با وقوع کودتا در ترکیه و شکست آن از همان ابتدا بود که از فتح الله گولن و گولنیست ها به عنوان متهمین اصلی به انجام کودتا نام برده شد. در واقع اصرار به استرداد گولن توسط اردوغان و دولت ترکیه از آمریکا و عدم استرداد وی توسط دولت آمریکا به ترکیه شرایط را برای شکل گیری مناسبات جدیدی را میان دو کشور ایجاد کرده است؛ مناسباتی که با چالش به تنش در روابط میان طرفین را سبب گردید. بطوریکه از سر گیری روابط با روسیه از سوی ترکیه در روزهای قبل از کودتا و تبدیل آن به یک رابطه تمام عیار از جنس حتی امنیتی میان ترک ها و روس ها بعد از کودتا نشانه ای از نزدیکی ترکیه به روسیه و عدم اعتماد آنها به غرب و بویژه آمریکا زمینه ساز تحولاتی مبنی بر تیره شدن میان آنها گردید.
سخنرانی اردوغان در اجتماع مردمی در آنکارا و پوشش تلویزیونی این اجتماع عمومی در دیگر شهرهای ترکیه بویژه در استانبول با محوریت استرداد گولن به ترکیه توسط آمریکا و تاکید بر دموکراسی و نیز مقابله دولت با تروریست های تکفیری همچون داعش دالی است بر موضع تند و رو به گسترش دامنه قدرت اردوغان و دولت وی در ترکیه برای مقابله با هرگونه تهدید داخلی و خارجی که در پی برهم زدن نظم در عرصه داخلی و خارجی ترکیه است.
در خلال سخنرانی رییس جمهور اردوغان در رابطه با استرداد فتح الله گولن از سوی آمریکا آنچه که به عنوان نکته ای مهم و حائز اهمیت است پیام سیاسی با فحوای اتمام حجت گونه ای بود که اردوغان بطور مستقیم دولت آمریکا را مورد خطاب قرار داد که با جدیت سیاسی بیان گردید. در واقع اردوغان با یک موضع گیری صریح در شکل تهدید گفتاری اعلام نمود که ایالات متحده آمریکا باید میان ترکیه و مردم ترکیه از یکسو و فتح الله گولن از سوی دیگر یکی را انتخاب کند.
اتخاذ یک رویکرد سیاسی با خمیر مایه تنش زا و تهدید محور از جانب اردوغان و دولت وی بیانگر ابعاد متنوعی می باشد که هم حوزه سیاست خارجی، هم عرصه سیاست داخلی این کشور را متأثر کرده است. بطوریکه انتخاب این موضع چالشی با آمریکا از سوی اردوغان و دولت ترکیه می تواند علائم و نشانه های متکثری را در تحلیل پیش روی ما بگشاید.
اول اینکه اردوغان با اعلام مواضع جدید دولت ترکیه در صورت عدم استرداد گولن در اجتماع مردمی در خیابان های آنکارا و استانبول درصدد حصول به این امر بود که بطور ضمنی نشان دهد که مواضع دولت ترکیه و شخص رییس جمهور، موضع مردم ترکیه در قبال کودتا گران و طراحان کودتا است و تداوم این مواضع مردم در عرصه سیاست خارجی ترکیه نیز در ارتباط با دیگر کشورها به عنوان پناهگاه و ملجاء کودتا گران ادامه خواهد داشت.
دوم اینکه اردوغان با این موضع گیری در عرصه سیاست خارجی نشان داد که دولت ترکیه در عرصه موجود در آینده نزدیک به تغییر روشی در سیاست خارجی در ارتباط با کشورهای غربی دست خواهد زد؛ بطوریکه شاید با یک فرآیند دور از ذهن و غیر منتظره از اتحاد و ائتلاف با غرب و بویژه آمریکا به اتحاد با روسیه و متحدین منطقه ای آن گرایش پیدا کند.
در واقع وقوع این گونه سیاست رفتاری و گفتاری از سوی دولت ترکیه می تواند زنگ خطر را برای ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی اش را به صدا در آورد؛ بطوریکه ورود ترکیه به جرگه معارضان سیاست های غربی و آمریکایی در قالب اتحاد با روسیه، پیامدهای ناخوشایندی را برای غرب و آمریکا به همراه خواهد داشت. فلذا اردوغان و همفکران وی با وقوف به ترس و خوف آمریکا و غرب از این موضوع و سیاست، با اتخاذ رویکردی تنشی در سیاست خارجی با چاشنی های تهدید آمیز در عدم برآورده شدن مطالباتشان، فعال بودن و مصًر بودن در دیپلماسی رفتاری و عملی را در عرصه سیاست خارجی خود را به آنها گوشزد می کنند.
