رهبران مذهبی و روند همگرایی در جهان اسلام | گفتگو با دكتر احمد ربيعي فر / پژوهشگر جريان شناسي دینی

نقش رهبران مذهبی در جهان اسلام و دین مبین اسلام بر کسی پوشیده نیست و در طول حیات اسلام برجسته بوده است. در این میان برای بررسی بیشر نقش های مختلف رهبران مذهبی مذاهب و فرق اسلامی در روند  همگرایی یا حتی واگرایی و اختلاف در گسترده جهان اسلام گفتگویی با دکتر ربیعی فر داشته ایم:

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: رهبران مذهبی جهان اسلام چند دسته نقش و کارکرد می توانند در گستره جهان اسلام بازی کنند؟

وقتی سخن از رهبران مذهبی می شود، باید بدانیم که مذهب در جهان اسلام چه جایگاهی دارد. یعنی در منطقه غرب خاورمیانه، شمال آفریقا گستره نفوذ مذهب چگونه است و این گستره مخصوصا در سال های اخیر بایستی مورد مطالعه قرار گیرد. از قبل از بیداری اسلامی باز هم بحث بود. اما بعد از بیداری اسلامی تقریبا برای همه آشکار شد که مولفه های مذهبی بسیار بین ملت ها و مردم در جهان اسلام جایگاه والایی دارد و نفوذ و گستره دارد. در اتفاقات در جریان بیداری اسلامی راهپیمایی ها و تظاهرات همه از نماز جمعه شروع می شد، محل تجمع مردم در نماز جمعه بود، شعارها شعارهای اسلامی بود. یعنی بحث حاکمیت الهی و بحث مبارزه با ظالم بود و این مسائل مطرح بود. وقتی به این رخدادها نگاه می کنیم، رهبران مذهبی محوریت این اتفاقات و تحولات را در کنار بعضی از فعالین سیاسی بر عهده داشتند. لذا با دیدن تحولات اخیری که در منطقه رخ داده است، برای ما اثبات می شود که نخست مذهب و دین جایگاه بسیار والایی در بین مردم منطقه و مردم جهان اسلام دارد. یعنی مسلمان ها نگاه خیلی خاصی نسبت به دین و مذهب دارند و معتقد هستند.

علاوه بر مسائل سیاسی و رهبری جنبش های مردمی، در کل می توان گفت که رهبری جنبش های اجتماعی و مسائل اجتماعی مثل رسیدگی به فقرا و مستضعف، معمولا با رهبری رهبران مذهبی صورت می گیرد. در اختلافات بین مردم و قبائل و حتی بین احزاب، معمولا هر حزبی سعی می کند که از سخنان یک رهبر مذهبی برای خود دلیل بتراشد. این امر نشان دهنده تاثیر رهبران مذهبی تاثیر به سزایی در میان احزاب و جنبش ها و حتی در میان قبائل دارند. یعنی وحدت در جهان اسلام یکی از مسائلی است که رهبران مذهبی می توانند بسیار در آن نقش داشته و در این زمینه تاثیرگذار باشند. همچنین برای حل و فصل اختلافات و مشکلات اجتماعی نیز رهبران مذهبی مامن و مرجع مسلمان ها قرار می گیرند، مردم به سمت آن ها می روند و از آن ها برای مشکلاتشان نسخه می خواهند. بحث دیگر شبهات اجتماعی است. یعنی در حال حاضر نه فقط در ایران بلکه در تمام کشورهای مسلمان منطقه، با جنگی فرهنگی مواجهیم. وقتی این کشورها پیشرفت های غرب را می بینند و شبهاتی را می بینند که روز به روز اضافه می شود چه از جانب جبهه روشنفکران مسلمان و چه از کسانی خارج از جهان اسلام. شبهاتی که مطرح می شود به دنبال آن است که جوانان مسلمان را به سمت تفکرات غیر اسلامی سوق دهند. باز هم رهبران می توانند مرجع جوانان مسلمان قرار گیرند و می توانند نقش خیلی موثری در این زمینه ایفا کنند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام:  آیا در گذشته نمونه هایی موفقی از نقش رهبران مذهبی در روند همگرایی داشته ایم؟

وقتی نگاه گذرایی به تاریخ معاصر داشته باشیم، وقتی تعامل بسیار سازنده و موثر آیت الله بروجردی را با رهبر سنی در دانشگاه الازهر می بینیم و نامه نگاری ها و تعاملات را نگاه می کنیم، آرامشی  بین این ها بوده و با حفظ عقاید خود با آرامش تعامل داشتند. همین آرامش باعث ایجاد همگرایی در بین مردم مسلمان هم بوده است. یعنی مصری ها در همان زمان از متفکران شیعه دعوت می کنند و پشت سر آن ها نماز می خوانند که در آن زمان نواب صفوی را داریم که به مصر می رود. این ها حاصل همگرایی هایی بین رهبران مذهبی در جهان اسلام بوده است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در شرایط کنونی رهبران مذهبی در جهان اسلام چه نقشی در واگرایی و ایجاد چالش های کشورهای مسلمان اسلامی داشته اند؟

