داعش و وضعیت آینده تندروی در قفقاز شمالی | برهان حشمتی / کارشناس مسائل قفقاز

برهان حشمتی / کارشناس مسائل قفقاز / موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

ارتباط گروه های قفقاز شمالی با داعش در یک سال گذشته مد نظر بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران منطقه  بوده است. در همین راستا برای بررسی بیشتر نقش گروهای  تندرو  قفقازی و ارتباط آنها با داعش یادداشتی فراهم کرده ایم:

داعش در قفقاز شمالی

زمانیکه داعش اطلس سیاه رنگ خود را به عنوان ممالک به اصطلاح “خلافت اسلامی” منتشر کرد، در این نقشه ، مناطقی از فدراسیون روسیه را که قفقاز شمالی نامیده می شود، “امارت قفقاز” معرفی کرد .  قفقاز شمالی منطقه ای وسیع میان دریای خزر و دریای سیاه است که جمهوری های داغستان، چچنستان و اینگوشتیا، کاباردینو-بالکار، کاراچای-چرکیسیا، اوستیای شمالی و بخشهایی از استاوروپول فدراسیون روسیه را شامل می شود. ظاهرا منظور داعش از آنچه “امارت قفقاز” در نقشه به اصطلاح “خلافت اسلامی” خود خوانده است، مناطق مسلمان نشین قفقاز شمالی بعلاوه قفقاز جنوبی است که شمال جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان می شود. در واقع منطقه قفقاز اعم از قفقاز شمالی و جنوبی از زمان فروپاشی شوروی یکی از اهداف مهم گروه های وهابی و جریان سرطانی وهابیت بوده است که طی سه دهه اخیر شاخص ترین نمایندگان آن، آل سعود در عربستان ، طالبان در افغانستان، القاعده در عراق و داعش در سوریه بوده اند. خواه در زمانیکه طالبان و القاعده  به همراه یکدیگر و با مرکزیت افغانستان به بلای امنیتی منطقه تبدیل شدند و خواه در در دوره ای که طالبان  پس از استقرار مستقیم آمریکا در افغانستان جای خود را  به القاعده سپرد و خواه  در دوره کنونی که القاعده نیز به نام درجه دو در میان گروه های وهابی تبدیل شده و داعش در سکوی اول گروه های وهابی ایستاده است، همواره قفقاز از اهداف و مطامع اصلی این گروه ها و در واقع طراحان و حامیان پروژه تقویت وهابیت بوده است. زیرا، قفقاز شمالی بخشی از ترکیب اداری فدراسیون روسیه است که در ملاحظات ژئواستراتژیک، رقیب اصلی آمریکا و مجموعه کشورهای تحت امر ناتو محسوب می شود و قفقاز جنوبی نیز به علت همسایگی با روسیه، از مناطق مهم درگیری با روسیه محسوب می شود. یک عامل دیگر برای اهمیت قفقاز برای طراحان پروژه تقویت وهابیت ، همجواری جغرافیایی و اشتراکات فرهنگی این منطقه با ایران می باشد. قفقاز برغم گذشت بیش از دویست سال از جدایی این منطقه از ترکیب سیاسی ایران، هنوز جزئی از حوزه تمدنی ایران می باشد و برای ارتقای قدرت ایران از مراکز مهم و استراتژیک می باشد. البته، ناگفته پیداست که پروژه تقویت وهابیت و خلق سازمان هایی نظیر طالبان و القاعده و داعش صرفا برای مقابله با روسیه در قفقاز شمالی  طراحی  نشده است و این پروژه اهداف گسترده تری را دنبال می کند. اما، در دوره کنونی یکی از کارویژه های اصلی وهابیت که در سال های اخیر در بخش تهاجمی و تروریستی اش در  سازمان مخوف داعش تبلور یافته است، ضربه زدن به روسیه و گرفتار کردن آن با مشکلات امنیتی در قفقاز شمالی و سایر مناطق می باشد.

