رشد برق آسای داعش ناشی از همراهی بخشی از حاکمیت عراق با تروریست هاست | دکتر زارعی / کارشناس مسائل خاورمیانه

در نشست ژئوپلتیک متحول عراق در موسسه آینده پژوهی جهان اسلام؛

کارشناس مسائل خاورمیانه:

رشد برق آسای داعش ناشی از همراهی بخشی از حاکمیت عراق با تروریست هاست.

دکتر زارعی با بیان این مسئله که ایجاد برخی اختلاف ها میان گروه های شیعه در خلال تشکیل دولتی اکثریتی پس از سپری شدن انتخابات اخیر می تواند با اقدامی برق آسا این جسم نیمه جان دولت شیعه را از بین ببرد از همین رو به همراهی پنهان با تروریست ها مبادرت ورزیدند.

عراق به عنوان همسایه ایران، کشوری تاثیرگذار بر سیاست جهان اسلام و جهان شناخته می شود. تحولات سریع و چشمگیر این کشور طی این سال ها توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. جنگ ایران و عراق، جنگ خلیج، سقوط صدام، اشغال عراق توسط نظامیان ناتو و آمریکایی، ناامنی، انتخابات و سرانجام ظهور داعش همه حوادثی است که در کمترین زمان ممکن در این کشور رخ داد. در برابر تمام این اتفاقات، عراق با ژئوپلیتیکی متحول در عرصه روابط بین الملل حاضر شد. گروه پژوهشی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک موسسه آینده پژوهی جهان اسلام بر آن شد تا این مسئله را طی نشستی تخصصی و با حضور آقای دکتر سعدالله زارعی ریاست محترم موسسه مطالعاتی ادیشه سازان نور، کارشناس مسائل خاورمیانه بررسی نماید. سخنان ایشان بر روی پدیده ای به نام گروه تروریستی و تکفیری داعش متمرکز شده است.

سعدالله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه در این باره گفت: در تحولات عراق طی هفته های گذشته دو استان صلاح الدین و نینوا به تصرف گروه های تروریستی در آمدند و دراین دو استان وضعیتی شکل گرفت که در واقع کل عراق دستخوش  یک سری تحولات و مسائلی شد که این موضوع به تنهایی  اهمیت حوادث  هفته اخیر را بیان می کند.

ساختار قومی-مذهبی عراق

زارعی در نشست ژئوپلیتیک متحول عراق در رابطه با ساختار قومی-مذهبی این کشور افزود: در عراق سه استان عرب سنی نشین الانبار، صلاح الدین و نینوا قرار دارد. البته نواحی سنی نشین در حوزه کردی نیز شامل سه استان سلیمانیه، اربیل و دهوک می باشد، منتهی در تقسیم بندی هایی که در عراق صورت گرفته این منطقه را منطقه کردی می گویند و در ماهیت هم تفاوت هایی با منطقه سنی عرب دارد لذا استان های کردی در شمال نسبت به استان های شیعی در جنوب و مرکزیت عراق احساس قرابت بیشتری دارد تا سنی هایی که در سه استان الانبار، صلاح الدین و نینوا قرار دارد. دلیل آن هم این است که بطور مشترک در شیعیان و کردها در یک دوره زمانی تقریباً هزار ساله توسط سنی های عرب به آنها ظلم شده است. از حداقل زمان بنی عباس، عثمانی و پادشاهی و جمهوری عبدالکریم قاسم تا زمانیکه حکومت بعث سقوط کرده همیشه شمال و مرکز و جنوب تحت ظلم و فشار دولتی بوده اند که محورش را همین سنی هایی که خواستگاهشان موصل بوده قرار داشته است.

