اخیرا سازمان ملل متحد روز چهارشنبه با صدور گزارشی اعلام کرد تعداد پناهجویان سوریه بزرگترین مجموعه پناهجویان در جهان هستند و تا پایان سال 2015 به 4 میلیون و 270 هزار نفر خواهد رسید. سوری ها برای نخستین بار با عبور از افغان ها به عنوان بزرگترین مجموعه آوارگان و پناهجویان جهان تبدیل شده اند. گفتگوی زیر به به بررسی وضعیت و تقسیم بندی آوارگان و پناهندگان سوری پرداخته است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به وضعیت آوارگان و یا به نوعی پناهندگان سوریه در تمام جهان، آیا میتوان تقسیم بندی خاصی در این زمینه انجام داد؟
امکان تقسیم بندی از لحاظ حجم حضور این آوارگان سوری در کشورهای مختلف و بر اساس وضعیتی این آوارگان وجود دارد. اولا به نظر میرسد که باید تقسیم بندی ابتدایی داشته باشیم. وقتی درمورد بحران آوارگان سوریه بحث میکنیم دو دسته آواره داریم یک دسته آوارگانی هستند که داخل خود سوریه و در شهرهای مرکزی جابه جا شدهاند و به دلیل وجود درگیری های شدید در برخی از مناطق دیگر سوریه نقل مکان کرده و آواره شدهاند و تعداد آنها نسبتا زیاد است. مثلا از مرکز به سمت دمشق و یا مناطق امنتری رفتهاند. دسته دیگر به دلیل شرایط خاص خود از مرزهای سوریه عبور کرده و خارج شدهاند. در تقسیم بندی دوم آوارگان را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. کسانی که در کشورهای هم جوار سوریه هستند و در واقع برای آنها با نظارت بخش مربوط به پناهندگان سازمان ملل و دولت مربوطه در حال پیگیری است و بخشی دیگر به دلیل شرایط بهتر ، مکنت مناسبتر و شرایط اجتماعی مناسبتر خود را به کشورهای پیشرفته و یا کشورهای توسعه یافته در اروپا، کانادا رسانده اند و تا حدودی توانستهاند به آنجا به نوعی کوچ و یا به نوعی مهاجرت نمایند. به نظر من این تقسیم بندی را شاید ما بتوانیم به عنوان پایه قرار دهیم اما نوع حضور اینها به ویژه در کشورهای همسایه هم مورد بحث و بررسی است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا مشخص است که حجم حضور در کشورهای مختلف چه مقدار است؟
آمار دقیقی وجود ندارد که به طور دقیق و مشخص و ثبت شده بیان کند که چه تعداد آوارگان در خارج از کشور سوریه به سر میبرند. دلیل آن این است که سازمان مربوط به بررسی امور آوارگان و یا کمیسیاریای پناهندگان سازمان ملل معمولا آمارهایی را ارائه میدهد که پناهندگان ثبت شدهاند و یا به نوعی آوارگان از نظر ناظران ثبت شده باشند و آن را به عنوان آمار رسمی اعلام کنند. اما بسیاری از این آوارگان به دلایل خاص خود که اساسا هیچ تشکیلاتی حاضر به پوشش دادن به آنها نیست، از زمره ثبت نام شدگان در نهادهای رسمی حامی پناه دهندگان محروم هستند. لذا این آمار، آمار دقیقی نیست. از طرف دیگر برخی از دولت های پذیرنده هم آمارهای متفاوتی را (بعضا به دلایل خاصی که دنبال میکنند را اعلام مینمایند) از جمله احتمالا ارائه بالای تعداد این افراد که بتوانند کمک های بیشتری را از منابع برای کمک به این آوارگان دریافت کنند. در مجموع آنچه تا اکنون اتفاق نظر نسبی بر روی آن بوده و میتواند دقیق نباشد حدودا بین سه و نیم تا چهار میلیون آواره ثبت شده رسمی و غیر رسمی سوری در خارج از سوریه وجود دارد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به اهمیتی که تقسیم بندی های نژادی، قومی و مذهبی آوارگان دارد، آیا اصولا مشخص است که آوارگان از چه طیفی هستند و آیا مثلا آوارگان علوی نیز در خارج از کشور هم داریم و یا خیر صرفا مسیحیان و طوایف اهل سنت از آوارگان سوری هستند؟
