ریشه ها و علل بروز شکاف ها و بحران های قومی و دينی در سوريه

ریشه ها و علل بروز شکاف ها و بحران های قومی و ديني در سوريه

-گفتگو با دكتر حامدآزاد

 کارشناس مسائل سوريه

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

واژگان کلیدی: شکاف ها ديني مذهبي در سوريه، بحران های ديني مذهبي ، نژاد در سوريه

 

کشور سوريه از حیث تعدد و تنوع مذاهب موجود از متنوع ترین کشورهای منطقه است و از وضعیت پیچیده ای برخوردار است. این مذاهب با مسائل طایفه ای نیز پیوند تنگاتنگی دارد.لذا شکاف های مذهبی و قومی در کشور سوريه از گذشته وجود داشته است. در این میان بحث دربارۀ شکاف های ديني مذهبي و نقش آنها در بحران های داخلی مورد توجه در گفتگوی زیر است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا در گذشته سوریه شکاف ها و بحران های قومی بروز داشته است؟

بعد از شکل گیری سوریه جدید در فاصله کمی شاهد حرکت جریان های قومی عربی به سمت ایجاد تعریب سوریه بودیم. وقتی بحث قومی می شود ما در مورد دو قوم کرد و عرب صحبت می کنیم، یعنی موضعی که اعراب نسبت به کردها داشتند و به دنبال تعریب سوریه بودند. این قضیه با کودتاها در سوریه و در نهایت با تسلط حزب بعث در سوریه و تاثر آن از جریان ناصری و پان عربیسم در جهان عرب به سمت ایجاد عرب گرایی و تحریم سوریه حرکت کرد. نماد ظاهری آن هم اضافه شدن قید عربی به سوریه بود و جمهوری عربی سوریه از آن مقطع شکل گرفت. این جریان به سمت سرکوب قومی، حرکت کرد. چنانچه بر اساس گزارش فرماندار حسکه یا احمد طالب هلال کردها به دوران قیمومیت خواستار خودمختاری کوچکی در حسکه اشاره کرد و تحت حمایه اسرائیل و به دنبال استقلال توجه کرد. از آنجا به بعد کمربند عربی و مهاجرت اعراب از مناطق جنوبی تر به سمت شمال و دادن زمین به آنها و جا دادن آنها بین مناطق کردی آغاز شد. بعد از آن به تدریج سلب تابعیت از کردها و سلب حق ثبت ازدواج و دادن واژه اجنبی به آنها (که بر اساس قانون  حق ورود به خروج به کشور و خرید و فروش را نداشتند).

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا ما شکاف مذهبی گسترده ای در دهه های گذشته سوریه شاهد نیستیم؟

در بخش مذهبی، حکومت بعثی در دوره حافظ اسد و هم در دوره بشار اسد یک حکومت مبتنی جریان و آرای بعث بوده است. یعنی چون عراق (صدام برای غلبه بر منازعات مذهبی) برای جلوگیری از درگیری شیعه و سنی به سمت مذهب زدایی، ایجاد سکولاریسم و کمرنگ کردن آرای مذهبی حرکت کرد. در عراق  اقلیت سنی که صدام از دل آنها برآمده بود به همین ترتیب عمل می کرد، به‌واسطه ایجاد سکولاریسم بر منازعه احتمالی بین شیعیان و سنی‌ها که ممکن است در عراق وجود داشته باشد، غلبه کند.  طبعاً در سوریه به دلیل این‌که (حزب بعث از یک جامعه اقلیت مذهبی علوی شکل گرفته بود) بخش اعظم سنی را در مقابل خود داشت. آنها تا مقطعی موفق هم بودند تا زمانی که عراق به اشغال ایالات متحده امریکا در آمد، از آن مقطع نقش سوریه به‌واسطه درگیر شدن در بحران عراق و به‌واسطه عملکردی که در بحران عراق داشت. لذا ما شکاف مذهبی گسترده ای در دهه های گذشته سوریه نیستیم اما بنیان رشد مذهب گرایی در اهل سنت از دهه نود شروع شد و با آغاز اشغال عراق به شدت به شکل تصاعدی رشد کرد. مخصوصا در مناطق قبایلی در محدوده مرزهای عراق شبکه ابو معصب زرقاوی رشد کرد. در کل، منطقه عربی  مرکز رشد وهابیت بود و توسط حکومت مرکزی آزاد بود یکی از دلایل این بود که از آنها در سرکوب اعراب و شورشیان هم پیمان حکومت مرکزی بودند و حافظ اسد از همین قبایل برای سرکوب شورشیان حما یا در سرکوب شورش قامشلو استفاده کرد. ، به خصوص قبایلی که در رقه و دیرالزور قرار داشتند. در عراق هم به همین ترتیب بود. صدام سرقبیله هایی در غرب عراق را آزاد گذاشته بود  و ریشه آنها تا اردن و سعودی و داخل کشورهای عربی پخش می شد. به‌واسطه این‌که دولت مرکزی سوریه دست آنها را باز گذاشته

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در یک دهه و نیم گذشته چه بستری برای ایجاد شکاف و بحران های مذهبی و دینی در سوریه فراهم شده بود؟