با توجه به اینکه گسترش وهابیت در قفقاز شمالی پروژه ای سیاسی-امنیتی است، در بررسی ویژگی های انسانی و اقتصادی گروه های وهابی و وابسته به داعش در قفقاز شمالی ، چندان هم نمی توان در جستجوی پایگاه و خواستگاه اجتماعی در طبقه ای ویژه  از مردمان قفقاز قفقاز شمالی برای وهابیت بود. گرچه، هنوز کم نیستند تحلیلگران و پژوهشگرانی که تحت تاثیر تحلیل های طبقاتی مارکسیستی و کمونیستی و نیز نوع نگاه مادی گرایانه غربی به دنبال یافتن پایگاه اجتماعی طبقاتی برای وهابی ها در این منطقه می باشند. اما، طراحان و حامیان مالی و تبلیغاتی و ماموران جذب نیرو برای پروژه وهابی-داعشی توانسته اند علاوه بر طبقات و اقشار پایین جامعه ، از طبقات و اقشار مرفه و حتی صاحبان مناصب دولتی نیز در مناطق قفقاز و آسیای مرکزی برای داعش نیرو جذب کنند. طراحان و حامیان پروژه وهابیت در قفقاز شمالی با آنکه اغلب از میان اهل تسنن و سلفی ها عضوگیری می کنند، اما توانسته اند با استفاده از خلأ ایدئولوژیک و اعتقادی موجود در این منطقه حتی از میان لائیک ها و پیروان سایر مذاهب نیز عضوگیری کنند و عقاید قشری وهابیت را  تحت عنوان سلفی گری در ذهن آنان جای دهند.

به اعتقاد دیردره تاینان Deirdre Tynan، از کارشناسان گروه بین المللی بحران (ICG) در امور آسیای مرکزی و قفقاز، نارضایتی افراد از رژیم های سرکوبگر در این منطقه از عوامل مهم سوق یافتن آنها به داعش می باشد. اما، جذب کودکان کم سن و سالی که در ویدئوهای داعشی نیز نشان داده می شوند، حکایت از این دارد که صرفا نارضایتی از رژیم های سرکوبگر عامل جذب نیرو برای داعش نیست. براساس آماری که جسته و گریخته مقامات امنیتی روسیه و رهبران داغستان و چچنستان اعلام می کنند، دستکم دو هزار نفر از فدراسیون روسیه به  صفوف گروه تروریستی داعش جذب شده اند که  اغلب آنها از داغستان و چچنستان در قفقاز شمالی می باشند. رمضان عبد اللطیف اف و رمضان قدیروف، روسای جمهوری داغستان و چچنستان در آمارهایی که از تعداد جذب شدگان به داعش از جمهوری های تحت ریاست خود به مطبوعات اعلام کرده اند، هریک پذیرفته اند که تقریبا پانصد نفر از این اهالی این جمهوری ها در صفوف داعش در سوریه حضور دارند. اما، مجموعه تحولات نشان می دهد که جذب نیرو از مناطق قفقاز شمالی به داعش، خیلی بیشتر از آماری است که مسئولان رسمی جمهوری های قفقاز شمالی به رسانه ها اعلام می کنند. اکنون مقامات روسیه نگران آنند که این افراد پس از بازگشت از سوریه به داغستان و چچنستان به چه نیروی خطرناکی در روسیه تبدیل خواهند شد. در جذب این افراد از قفقاز شمالی به گروه های وهابی و نهایتا داعش ، نهادهای به اصطلاح خیریه عربستان سعودی و امارات متحده عربی و کویت نقش مهمی ایفاء کرده اند. این نهادهای ظاهرا خیریه عربی  با استفاده از فرصت ناشی از فروپاشی شوروی از همان ابتدای دهه 1990 به تمامی جمهوری های برجای مانده از شوروی خزیدند و در  فدراسیون روسیه و جمهوری های داغستان و چچنستان نیز لنگر انداختند.