اگر بخواهیم بر اساس تقسیم بندی طایفه ای و نژادی و قومی این مسئله را بررسی کنیم، باید حجم این افراد در داخل سوریه هم قبل از وقوع جنگ و هم قبل از وضعیتی منجر به آواره شدن در سوریه را نیز در نظر بگیریم. این امر تاثیر مستقیم دارد. اما مسلم است وقتی بیشترین تعداد مردم سوریه را اهل سنت تشکیل میدهند، به طور طبیعی در مناطقی که درگیری ها بین دولت و گروه های مسلح هم عمدتا در مناطق مربوط به اهل سنت است بیشترین تعداد آوارگان را به طور طبیعی اهل سنت تشکیل میدهند. در این بین زمانی که درگیری ها به منطقه کوبانی و شمال سوریه که مناطق کردنشین کشیده شد و نزاع و درگیری را بین گروه های کردی و گروه های معمولا افراطی مثل داعش مشاهده میکنیم تعداد آوارگان بیشتری کردها هستند. اما در مجموع تعداد آوارگان در اهل سنت به طور طبیعی بالاتر است. با این حال به نظرم تقسیم بندی طایفه ای یا مذهبی شاید تقسیم بندی دقیق نباشد، اما آنچه که به نظر میرسد دقیقتر است میزان و حجم درگیری ها و خشونت است. یعنی در هر کجای سوریه درگیری مشاهده نمایید میتوانید حدس بزنید که آوارگان از آن مناطق بیشتر بوده باشند. مثلا آوارگانی که در کشور ترکیه هستند به طور طبیعی افرادی را تشکیل میدهند که پس از وقوع درگیری ها در استان های ادلب و حلب در واقع اینها از کشور خارج شدهاند و تحت شرایط بسیار سختی وارد ترکیه شدهاند و عموما در مناطق سنی این مناطق هستند. ولی برخی از مناطق مسیحی نشین ، عموما مسیحیان چون در مرکزیت کشور هستند توانسته اند وارد لبنان شوند و مورد حمایت مسیحیان لبنانی واقع شوند. کردها هم بخشی از آنها وارد ترکیه و عراق شدند و در آنجا مورد حمایت کردهای عراقی قرار گرفتند. اما این که آمار دقیقی بر اساس قومیت و طایفه گرایی وجود داشته باشد مشخص نیست.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: وقتی جابه جایی جمعیتی اتفاق می افتد (مثلا مناطق مسیحی نشین جایگاه خود را به سنی ها و … می دهند ) چه تاثیراتی دارند؟
بخشی از مناطق که دولت حضور دارد کمتر فرو ریخه اند مثلا بخش های علوی نشین حتی مسیحی نشین بعضا مورد تعرض قرار گرفتند اما زیاد فاجعه آمیز نبوده است. بیشترین اقلیتی که مورد تعرض قرار گرفتند در درجه اول کردها در شمال هستند که به شدت درگیری در آنجا ادامه دارد و تعداد زیادی از آنها یا محیط خود را ترک کرده و یا بازگشته اند و به هر حال شرایط سختی دارند. در درجه دوم مسیحیان هستند که عمدتا بخشی از آنها در حلب و بخشی از آنها در مرکز کشور مورد فشار و هجوم و درگیری هستند. مخصوصا تروریست ها برای اینکه وحشت در بین آنها ایجاد کنند به عنوان اهل ذمه آنها را تاحدود زیادی تحت تاثیر قرار داده اند. اما عمده اقلیت های سوریه بعد از این تحولات به دلیل اینکه بخش های آنها مورد تعرض قرار نگرفته هم چنان شرایط سختی را مانند بقیه گروه های سوری مثل اهل سنت ندارند. شیعیان بخش دیگری از مردم سوریه هستند که مورد هجوم قرار گرفته اند این ها هم در مناطقی که هستند مورد محاصره اند که عمدتا گروه های مخالف آنجا هستند و هم مناطق نبل، الزهرا، کفریا مناطق شیعه نشینی هستند که تحت محاصره اند. اما بخش عمده ای از آنها توانسته خود را به مرکز و به دمشق برسانند. در چنین وضعیتی که امروز بحث آتش بس در سوریه در حال اجرا است بیشتر به دلیل حمایت از این افراد است. ولی علوی نشین ها، مناطق ساحل تا حدود زیادی امن است مناطق دروزی نشین که با جبل شیخ و اطراف قنیطره این ها تا حدود زیادی امنیت در آن برقرار است. اگر قرار است اقلیت ها را بررسی کنید خوب است که به این مسئله نیز اشاره کنیم که شیعیان، کردها و بخشی از مسیحیان بیشترین فشار در سوریه بر روی آنهاست.