جمعیت و اقوام عراق

این کارشناس مسائل عراق در رابطه با جمعیت و موقعیت جغرافیای اقوام و مذاهب عراق گفت: سه استان ذکر شده از نظر جمعیتی بین 17 تا 18 درصد عراق را شامل می شود اما از نظر وسعت قریب به 46 درصد عراق را شامل می شود. البته سرزمین های این سه استان مخصوصاً الانبار بگونه ای است که در اکثر بخش ها، مناطق صحرائی وغیر قابل سکونت است. لذا یک اکثریت هم کیفیت به تعبیری به حساب می آید. از نظر مجاورت هم شاید بتوان گفت: این منطقه بیشترین تعداد همسایگان عراق را در خود جای داده است. سوریه ، اردن و عربستان کشورهایی هستند که از طریق این سه استان به عراق وصل می شوند از این رو بخش عمده ای از ترانزیت طبیعی عراق از طریق این سه استان و اتصال آنها به استانهای مجاور تشکیل می دهد. علاوه بر این موارد این سه استان بیشترین ارتباط را با بخش عرب منطقه دارند.

ریشه های تنش در عراق

وی درباره ریشه های تنش در نشست تخصصی موسسه آینده پژوهی جهان اسلام اظهار داشت: بخش های شمالی مناطق کرد نشین هستند که از یک سو با ترکیه و از سوی دیگر با ایران مرز مشترک دارند بنا بر این عمده نقطه وصل عراق به جهان عرب همین سه استان به حساب می آید از این رو تا حد زیادی منطقه در موقعیت استراتژیکی قرار دارد. بعد ازاینکه آمریکائیها در سال 2003 رژیم صدام حسین را ساقط کردند این منطقه مدعی ترین جغرافیا علیه اشغال عراق توسط آمریکائی ها بود. بخاطر اینکه آمریکائی ها از زمانیکه عراق را اشغال کردند منطقه عرب سنی نشین تضعیف گشت. این در حالی است که کردها با موقعیت مطلوب مواجه شدند . کردها نه فقط از سال 2003 بلکه از سال 1991 که ماجرای جنگ دوم خلیج فارس پیش آمد در مدار 36 درجه موقعیت مناسبی پیدا کردند. شیعیان هم در این فضا توانستند آرام آرام جایگاه خوبی را برای خودشان پیدا کنند. بنا بر این مدعی اشغال عراق عمدتاً همین سه استان بودند. ولذا آن جنبش ضد اشغال از باب امنیت نظامی در این سه استان شکل گرفته و این استمرار داشت تا سال 2011 که آمریکایی ها بر اساس قرار داد و پیمان، عراق را ترک کردند، منطقه عرب سنی نشین درگیر این ماجرا بوده و شیعیان هم یک سیطره کاملی در این دوره بر این سه استان نداشته اند و در این اواخر آمریکائی ها برای اینکه بتوانند از تلفاتشان کم کنند یک  جریانی را بنام سحوقا تشکیل داده که جمعیت حدودا 3000نفری از عشایر این منطقه بوده اند که امنیت این منطقه را همین جریان بنوعی تامین می کند.

زارعی افزود:  سال 2011 که آمریکائی ها از عراق خارج شدند به لحاظ تقسیمات و توافقات درونی دولت منطقه سنی ها در اختیار حزب اسلامی که محوریتش در مقطعی آقای طارق الهاشمی بود قرار داشت . علاوه بر آن گروههای دیگری نظیر جبهه متحدون فعالیت می کردند که به مناسبت انتخابات شکل می گرفت. این جبهه ها بر حسب توافقی که بین آنها و دولت مرکزی وجود داشت استاندار را تعیین می کردند ضمن اینکه استانداران بگونه ای بودند که تحت نظر شوراهای استانی انتخاب می شدند. آنها استاندار تعیین می کردند و در بخش ارتش هم همین بخش از ارتش در این سه استان فعالیت داشت بر اساس همین ساختار ارتش عراق در منطقه سنی نشین شگل گرفت و موصلی ها عمدتاً زمام ارتش را در دست داشتند. در چنین فضایی دولت مرکزی درگیر بحران های مختلف نظیر بحرانهای داخلی و طایفه ای شد.

