اقلیت های قومی در ترکیه ریشه در تاریخ عثمانی دارند، اما همواره در طول دهه های گذشته نقش های گوناگونی داشته اند. گفتگوي زير با دکتر رضا دهقانی در راستای نقش و جایگاه اقلیت های قومی در ترکیه است.
موسسه آينده پژوهي جهان اسلام: اگر بخواهیم نگاهی به اقلیت های قومی در ترکیه داشته باشیم و بخواهیم آن ها را دسته بندی کنیم، چند دسته اقلیت های قومی در داخل ترکیه وجود دارد؟
قبل از این موضوع اشاره ای باید به این موضوع کنیم که چرا ترکیه متکثرالقوم است. کشوری است که ترکیب قومی بسیار متنوعی دارد. ترکیه به این دلیل که میراث دار امپراطوری عثمانی بود، نظام چند ملیتی و چند دینی و چند زبانی از امپراطوری عثمانی برای آن به ارث رسیده است. اما آن چیزی که در ترکیه توسط آتاتورک مد نظر قرار گرفته است، دولت-ملت سازی، ترکیب دو عنصر بوده است. یکی عنصر ترک و دیگری اسلام سنی. تنوع قومی و دینی و مذهبی غیر از این دو عنصر نادیده گرفته شد. طبق قانون اساسی ترکیه هم که همان زمان به تصویب مجلس کبیر ملی ترکیه رسید، نظام مبتنی بر نظام سکولار بود، به همین دلیل هر گونه تفحص در مورد مذهب مردم و قومیت آن ها ممنوع بود . البته این موضوع در راستای تقویت ملی گرایی ترک بود. یعنی به نوعی انکار و نیست انگاری اقلیت های قومی و مذهبی بود. لذا از آن زمان تاکنون هر گونه سرشماری در مورد اقلیت ها، اعم از قومی و مذهبی در ترکیه ممنوع است و به طور قاطع نمی توانیم بگوییم که چند درصد یا چه میزان اقلیت های قومی و مذهبی در ترکیه وجود دارد.
اما آمارهایی که از طرف محققان و پژوهشگران غربی یا کسانی که در مورد ترکیه تحقیق کرده اند، داده شده است. به طور تقریبی و تخمینی است، یعنی از جمعیت کنونی 77 میلیونی ترکیه، نزدیک 75 درصد آن ترک است و چیزی حدود 20 درصد آن هم کرد و مابقی یعنی حدود 10 میلیون هم اقلیت علوی است و بقیه آن ها وابسته به دیگر مذاهب و اقلیت های قومی و مذهبی دیگر هستند. این که این اقلیت ها شامل چه گروه هایی می شوند، یک سری اقلیت های کم شمار و کم جمعیتی هستند و یک سری اقلیت های نسبتا پر شمار. بعد از کردها، علویان بیشترین اقلیت پر شمار هستند که در ترکیه زندگی می کنند و مابقی اقلیت ها، کمتر از دو درصد جمعیت ترکیه را در بر می گیرند و در سراسر ترکیه پراکنده هستند، به عبارت دیگر وابستگی و یا تمرکز در جغرافیای خاصی ندارند. از آن جمله می توانیم به یهودی ها، ارامنه، گرجی ها، آلبانیایی ها و بالکان تبار ها اشاره کنیم که شامل مجارها، یونانی ها و بلغارها هستند. می توانیم به عرب ها اشاره کنیم و دیگر اقلیت های کوچکی که در ترکیه وجود دارند که در سراسر منطقه پراکنده هستند. به عنوان مثال، عرب ها عمدتا در جوار مرز سوریه قرار دارند، یا ارامنه عمدتا در نواحی شرقی هستند که البته خیلی از این ها کوچ کرده اند و به استانبول آمده اند. گرجی ها باقیمانده جایگزین ارامنه در نواحی شرقی ترکیه شده اند. آلبان تبارها و بالکان تبارها (که جمعیت ده میلیونی ترکیه را شامل می شوند) بیشتر در غرب ترکیه و به ویژه در نواحی ساحلی و در ازمیر، آنتالیا، آنکارا و به ویژه در منطقه تراست، یا بخش اروپایی ترکیه را در بر می گیرد.