در حوزه داخلی نیز پیامدهای سخنرانی اردوغان در اجتماع مردمی با اشاره به موضوعاتی از قبیل داعش و مبارزه با تروریسم ( شامل تکفیری ها انتحاری، منتقدین دولت ترکیه و مخالفین سیاست های دولت اردغان ) حاکی از آن است که اردوغان در عرصه پاکسازی های داخلی، مبارزه با هرگونه تهدید برای قدرتش را اغماض نمی کند. به عبارتی اردوغان با سیاست هدف، وسیله را توجیه می کند در جنگ برای تثبیت همگانی و استقرار قدرتش از هیچ گونه تلاش و سیاستی مضایقه نخواهد کرد.
از منظر دیگر ادامه روند مبارزه با تروریسم که امنیت داخلی ترکیه را در چند ماهه اخیر مورد تلاطم و تهدید قرار داده است، می تواند وضعیت تحول گفتمانی در سیاست خارجی ترکیه بعد از کودتا را نشان دهد که اردوغان بعد از ناامید شدن از جانب آمریکا در عدم استرداد گولن با یک سیاست تلافی جویانه در هم پیمانی با روسیه درصدد آسیب زدن به منافع آمریکا در منطقه است و در این راستا در پی آن است که منافع متضرر شده ترکیه را نیز در چند سال اخیر از یک شرایط حداقلی به یک وضعیت حداکثر برساند.
علاوه بر آنچه در عرصه مبارزه با تروریست ها مطرح شد این نکته را نیز نباید فراموش کرد که اردوغانیست ها در کارزار و نبرد با تهدیدهای امنیتی داخلی به کردها و موضوع کردها نیز به عنوان آنچه که به زعم اردوغان تهدید برای ترکیه تعریف می شود اشاره می کنند. همانطور که رییس جمهور اردوغان در این سخنرانی اعلام نمود دموکراسی در ترکیه با هر گونه تهدید علیه امنیت ترکیه مقابله خواهد کرد و در این راستا دولت و مردم ترکیه از هیچ گونه تلاشی فرو گذار نخواهند کرد. در واقع اردوغان تلاش می کند در لوای دموکراسی اردوغان خوانشی و با نام مردم و ترکیه به سرکوب های داخلی در مبارزه با مخالفین ادامه دهد.
کوتاه سخن اینکه آنچه اردوغان را به اتخاذ رویکردهای چالشی و تنشی در عرصه رقابت و حذف رقبا و مخالفین داخلی و تهدید بر قطع رابطه با دیگر کشورها ( آمریکا ) در عرصه سیاست خارجی وا می دارد گسترش روز افزون قدرت وی با بهانه های مختلفی چون مبارزه با کودتا گران، ممانعت و پیشگیری با کودتای احتمالی، جلوگیری از تهدیدهای جانبی برای امنیت ملی و … است. در واقع اردوغان و حامیان وی به این امر اذعان دارند که روند تنش زدایی با روسیه به معنای تنش زایی با آمریکا نیست اما دولت ترکیه بخاطر رنجش و آزردگی از جانب آمریکا این بار با سپر روسیه و مزاج سیری ناپذیری پوتین در رقابت با غرب وارد یک روند تنشی با غرب شده است. شاید به نوعی اغراق به نظر آید که ادعا کنیم هدف اردوغان و دولت ترکیه از انجام و اتخاذ سیاست هایی از این قبیل طراحی یک نظم جدید منطقه ای با اتحاد و در حمایت روسیه و همپیمانانش باشد. اما با توجه به اهداف دولت ترکیه در پیاده سازی مطالبات داخلی برای هژمونی قدرت در داخل و ادامه آن در عرصه سیاست خارجی به تبع موضع گیری های تند دولت ترکیه با هدایت اردوغان باید در انتظار روزهای آتی بنشینیم و ببینیم که آیا ترک تازی های اردوغان در عرصه داخلی با سیاست حذف منتقدین و مخالفین به کجا ختم می شود؟ و اینکه آینده روابط ترکیه و آمریکا به کدام سمت و سو سوق پیدا می کند؟
با این اوصاف آنچه بدیهی و روشن به نظر می رسد این است که دولت ترکیه با اتخاذ رویکردهای رفتاری کاملا متمایز از آنچه به دوران قبل از کودتا از آن یاد می شود، تلاش می کند به سامان دهی دوباره قدرت با خصیصه اردوغانیستی در داخل و خارج مبادرت ورزد که در آینده از آن بطور قطع بیشتر خواهیم شنید.
————————————
توجه : مسئولیت صحت و سقم مقالات، یادداشت ها و مصاحبه های منتشر شده به عهده نویسنده بوده و صرف انتشار به معنی تائید آن نمیباشد.