در اتفاقات اخیر مثلا شیخ قرضاوی را داریم که در مجمع تقریب بوده است و خود او یکی از منادیان تقریب بوده است، اما در دورانی که ایشان دم از تشتط، تفرقه و دشمنی می زند، دقیقا همان حرف های وی به جامعه مسلمان ها سرریز می شود و در حال حاضر ما نتیجه این حرف ها و نتیجه این موضع گیری های رهبران مذهبی را می بینیم. مثلا در عراق رهبران مذهبی اهل سنت، کم نبوده اند که با دید افراطی نگاه کرده اند. حتی در مورد شیعه هم به همین صورت است، یعنی ما رهبران مذهبی شیعه هم در عراق داشته ایم که جدای از مرجعیت عراق (که واقعا مواضع بسیار حکیمانه و خوبی داشتند) بوده اند. همه خونریزی های داعش و تمام افراط گری هایی که در عراق و سوریه می بینیم، همه نتیجه مواضع جاهلانه و اشتباه این رهبران مذهبی است. بعضی از رهبران مذهبی شیعه بعد از برکناری صدام، رفتار خوبی با اهل سنت نداشتند و این موضوع برای ما مشکل زا بود. از آن طرف برخی از رهبران مذهبی اهل سنت، به شدت رو به افراط گرایی رفتند. بطور مثال شیخ قرضاوی که حامی حزب الله در جنگ سی و سه روزه بود، در قضیه سوریه به شدت علیه حزب الله موضع گرفت و به شدت علیه شیعیان موضع گیری کرد و تمام شیعیان را محکوم کرد. همه این امر بازخوردهایی داشته است که این بازخوردها را در نیروهای افراطی که این تفکرات را تولید کرده است، می بینیم. وقتی به تفکرات نیروهای داعشی نگاه می کنیم، کسی که با خیال راحت سر شیعه را می برد، در حادثه وحشتناک اسپایکر در یک روز 1700 جوان شیعه را میکشند، همه این ها شاخصه ها و سرنخ هایی از سخنرانی ها و رهبران مذهبی به دست میدهد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده نقش رهبران مذهبی در اسلام در روند واگرایی و همگرایی چگونه خواهد بود؟

این نقش، نقش بسیار مهم و موثری بوده و هست، به این دلیل که جایگاه اسلام در کشورهای اسلامی جایگاه بسیار موثر و عمیقی است. اما با روشن شدن حقایق با استقامت مومنین، رهبرانی که مواضع متشتط و مواضع جاهلانه از خود بروز داده اند، به مرور زمان به انزوا کشیده می شوند؛ کما این که در حال حاضر هم نمونه های آن را می بینیم. امیدمان این است که رهبران دارای افکار پیشرفته و افکاری که به صلح در منطقه کشیده می شود، به فعالیت بپردازند و بیشتر در میان ملت ها محبوبیت پیدا کنند. اما فعلا اوضاع به این منوال است و سیاستمداران با تبلیغات رسانه ای خود در حال شخصیت سازی هستند، یعنی فهمیده اند که تاثیر با رهبران مذهبی است. آن ها در حال ساختن رهبر مذهبی برای مردم هستند، یعنی وقتی شما به رسانه های وهابیت نگاه می کنید یا بعضی رسانه های شیعه (که رهبری از آن ها به عنوان شیعیان لندنی توصیف کرده اند) در حال تولید شخصیت به عنوان رهبر مذهبی هستند. اگر روشنگری های طیف مصلحت نگر و عاقل رهبران مذهبی قوت و قدرت بگیرد، می توان جلوی تبلیغات رسانه ای ایستاد و پرده از ریاکاری بردارد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در وضعیت کنونی سایر کارویژه های مثبت رهبران مذهبی در تعاملات بین کشورهای اسلامی و روند همگرایی چه است؟

چند بحث وجود دارد. یکی این که همدیگر را بشناسند، متاسفانه در این زمینه خیلی کم کار شده است. حتی وقتی در بین خودمان خیلی از رهبران واقعی مذهبی و خیلی از رهبران واقعی اهل سنت را حتی برخی از بزرگان ما شناخت کافی نسبت به آن ها ندارند و این موضوع جای تاسف دارد. یکی از کارکردهایی این تعاملات رشد فکری مسلمانان است، یعنی تعاملاتی رهبران مذهبی می توانند همگرایی و وحدت بین ملت ها را ایجاد خواهد کرد و موجب رشد فکری و حتی رشد علمی مسلمان ها در راستای ایجاد تمدن بزرگ اسلامی داشته باشد. این آرمانی دست یافتنی است و می توان آن را ایجاد کرد، فقط باید با امید به این سمت پیش رفت، یعنی ایجاد همگرایی و تعامل آرام بین رهبران مذهبی و علمای متفکر.