موسسه آينده پژوهي جهان اسلام: اگر بخواهیم به دو اقلیتی عرب ها و دیگری بالکان تبارها توجه کنیم. اصولا جایگاه این اقلیت ها در ترکیه چگونه بوده است؟
در مورد مسئله عرب تبارهای ترکیه، بیشتر به موضوع میراث امپراطوری عثمانی برمی گردد. آخرین بخشی که از امپراطوری عثمانی جدا شد، سوریه بود. بقیه بخش ها مانند عراق، اروپا، بالکان قبلا جدا شده بود. آخرین قسمتی که جدا شد، منطقه شام یا سوریه بود. اختلافی که آن ها بعدا پیدا کردند، بر سر استان هاتای بود. هاتای تنها استانی در ترکیه بیشترین اقلیت عرب تبار را دارد. بنابراین عرب ها هویتی دوگانه دارند. یعنی وابسته به مناطق عرب نشین سوریه هستند و یا شهروند ترکیه محسوب می شوند . لذا عربها عمدتا هم در دوره جمهوریت، یعنی از زمان تاسیس دولت ترکیه، مناسبات آن ها با آن سوی مرز خیلی بیشتر بوده است. آن ها بیشتر با سوریه از نظر آداب و رسوم، بیشتر با عرب های سوریه مراوده داشتند. عرب ها در انتخابات هم آن ها بیشتر به حزب های سکولار رای می دادند. بیشتر با حزب جمهوری خواه خلق بودند تا حزب ملی گرا. حزب ملی گرا هم چندان تمایلی به آن ها نداشت. عرب ها عمدتا در مقدرات و سرنوشت سیاسی ترکیه زیاد مداخله ای نداشتند، به عنوان یک اقلیت تاثیرگذار مطرح نیستند. مگر این که در مواقعی که بحث اختلافاتی با سوریه پیش می آمد، به ویژه در قضیه اوجالان یا در مسئله پناه دادن بر سر تقسیم آب رود فرات، این مسائل اهمیت پیدا می کردند و به عنوان ابزاری عمدتا در دست سوریه بود.
موسسه آينده پژوهي جهان اسلام: اقلیت های بالکان تبار چه شرایطی داشته و در چند دهه گذشته نوع نگاه آن ها و ایدئولوژی های رسمی در داخل ترکیه چگونه بوده است؟
بالکان تبارها در واقع باقیمانده دو طیف هستند. بالکان تبارها یا ترکان عثمانی بودند که بعدها که قلمرو عثمانی در اروپا گسترش پیدا کرد، به آن جا رفتند و در آن جا سکنی اختیار کردند و مسلمانانی بودند که در آن جا قرار داشتند. طیف دیگر مردمان بومی مناطق بالکان، شامل آلبانی، یونان، بلغار، مجارستان (که به تدریج بعد از چهارصد تا پانصد سال که تحت حاکمیت عثمانی بودند) اسلام را پذیرفتند و حتی خیلی از آن ها به عنوان یک عنصر ملی گرای ترک مطرح بودند. بعد از در سال 1923، دولت جمهوری ترکیه تشکیل شد، طبق معاهده ای با این مناطق، به ویژه با یونان داشت، قرارداد تبادل جمعیتی امضا کردند که جمعیت های ترک تبار بر اساس قراردادهای مبادله، قرار بر این شد که یونانی هایی در ازمیر و دیگر مناطق ترکیه با این جمعیت ترک تبار مبادله بشوند. طبق این قرارداد چند میلیون از آن ها مبادله شدند و طبق آمار و به طور تقریبی نزدیک ده میلیون از جمعیت فعلی ترکیه از بالکان تبارها هستند که بعدا وارد ترکیه شده اند.
