایی و مذهبی توانست با طالبان همکاری داشته باشد. اما بعد از سقوط طالبان، حزب اسلامی نیز لطمه شدیدی در کنار طالبان خورد و جایگاه مبارزاتی و جهادی خود را از دست داد، به طوری که بعد از سقوط طالبان نیز نتوانست جایگاه اصلی خود را در حاکمیت و بین مردم پیدا کند. در واقع بعد از سقوط طالبان، حزب اسلامی لطمه شدیدی خورد و وجهه مبارزاتی قبلی خود را از دست داد و در سطح بین المللی نیز به عنوان افراد همکار با تروریست های طالبان و القاعده شناخته شدند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در سال های گذشته شکاف در داخل حزب اسلامی چگونه اتفاق افتاده است؟ تا چه حدی دامنه قدرت و نفوذ حزب اسلامی کم تر شده است؟
حزب اسلامی بدنه خیلی قوی ای داشت و با وجود انشعاباتی ، مرکزیت اصلی آن تحت رهبری و حمایت حزب حکمتیار حفظ شده است. اما مسلما زمانی که فعالیت ها محدود و افراد از کنار احزاب دور می شوند، ارزش و جایگاه خود را از دست می دهد. من فکر میکنم بعد از چند انشعاب در بین حزب اسلامی احزابی نوین در کنار سایر احزاب مانند حزب ثانوی جدید بودند. بر همین اساس در صورتی که حزب اسلامی بدنه اصلی را حفظ می کرد و همه احزاب جدا شده از حزب اسلامی با او همکاری می کردند، بسیار قوی و مقتدر بود ولی این مدیریت به دلیل انحطاط فکری، انحصار طلبی و قدرت طلبی خود آقای حکمتیار نتوانست به دست بیاورد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در سال های گذشته چه نوع رابطه ای بین حزب اسلامی و جریان های مخالف دولت اعم از طالبان، داعش و گروه های مختلف تکفیری وجود داشته است؟
در سال های جهاد افغانستان، تمام گروه ها و همه احزاب و حتی کشورهای مسلمان منطقه با این احزاب همکار بوده اند و این گروه ها همکاری مشترکی داشتند که مقابله با تجاوز شوروی در افغانستان بوده است. اما بعد از پیروزی و به دلیل تلاش برای به دست گرفتن غنایم بیشتر، اختلافاتی بین گروه ها به وجود آمد و دخالت های منطقه ای شروع و این موضوع گروه ها را تا حدی از هم دور کرد و شرایطی را به وجود آورد که افغانستان دچار خلا قدرت شد و شرایط حضور خارجی ها را در افغانستان مساعد کرد. در سال های اخیر حزب اسلامی حکمتیار، سکان داری رهبری مخالفت و معاند با دولت افغانستان را بر عهده داشت و با تمام گروه های مخالف با امنیت در ارتباط بود و با آن ها همکاری نظامی که یا همکاری های مشاوره ای داشت، یا همکاری های نظامی و حتی با برخی از این گروه ها اتحاد و ائتلاف هایی داشت. حزب اسلامی حتی با طالبان و داعش و گروه هایی القاعده رابطه نزدیک و تنگاتنگی داشت. این وجوه مشترک حزب اسلامی است که باعث می شود جایگاهی برای آن در افغانستان متصور نمی باشد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به وضعیت کنونی علل توجه حزب اسلامی حکمتیار به توافق با دولت کابل و توافقنامه صلح چیست؟
تنها اکنون نیست که با ارتباطاتی در توافقنامه ها یا با دولت افغانستان، بخواهد در کنار دولت قرار گیرد. بلکه از ابتدای تشکیل حکومت مجاهدین، رابطه ها و توافقنامه هایی داشت، ورود پیدا کرد و وارد دولت شد، به هیچ وجه همکاری نکرد و این توافقنامه ها را کان لم یکن تلقی کرد و هیچ ارتباطی با دولت افغانستان و حاکمیت نداشت. در سال های اخیر نیز یکی دو بار این توافقنامه ها شروع شد، حتی حزب اسلامی نیز با میانجیگیری آمریکا سعی می کرد که ارتباطاتی با دولت افغانستان داشته باشد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا مشخص است تعداد نیرو و حضور و نفوذ حزب اسلامی در افعانستان در وضعیت کنونی در چه حدی است؟