سخنران نشست موسسه آینده پژوهی جهان اسلام بیان داشت: زمانی که آمریکائی ها عراق را اشغال کردند، پل برمر فرماندهی نیروهای آمریکائی را بر عهده داشت که ارتش پیشین را منحل کرد، اما استخبارات را منحل نکرده بلکه آن را تحت فرمان خودشان درآورد و در سال 2011 که آمریکائی ها خارح شدند استخبارات  عملاً تحویل دولت نشد که در چنین فضایی آقای نوری مالکی آمد و طرحی داد (در حالیکه ما نمی توانیم در تشکیلات نفوذ داشته باشیم خودمان باید یک دستگاه امنیتی داشته باشیم) و دولت اینکار را انجام داد که عمر آن بیش از دو سال نگذشته و ثانیاً اینها هیچگاه نمی توانستند رقیب یک سازمان باتجربه باشند. سازمان امنیت عراق هم اساساً یک سازمان سنی محور و باز هم شدیدتر به لجاظ ساختاری و نیروئی از ارتش موصل محور بود.

مشارکت گسترده شیعیان در انتخابات پارلمانی 2014 عراق

این کارشناس مسائل بین الملل مشارکت گسترده شیعیان در انتخابات اخیر را اینگونه ارزیابی کرد: دولت مرکزی که یک ترکیب سه وجهی شیعه وسنی و کرد داشت به مرحله انتخابات پارلمانی رسید و آن را برگزار کرد. درگذشته انتخابات  پارلمانی به گونه ای بود  که بیشترین مشارکت را کردها داشتند و بعد از آنها سنی ها وشیعیان. به همین دلیل در انتخابات پارلمانی سهم سنی ها اگرچه به لحاظ نسبی کمتر از شیعیان بود ولی از اندازه واقعی  خودش هم بالاتر قرار می گرفت. در مواقعی که شهر بین شیعه ها وسنی ها تقسیم می شد این سنی ها بودند که  به وسیله اکثریت  آرا رای می آوردند.

در انتخابات اخیر ماجرا تحت تاثیر عوامل مختلفی کاملا برعکس شد  مشارکت از 48درصد به74 درصد رسید  سهم عمده افزایش مشارکت مربوط به گروه های شیعی شد و لذا تعدادکرسی های پارلمان در این دوره اخیر برای شیعیان دست کم به افزایش 12 کرسی انجامید و توانستند سیطره قوی تری در مجلس پیدا کنند. همزمان زمزمه ای در شیعیان مطرح شدکه چرا وقتی شیعیان در عراق اکثریت دارند چرا نباید مثل نقاط دیگر جهان دولت اکثریت شکل دهند. این ایده بعد از چندین سال  که عراق  عدم همراهی سنی ها و کردها را تجربه کرده بود مطرح شد که دولت دست شیعیان باشد.

هم پیمانی بخشی از حاکمیت با تروریست ها

وی خاطر نشان کرد هم پیمانی بخشی ازحاکمیت با تروریست ها نیز رخ داده چرا که وقتی این بحث مطرح شد سنی ها احساس خطر کردند، در کنار این مسئله سلسله اختلافاتی در بخش هایی از شیعه وجود داشت در مورد اینکه مثلا دولت مرکزی چه جایگاهی دارد و درگیری های که داشتند در زمینه چگونگی پخش قدرت میان خودشان. ضمن اینکه این امر توان دولت شیعه را کاهش می داد این طمع را برای طرف مقابل ایحاد کرده بود که می تواند با اقدامی این جسم نیمه جان دولت شیعه را از بین ببرد، درنتیجه کسانی که شریک دولت در حاکمیت بودند با جریان تروریستی همراه شده و به تروریست ها اجازه دادند در یک فاصله زمانی کوتاه با یک عملیات محدود در مناطق سنی پیشروی کنند.

