محمد نصیرزاده: دانشجوی دکتری روابط بین الملل
– مقدمه
مفروض بنیادین در پژوهش کسانی که کتابهای درسی را مورد مطالعه قرار میدهند آن است که برنامههای درسی منعکس کننده جریانهای عمیق تر در جامعه و فیلتری هستند که نسل جوان از طریق آنها آگاهی ناخودآگاه دینی، مدنی، ملی و اجتماعی دریافت میکند. ایفای این نقش سبب شده است تا برساختن خود و دیگری در این کتابها و تعریفی که آنها از خود و دیگری در قالب هویت ملی ارائه میکنند مورد توجه قرار گیرد.هویت ملی بهعنوان مجموعهای از مفاهیم و عواطف تعریف میشود که منعکس کننده رابطه یک فرد با ملت با پیشینه تاریخی و فرهنگی، ارزشها و باورها مشترک است.
در تکوین هویت ملی کتابهای درسی نقش مهمی در انتقال بین نسلی هویت ملی میکنند. کتابهای درسی بهطور سنتی بهعنوان ابزاری برای ساختن هویت ملی استفاده میشوند و از این منظر اساساً سیاسی هستند. کتابهای درسی در خدمت ایجاد هنجارهای اجتماعی و انتقال بین نسلی برداشتهای تاریخی و سیاسی در قالب هویت ملی هستند. تعریفی که در کتب درسی از خود و دیگری ارائه میشود یک اقدام سیاسی است که در خدمت تعریف آگاهی جمعی یک جامعه و دولت-ملت میباشد. در این زمینه این کتابها با ارائه روایت برساخته از طریق حذف و شمول وقایع تاریخی یعنی برجسته کردن وقایع خاص و حذف برخی از وقایع سبب تکوین خاطره جمعی و قوام یافتن هویت ملی دانشآموزان میشوند. به همین دلیل است که محتوای کتابهای درسی را نمیتوان به تنهایی به عنوان یک مفهوم بررسی کرد و باید آن را در بستر اجتماعی و سیاسی واکاوی نمود. باتوجه به اهمیت سیاسی کتابهای درسی و نقشی که آنها در تکوین هویت ملی دارند یکی از مهمترین موضوعات درخور توجه، واکاوی کتابهای درسی کشورهایی است که دچار منازعه هستند. در این زمینه تعریفی که این کتابها از خود ملی و دیگری طرف منازعه دارند قابل تامل است چرا که از طریق برساخت تاریخی و اجتماعی هویت امکان و یا امتناع تداوم منازعه در نسلهای بعد را از طریق انتقال بین نسلی هویت فراهم میآورد.