گروه های وهابی شکل گرفته در قفقاز شمالی در سال های نخست پس از فروپاشی شوروی با نفوذ و سرایت در مبارزه  قومی و تا حدی اسلامی چچنی ها در مقابله با استیلای فرهنگ و سیاست روسی بر این سرزمین مسلمان نشین، عملا موجب به انحراف کشانده شدن این مبارزه شدند و زمینه سرکوب شدید آن توسط روسیه را فراهم کردند. به نحوی که در سطح رهبری مبارزان مسلمان چچنی نیز فردی همچون جوهر دودایوف که یک مسلمان مبارز بود، جای خود را به شامیل باسایوف داد که تحت تاثیر سلفی گری و وهابیت افراطی قرار گرفته بود و پس از وی نیز جانشینانش از جمله داکو عمروف بطور کامل در دایره کنترل و هدایت جریان وهابیت و عربستان سعودی بوده اند.  به این ترتیب، در شرایط حذف  نیروهای اسلامی و ملی مبارز چچنی از صحنه، وهابی ها  با حمایت های مالی عربستان سعودی و هدایت های اطلاعاتی-تشکیلاتی سازمان سیای آمریکا به عنوان تنها نیروی فعال و دارای توان تحرک و فعالیت، بطور نهفته در این منطقه باقی ماندند و شبکه های زیرزمینی خود را  در قفقاز شمالی حفظ کردند. این جریان در دوره حاکمیت طالبان بر افغانستان، با اعزام نیرو به افغانستان آمادگی جنگی خود را  تداوم می بخشید و برغم اینکه در اوایل قرن 21 جنگ نظامی روسیه در چچن پایان یافته بود، وهابی های موجود در چچنستان و داغستان و سایر مناطق قفقاز شمالی ، ویژگی نظامی یا شبه نظامی خود را از دست ندادند. این وضعیت تداوم یافت تا آنکه با انتقال مرکزیت فعالیت جنگجویان وهابی از افغانستان به  عراق و سوریه و تولد پدیده عجیب الخلقه داعش از امتزاج وهابی های تحت تاثیر القاعده و طالبان، وهابی های قفقاز شمالی نیز با اوامری که از آل سعود می رسید، این بار تابعیت مرکزیت جدید تروریسم یعنی داعش را پذیرفتند و اخبار و ویدئوهای متعددی از به اصطلاح اعلام بیعت سرکردگان وهابی های قفقاز شمالی با  ابوبکر البغدادی، سرکرده داعش در شبکه جهانی اینترنت منتشر شد. 

در این دوره جدید، گسترش پدیده اینترنت و شبکه های ارتباطی آن و صفحات اجتماعی نظیر فیسبوک و … موجب شد که ایجاد ارتباط میان تاثیرپذیرفتگان از  جریان وهابیت با مراکز عملیاتی این جریان آسان تر از گذشته شود. در این دوره، تهییج و تحریک جوانان قفقاز شمالی به شیوه نوینی با بهره گیری از اینترنت و شبکه های مجازی، در حال اجراست. ضبط تصاویر آنچه اعلام بیعت با  داعش و ابوبکر البغدادی خوانده می شود و انتشار ویدئوهای آن در اینترنت و پخش اخبار و تصاویر آن از شبکه های تلویزیونی ، نقش و تاثیر مهمی در تبلیغ و گسترش سرطانی وهابیت در قفقاز شمالی دارد و اکنون شبکه جهانی یوتیوب مملو است از تصاویر این چنینی که برای جوانان و نوجوانان جویای تنوع که اذهانشان در عالم مجاز سیر می کند،  جذابیت خاصی دارد. انتشار  تصاویری از قبیل اعلام بیعت ابومحمد داغستانی و ابوسلیمان و سایر «ابوها»  با داعش و حتی انتشار  مکرر و دهها بارهء ویدئوهایی مبنی بر کشته شدن فردی ریش قرمز از قفقاز شمالی که به عنوان ابوعمرشیشانی یا عمر چچنی  معرفی می شود و گفته می شود نام اصلی وی “طاهران باتیراشویلی” می باشد،  از شیوه های به روزرسانی تبلیغاتی داعش در قفقاز شمالی بوده اند. دستگاه تبلیغاتی پروژه داعش توانسته است با این شیوه، افرادی نظیر شیشانی ریش قرمز و اصلان بیوتوکایوف و … را همانند فیلم های آمریکایی به اسطوره و افسانه مورد علاقه برای برخی جوانان و نوجوانان تبدیل کند. جالب آنکه طراحان پروژه تقویت وهابیت و خلق داعش توانسته اند با انتشار این قبیل اخبار جذاب برای مخالفان وهابیت و داعش، حتی از  رسانه های مخالف نیز به نفع تبلیغ داعش بهره بگیرند و تبلیغات داعشی در رسانه های ضدداعش نیز به راحتی بازنشر می شود. به این طریق، حضور قفقازی ها در جنگ سوریه  و امپراطوری ترور و جنایت داعش، واقعیتی انکارناپذیر شده است  که  تشکیل “جماعت قفقازی ها” و “جماعت آذری”  از نمودهای آن می باشد. 

