جنگ برای یمن

منطقه‌ی غرب‌آسیا پس از انقلاب‌های عربی سال 2011، آبستن تحولات و چالش‌های سیاسی و امنیتی بسیاری بوده است و هر کدام از قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به نوعی از این تحولات متأثر شده‌اند و کوشیده‌اند با اتخاذ سیاست‌هایی، بر روند تحولات تأثیر بگذارند و آن‌ها را به سمت و سویی سوق دهند که از این آشفتگی‌ها آسیب کمتری متحمل شوند و دستاورد فزون‌تری کسب نمایند. در این میان با وقوع خیزش‌های عربی، یمن همچون دهه‌های پیشین، دچار بحران و هرج و مرج داخلی شد و در نتیجه‌ی آن، بازیگران متعدد منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به منظور بهره‌مندی از مزایای ژئوپلتیکی یمن، وارد این بحران شدند. یمن به دلیل دارا بودن موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی منحصر به فرد، برای بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، حائز اهمیت است و به عنوان یکی از نقاط تعادل استراتژیک در رقابت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به حساب می‌آید که تاریخ این کشور نیز نمایانگر همین موضوع می‌باشد. کتاب حاضر در پی فهم منافع ژئوپلیتیکی بازیگران منطقه‌ای ( جمهوری‌اسلامی‌ایران، عربستان‌سعودی، امارات متحده‌ی عربی و رژیم‌صهیونیستی) و فرامنطقه‌ای (ایالات‌متحده‌ی‌آمریکا، جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه) در بحران یمن می‌باشد تا از طریق آن، مطلوبیت‌های هر کدام از این بازیگران را نسبت به سناریوهای بدیل آینده یمن مورد بررسی قرار دهد.