زارعی درباره ناسازگاری مکتب حنفی ها با اقدامات افراطی صورت پذیرفته خاطرنشان کرد: در واقع یک توافقی پیش آمد که داعش ظرف دوساعت موصل را تصرف کند خبرهایی هم هست که استاندار در تصرف شهر همکاری کرد و در واقع کلید موصل را به آنها تحویل داده است. درمورد هویت تروریست ها  بحثی مطرح شده که داعشی ها، سلفی وتکفیری هستند و انگیزه های مذهبی پشت این صحنه قرار گرفته است. این در حالیست که سنی های عراق همه حنفی هستند واگر مذهب حنفیه را ورق بزنیم در می یابیم که در بین مذاهب اسلامی هیچ مذهبی به اندازه حنفیه توصیه به مدارای مذهبی نکرده است. برای مثال ابوحنفیه می گوید: سخنان من را با قرآن، پیامبرو علمای اسلامی مقایسه کنید هرجا که ناسازگاری دیدید  سخنان من را رها کنید. درسالهای 85 تا 147 که زمان حیات ابو حنفیه بوده است در این مقطع  وی بیان داشته که: اگر در سخنان من و عالمی ازمذاهب ناسازگاری دیدید آن را که پذیرفتی تر است بپذیرید و من خوش دارم که کلام من را رها کنید چرا که من نسبت به صحت کلام خود هیچ صحتی ندارم. بعد از ابو حنیفه هم کسانی که در این مکتب آمدند مثل ابو یوسف و از جمله پسر ابو حنفیه ومطالب را کتابت کردند. این حد از تسامح از مکتب ابو حنفیه است. ما چگونه می توانیم این حد از تسامح را با رفتاری که درموصل انجام دادند تطبیق دهیم. بنابراین می توان گفت اینها دینی، سلفی وتکفیری نیستند این امر شباهت زیادی به بعثی ها دارد ، قساوت بعثی ها است که در فضای اسلام گرایی  وخیزش های اسلامی  و در زمانی که  موج های ناسیونالیستی  وسکولاریستی  در جهان عرب  بی فروغ شده حالا آمده اند با  شعار مذهبی  وارد شده کما اینکه این مسئله جدیدی هم نیست.

اهداف طرفین درگیر در عراق

دکتر زارعی درباره اهداف طرفین درگیر چنین بیان داشت: عزت الدوری فرمانده پیشین بعثی ها  که در واقع دایی صدام حسین هم محسوب می شود  فرمانده اصلی ماجراست که صحنه را از اردن مدیریت میکند. ترکیه، اردن، امارات، عربستان و همچنین آمریکایی ها  و اروپایی ها  هم  پشت این صحنه کمک میکنند. در واقع  هدف آنها این است که عراق باید از وضع فعلی که گرایش به مقاومت، محوریت تشیع و بازخیزی  قدرت مرجعیت دارد خارج شود و به کشوری که به غرب نزدیک شود و از ایرا ن فاصله بگیرد تبدیل گردد. منتهی بعثی ها فراتراز این فکرمیکردند و سقوط دولت را خواستارند و به دنبال به دست گرفتن قدرت دربغداد هستند اما آمریکایی ها، سعودی ها و ترکیه این هدف را ندارند گروه های مثل حزب اسلامی هم به دنبال حکومت بعثی ها نیستند و می خواهند از فشار بعثی ها استفاده کرده برای اینکه دولت مرکزی را در برابر خواسته های  خود تسلیم کنند.

جمع بندی تحولات عراق

دکتر زارعی در نهایت به جمع بندی تشریح تحولات عراق در نشست تخصصی ژئوپلیتیک متحول عراق پرداخته و بیان داشتند: بحران اصلی در همین جغرافیای سنی ها است. در عراق جغرافیای شیعه درگیر بحران نیست یعنی می توان با قاطعیت گفت که بغداد، کربلا و نجف و حتی سامرا که در قلب منطقه سنی واقع شده و مقرسنی های ناسبی است در معرض تهدید نیستند. درمرتبه بعدی بحث عملیات برای آزاد سازی این مناطق وجود دارد که دو نظریه وجود دارد:

الف) عملیات ضربتی.

ب) ضربه ای که با تاخیر ولی با درجه اطمینان بالاتری برخوردار باشد.

که طبیعتا عقل نظامی حکم میکندکه گزینه دوم انتخاب شود. نمی توان موجی از خیزشی را که راه افتاده در برابر داعشی قرار داد که ارتش منظم ندارد. در واقع برنامه گروهای چریکی حفظ خاک نیست  ودر واقع ضربه زدن به دشمن است وچیزی به نام خاک معنا ومفهوم پیدا نمی کند. و درمقابل این اقدام هم سیاست برخورد با داعش نبایستی  مبتنی بر  این نقطه باشد که درواقع بخشی از نیرو درآن قسمت برای حفظ محل هزینه شود  بلکه باید سیاست آنها هم مبتنی برقلع وقمع عناصر تروریست باشد.