 نهایتا، پس از گذشت دو دهه و نیم از زمان آغاز نفوذ وهابیت در قفقاز شمالی، با جنگ سوریه و دست اندازی های داعش به قفقاز شمالی، سیستم امنیتی روسیه نیز به خطرناک شدن آن برای آینده روسیه پی برد و آغاز جنگ مستقیم روسیه با  داعش در سوریه از تابستان گذشته،  نشانه این واقعیت بوده است. روسیه در این مرحله به هر طریق ممکن تلاش می کند که پدیده تروریسم وهابی را در خارج از مرزهای روسیه مشغول نگه دارد و پرونده گسترش وهابیت در فدراسیون روسیه را ببندد.  ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه در این زمینه از اشتباهات ترکیه نیز بخوبی بهره می گیرد. ترکیه که در گذشته به عنوان محل خوشگذرانی توریستها شهرت داشت، در سال های اخیر شهرت خود را بیشتر مدیون جولاندهی وهابی ها و داعشی ها در این کشور می باشد. ترکیه به عنوان پلی میان داعش و گروه های وهابی و داعشی در قفقاز شمالی مورد استفاده بوده است که این موضوع از دیده سازمان امنیت روسیه پنهان نمانده است. این سازمان وارث ک.گ.ب. شوروی که هماوردی قدر  برای سازمان سیای آمریکا بوده، حتی توانسته است گفتگوهای نزدیکان رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه با عناصر داعشی را ثبت کند و در سربزنگاه و پس از اشتباه استراتژیک دولت ترکیه در سرنگون کردن هواپیمای سوخوی-24 روسیه ، بخشی از این اسناد را منتشر کرده است.ولادیمیر پوتین با آگاهی از خصلت ماجراجویانه رجب طیب اردوغان و با بهره گیری عالی از خطای راهبردی وی در صدور دستور سرنگونی سوخوی-24 روسیه، علاوه بر اینکه براساس نتایج نظرسنجی ها در کشورهای مختلف، خود را به عنوان رهبری خلاق در نظر مردمان خیلی از کشورها مطرح کرده و محبویت خود را در روسیه بطور تصاعدی افزایش داده است، در قفقاز شمالی نیز معادله را  به ضرر گروه های وهابی تغییر می دهد. آغاز جنگ روسیه با داعش و پرتاب موشک های میان برد از کشتی های جنگی روسی در خزر به سوی پایگاه ها و مراکز استقرار داعش در سوریه ،  بکار افتادن ماشین جنگی مخوف روسیه در کنار طراحی های سیاسی ذیرکانه ولادیمیر پوتین را برای دنیا به نمایش گذاشته است.

اما، پوتین برای مهار داعش در سوریه و نیز سازمان های تروریستی وهابی داعشی در قفقاز صرفا به ابزار نظامی بسنده نکرده است. روسیه قبل از شروع اقدام نظامی علیه داعش، در ماه رمضان گذشته،  مراسم افتتاح بزرگترین مسجد اروپا  را در مسکو برگزار کرد که حتی رجب طیب اردوغان ترک نیز به این مراسم دعوت شده بود و در این مراسم، روسیه را الگویی دانست که دیگر کشورها در زمینه هم‌زیستی ادیان از آن تقلید می‌کنند.  پوتین در مراسم افتتاح بزرگترین مسجد اروپا در مسکو با  تاکید بر اینکه «فرموده قرآن درباره سبقت گرفتن در کار نیک، آموزه‎ای برای همه ما است»، تاکید کرد : «اقدامات زشت و ضد انسانی گروه های تروریستی همچون داعش هیچ ارتباطی با اسلام ندارند و گروه هایی چون داعش به هیچ عنوان نماینده اسلام نیستند و تنها چهره اسلام و مسلمانان را مخدوش می سازند.» بعلاوه، از اقدامات بعدی پوتین و دولت روسیه می توان نتیجه گرفت که روسیه به توانایی فکری تشیع در مهار وهابیت و سدکردن راه داعش به خوبی پی برده است که دیدار ولادیمیر پوتین با حضرت آیت الله خامنه ای و نیز خودداری روسیه از مقابله با فعالیت سازمان ها و فعالان شیعی در مناطق مختلف روسیه و رفع برخی موانع سال های گذشته، از نشانه های این سیاست روسیه می باشد. حمله اخیر عناصر داعش به گروهی از گردشگران در قلعه  تاریخی باقیمانده از زمان حاکمیت ساسانیان در شهر دربند داغستان روسیه که اکثریت قاطع جمعیت این شهر را شیعیان تشکیل می دهند نیز حکایت از این دارد که طراحان پروژه تقویت وهابیت و سرایت داعش به قفقاز شمالی از رویکرد جدید مسکو برای مهار وهابیت و داعش با بهره گیری از توانایی های تشیع نگران شده اند.

واژگان کلیدی: داعش ، وضعیت آینده تندروی در قفقاز شمالی، آینده تندروی در قفقاز شمالی، داعش ، ترورریست ها در قفقاز شمالی