حزب اسلامی قدرت چندان زیادی در دولت افغانستان ندارد و در صورت احیای ارتباطات قبلی ممکن است بتواند وظیفه رابطه بین گروه های موافق و مخاصم دولت افغانستان را به عهده بگیرد. یعنی به نوعی حلقه وصلی بین معاندین و مخاصمین بیرون در دو بعد بعد مثبت و هم در بعد منفی باشد. اگر در بعد منفی بخواهد کاری کند، یقینا لطمه بزرگی بر دولت خواهد زد، اما در بعد مثبت نیز امکان این که آن ها با دولت افغانستان همکاری داشته باشند، با میانجیگیری حکومت افغانستان امکان پذیر است. اما حضور حکمتیار و نیروهای حکمتیار در درون دولت افغانستان اثرگذار نیست.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به وضعیت کنونی آینده توافق با دولت کابل، آینده حزب و جایگاه حزب اسلامی حکمتیار در افغانستان به چه عواملی وابسته است؟
توافق اخیر مستحکم نخواهد بود. به این دلیل که در تجربه ای در سال های گذشته در هر مرحله ای که حزب اسلامی دچار افول قدرت و ضعف می شد، ارتباطات خود را با دولت و با روابط لجستیکی و شرایط سیاسی که برای خود قائل می شد، برقرار می کرد. امروز نیز حضور حزب اسلامی در دولت افغانستان، حضور بسیار قوی و مقتدرانه ای نیست و به دلیل ضعفی حزب اسلامی خیلی از راه ها به روی آن بسته شده است و در مضیقه های داخلی و بین المللی قرار گرفته است. اقوام نیز به نحوی آن را متهم می کنند، به همین دلیل تلاش می کند که این لکه را از کارنامه خود پاک کند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در وضعیت کنونی پیوستن حزب اسلامی به دولت افغانستان چه تاثیراتی بر نواحی مختلف افغانستان می تواند داشته باشد؟
خواسته های گلبدین حکمتیار و حزب اسلامی خواسته های کمی نیست. این خواسته ها هم در سطح دولت افغانستان و هم در سطح بین المللی از آمریکا تا رفع تحریم هایی که علیه حزب اسلامی وجود دارد. ممکن است جایگاه حزب اسلامی با توافق صورت گرفته جایگاه بهتری برای حزب اسلامی رقم بزند و ممکن است در حد تقسیم قدرت و در سطح وزارتخانه ها و استان های کشور، سهم هایی برای گروه حکمتیار قائل شوند و در صورت برآورده شدن این توافق، حزب اسلامی حکمتیار می تواند قدرتمند شود و قدرتمند شدن حکمتیار هم مثبت هست و هم احتمال خطر بیشتری را برای جدا شدن از بدنه دولت دارد. به علاوه بسیاری از کارشناسان معتقدند وضعیت داخلی افغانستان به گونه ای نیست که با پیوستن یک گروه به دولت افغانستان و یا جدا شدن یک گروه از دولت افغانستان، اثر خیلی چشمگیری داشته باشد. اکنون خود دولت افغانستان از مشروعیت زیادی برخوردار نیست و دولت وحدت ملی نتوانسته است به توافقاتی عمل کند. پارلمان افغانستان از مشروعیت افتاده است و بسیاری از نهادهای اصلی و ارکان دولت و حاکمیت مشروعیت و قانونیت کافی را ندارند. بر این اساس در صورتی که قانون اساسی مبنای عمل قرار گیرد، مانند زمان مجاهدین که تازه بعد از سقوط طالبان به دنبال تشکیل دولت جدید در این راستا بودند. حزب اسلامی و سایر احزاب مانند هم هستند و باید برنامه ای را برای احزاب جدید در نظر بگیرند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده حزب اسلامی حکمتیار چگونه خواهد بود؟
اگر حزب اسلامی حکمتیار بر مبنای قانون اساسی افغانستان عملکرد درستی را داشته باشد و وجهه خوبی بین مردم پیدا کند در انتخابات و در بسیاری از مسئولیت ها می تواند قدرت بهتری پیدا کند. با توجه به این که حزب اسلامی هم نیروهای خبره و هم نیروهای کارشناس خوبی دارد می توانند جایگاه خوبی را در داخل افغانستان به دست بیاورند و ارتباطات خود را حفظ کنند. اما اگر بر اساس قانون اساسی عملکردی صورت نگیرد و حزب اسلامی هم توجهی به قانون اساسی نکند، اولین جرقه های درگیری بین حزب فعلی و دولت افغانستان به وجود آید.
——————————
توجه: مسئولیت صحت و سقم محتوای یادداشت های منتشر شده بر عهده نویسنده بوده و انتشار تمام یا بخشی از آن به معنای تایید آن نمی باشد.