موسسه آينده پژوهي جهان اسلام: از نظر زبانی چه میزان از اقلیت های قومی بالکان تبارها ترک زبان شده اند و نقش آن ها در ساختارهای سیاسی چیست؟
بخش اعظم بالکان تبارها ترک زبان شده اند. بالکان تبارها در حال حاضر کمتر به هویت اصلی خود ارجاع می کنند. آن ها عمدتا خود را ترک می دانند و حتی اصطلاحی هم دارند به این معنا که خیلی ملی گرایی ترک هستند. اما منش آن ها به طرف غرب است و شدیدا هم طرفدار موضوع بخشی از اتحادیه اروپا شوند. به آن ها اصطلاحا ترک های سفید هم گفته می شود. آن ها از نظر ارزش های غربی نیز نسبت به دیگر ترک های ترکیه، دو آتشه تر هستند و از نظر پایبندی به اسلام هم خیلی ضعیف تر هستند. یکی از نمونه های آن، مصرف مشروبات الکلی در مناطق غربی ترکیه (که همین بالکان تبارها هستند) خیلی بیشتر از مناطق دیگر ترکیه است.
موسسه آينده پژوهي جهان اسلام: نقش اقلیت های قومی به غیر از کردها در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکیه در شرایط کنونی چگونه است؟
اگر بخواهیم تقسیم بندی کنیم، اقلیت های قومی مانند چرکس ها مجامع خود را دارند و چندان تاثیرگذار نیستند. بلکه آن ها سعی می کنند در قالب گروه ها و جمعیت ها، آداب و رسوم و زبان خود را حفظ کنند. زیرا هیچ حمایتی از طرف دولت نمی شود، بر اساس قانون اساسی ما حق نداریم که از قومیت یا مذهب مردم سوال کنیم. اما جمعیت یهودی هایی در ترکیه ( که عموما مهاجر هستند و در حدود پانصد سال است که مهاجرت کرده اند) اندکی متفاوت است. آن ها در زمان سلطان بایزید به ترکیه آمدند و در حال حاضر هم با وجود این که جمعیت آن ها بسیار کم و کمتر از سی هزار نفر هستند، ( از مناطق مرکزی ترکیه عموما مهاجرت کرده بودند و 22 هزار نفر از آن ها در استانبول هستند.) بیشترین نفوذ و قدرت را در اقتصاد ترکیه دارند، به طوری که صنایع ماشین سازی و حتی بزرگترین آژانس های خبری متعلق به یهودی ها است. بیشترین ارتباطی هم که با اسرائیل حاصل می شود، از طرف همین یهودی ها است که به آن ها یهودی های دونمه گفته می شود. یهودی هایی که در زمان عثمانی یهودی بودن خود را بروز نمی دادند و اظهار می کردند که ما مسلمان هستیم. اما امروز بیشترین حمایت هایی که از احزاب می شود، به عنوان یک تهمت هم در ترکیه مطرح می شود و می گویند که صاحبان صنایع یهود از آن ها حمایت می کنند.
موسسه آينده پژوهي جهان اسلام: بالکان تبارها چگونه هستند؟
بالکان تبارها بیشتر از دو حزب حمایت می کنند: در درجه اول، آنها از حزب جمهوری خواه خلق حمایت می کنند، به این دلیل که آن را برای ورود به اتحادیه اروپا و افزایش مناسبات غربی مناسب تر می دانند، به طوری که حتی حزب جمهوری خواه خلق را اصطلاحا حزب سواحل هم می گویند، زیرا به طور ثابت سه منطقه در سواحل غربی ترکیه مثل حوزه دریای اژه به مرکزیت ازمیر یا حوزه دریای مدیترانه به مرکزیت آنتالیا یا منطقه تراست که سه درصد خاک ترکیه را در برمی گیرد، می توان گفت سه دژ مستحکمی هستند که حتی حزب عدالت توسعه نتواسته است این سه را فتح کند . در واقع به طور سنتی بالکان تبارها به حزب جمهوری خواه خلق رای می دهند. چون آن را متناسب با ارزش های غربی و راه آتاتورک می دانند.