حدود 55 درصد سوریه بافت قبیله ای دارد که شرق سوریه و مرکز و بخشی از شمال و جنوب منتهی می شود. منطقه غربی شهرنشین اند و البته بخش جنوبی هم بخش قبیله ای اش محسوب می شود. از سال 2003 شبکه خارجی دولت متصل و دولت اسلامی عراق وارد سوریه شدند یا مستقیم و یا به طور واسطه مثل توریست در شرق سوریه آمدند و از آنجا وارد خاک عراق شدند و به شبکه ابو معصب زرقاوی پیوسته و علیه نیروهای ائتلاف آنجا جنگیدند و بستری برای ایجاد شکاف و بحران های مذهبی و دینی در سوریه فراهم کردند. همچنین بسیاری معتقدند دولت اسد دست تندروها را در شرق سوریه برای مخالفت با دولت عراق بازگذاشت. لذا گرایشات مذهبی و بحث اخوان و اسلام‌گرایی در این دوره بیشتر مطرح می شود. همچنین اخوان و اسلامی گرایی در مقابل سکولاریسم در سوریه ترویج و سرکوب شد و بعدا آنها روی یکدیگر انباشته شده  و جرقه ای را ایجاد کرد. به طوری که در سال 2011 حتی جوانان قبایلی که با حکومت مرکزی همکاری می کردند به طور گسترده ای جذب داعش شدند و می توان گفت حکومت مرکزی در مورد رقه غافلگیر شد. چون قبایلی آنجا هم پیمان حکومت سوریه بودند.

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: ناسیونالیسم قومی بین کردها بین مسیحیان و سایر گروه‌های مذهبی چگونه  است ؟

در بحث بحران نژادی سوریه، تنها بحث کرد و عرب مطرح است. اقلیت های دیگر هم آنقدر کم بوده اند، که با حکومت مشکلی نداشتند. ضمن این‌که به‌واسطه ترویج سکولاریسم از طرف حکومت مرکزی مشکلی با حکومت نداشتند. در حال حاضر هم بیشتر به حکومت علوی یا نصیری سوریه گرایش دارند تا حکومت سنی سکولار. چون اقلیت بوده و تعداشان کم است. حزب دموکراتیک کردستان مدعی است که در ساختار دموکراتیک شمال 200 قومیت و اقلیت مذهبی حضور دارند. آنها تعداد بسیار محدودی هستند و  کسانی معروف به ایزدی طبعاً در همین چارچوب قابل دسته بندی هستند.

 

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا عوامل دیگری بر روند افزایش شکاف های قومی- مذهبی- نژادی در سوریه تأثیر می گذارد؟

کسانی که شکاف مذهبی را ایجاد کردند به محل صدور اندیشه ضد شیعی و اندیشه متعصابه سنی که مراکزش در سعودی است، تردد می کردند و بعد از تجارت و درس خواندن در مراکز سعودی به مراکز تحت سکونت خود بر می گشتند و آنچه را که آموخته بودند، ترویج می کردند. لذا نشانه های آن از همان اواخر دهه نود دیده می شود و با آغاز سال 2003 سقوط عراق در آن مناطق دیده می شود.

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده ی شکاف های مذهبی در سوریه چگونه می بینید؟

آینده مطابق روند الگویی گذشته است. در طی بیست سال که پانزده سال آن  به شکل مخفی و پنج سال دیگر آن به شکل نزاع آشکار مذهبی، در سوریه اتفاق افتاده است. در این حال آینده بر الگویی سوار خواهد بود که در گذشته بوده است. طبعاً در آینده سوریه شما شاهد چنین وضعیتی خواهید بود. ضمن این‌که بحث جابه‌جایی جمعیت هم وجود دارد. یعنی همه موارد روی‌هم انباشت می‌گردد و تأثیرگذار خواهد بود. همچنین ممکن است بخش اقلیت جامعه سوری در بخش تحت سیطره گروه‌های معارض باقی بماند و زندگی کند. اما همین اقلیت بستر گروه‌های معارض سوری را تشکیل می‌دهند و منشأ منازعه در آینده خواهند بود و بر بستر عقیده کار خواهند کرد. دراین‌بین بخش عمده‌ای از مردم سوریه (شاید نزدیک به هفت میلیون،) به سمت مناطق تحت کنترل حکومت مرکزی رفته‌اند و الزاماً مردم علوی و مسیحی نیستند. در این میان هرچند اکثریت سنی‌ها از این نزاع‌ها دوری می‌کنند، اما اقلیتی به‌واسطه تعصب و عمل‌گرایی متصل به تعصب آینده سوریه را به همین ترتیب پیش خواهند برد و اگر مقاصدشان تحت تأثیر قرار گیرد سعی خواهند کرد بازی را به‌واسطه ایجاد آشوب به هم بریزند. نمونه آن در جبهه نبرد است که گاه توسط یکی از همین گروه‌های اسلام‌گرا با گرایش متعصبانه بازی به نحوی به هم می‌خورد تا دوباره شرایط منازعه حاکم شود. این روند حداقل در آینده میان‌مدت سوریه ادامه خواهد داشت.