بعد از استقلال گروه های و جريان هاي مسلمان در الجزایر چون نمود بیشتری داشته اند. در این بین برای بررسی وزن حقیقی گروه های میانه رو و تندر مسلمان در صحنه سیاسی الجزایر و بررسی مهم ترین گروه های مسلمان الجزایر و حوزه ها و ابزارهای تأثیرگذاری این گروه ها گفتگویی با جعفر قنادباشی كارشناس آفريقا داشته ایم:
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: مهم ترین گروه ها و دسته های مسلمان بعد از استقلال الجزایر چه گروه ها و دسته هایی بودند؟
بعد از انتخابات اجزایر احزاب اسلامی کوچکی تشکیل شدند. جماعت اسلامی ، حزب ملی-اسلامی در الجزایر و احزاب دیگری که تحت نام های متداول امروزی دسته بندی می شدند و عمدتا منطقه ای بودند . لذا هیچ گاه از بعد از انقلاب امکان تشکیل یک حزب سراسری حتی حزبی که بتواند چند شهر را نمایندگی کند توسط احزاب اسلامی وجود نداشته است. بلافاصله بعد از انقلاب الجزایر گروه های چپ ، حزب سوسیالیست و جبهه ای به نام جبهه ملی الجزایر حکمفرما شد که در واقع ادامه و امتداد جبهه آزادی بخش الجزایر بودند. جبهه الجزایر بلافاصله بعد از انقلاب فضای بسیار بسته ای را شبیه فضای کشورهای کمونیستی ایجاد کرد ، لذا احزاب سیاسی بسیار محدود شدند و فعالیت آن ها محدود شد و اگر حزبی بود در محدوده یک شهر هرگز فعالیت سیاسی به معنای آزاد نداشت. بعد از انقلاب الجزایر آزادی احزاب به طور کلی و به معنی آن چه در کشورهای دموکراتیک است، وجود نداشت و بسته بود. تنها یک حزب در صحنه سیاسی به نام جبهه ملی الجزایر حضور داشت . جبهه ملی آزادی بخش مجموعه ای از احزاب ملی، لاییک و سوسیالیست بود و هیچ کدام از آن ها جنبه سیاسی به معنای واقعی نداشتند . مردم الجزایر محرومیتی را بعد از انقلاب 1962 تحمل کرده اند و هیچ گاه شاهد تشکیل حزب نبودند، تا این که در سال 1988 حزب جبهه نجات کم کم توانست قدرت بگیرد و تبدیل به یک حزب سراسری شود که بعد باز هم کودتای حزب را منحل کرد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اصولا گروه ها، جنبش ها و دسته های مسلمان در الجزایر شامل چه دسته ها و گروه هایی بودند؟
در الجزایر از زمانی که کودتای نظامی حدود 25 سال پیش یا بیشتر صورت گرفت احزاب اسلامی اجازه فعالیت نداشتند و به کلی در قانون اساسی هر حزبی را که جنبه اسلامی داشته باشد را ممنوع کرد. قبل از کودتا جبهه نجات ملی مجموعه ای از احزاب اسلامی به عنوان حزب فعالیت می کرد که آن حزب منحل شد و احزاب دیگری هم در صحنه سیاسی الجزایر فعالیت می کردند که کم تر جنبه اسلامی داشتند و آن ها هم فعالیت خودشان را متوقف کردند .
آن چه در حال حاضر در صحنه سیاسی الجزایر شاهد هستیم، فعالیت احزاب لاییک و ملی است. اگر نیروهای اسلامی بخواهند در صحنه سیاسی حضور داشته باشند، مانند حزب اصلاح سعی مي کنند اسم خودشان را عوض کنند و در مرام نامه ای گرایشات مذهبی خود را ذکر نکنند ولی ماهیتا اسلامی هستند. البته طرفداران زیادی ندارند. به این دلیل که آن ها در شرایط خاص بسته ای اجازه فعالیت پیدا کردند، لذا مردم آن ها را احزاب اسلامی واقعی نمی دانند. مردم در الجزایر خواستار تشکیل احزاب اسلامی ، احیای جبهه نجات و صدور مجوز برای جبهه نجات اسلامی هستند، ولی اجازه برای چنین کاری ندارند. الجزایر در حال حاضر خالی از احزاب اسلامی است ، آن چه هست احزاب کوچکی هست که طرفداران کمی دارند. می توان گفت که در الجزایر کنونی جبهه نجات شبیه آن چیزی را تجربه می کند که اخوان المسلمین در دوره مبارک تجربه کرد. اخوان المسلمین در زمان مبارک یک حزب منحل شده بود و مجلس مصر تا 88 نماینده هم نمایندگان خود را افزایش داد. چرا که آن ها به عنوان احزاب کوچک و به نامی غیر مستقیم و انفرادی شرکت می کردند. در حال حاضر انتخاباتی که در الجزایر هست ممکن است برخی افراد مسلمان به صورت انفرادی در پارلمان شرکت کنند ولي در صحنه سیاسی هم یعنی در صحنه انتخابات ریاست جمهوری هم اصلا حضور جدی ندارند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در شرایط کنونی طیف های میانه رو و بنیادگرای مسلمان در الجزایر شامل چه دسته ها و گروه هایی است؟
در الجزایر مانند کشورهای دیگر شمال آفریقا شاخه های اخوان حضور دارند. ولی درست مانند لیبی که در فضای امنیتی بوده است، این شاخه های اخوان ضعیف هستند. حزبی را به اسم حزب «النهضه» داشته ایم که باز هم اسم خود را تغییر داده است. این حزب را تا حدودی شاخه ای از اخوان است. ولی هیچ گاه شاخه جدی از اخوان نبوده اند. ما در الجزاير حزبي اخوانی که ارتباط ارگانیک و جدی و تشکیلاتی با مجموعه احزاب اخوان داشته باشد، نداشته ایم. در قضیه دیگر صحنه های سیاسی هم به همین صورت است. در حال حاضر آن چه وجود دارد به ادامه طرفداران جبهه نجات مربوط می شود که آن ها تعداد زیادی هستند و می توان گفت که در شهرهای دورافتاده هم وجود دارند که هیچ نشانه ای از فعالیت بیرونی از آن ها نیست، چرا که اکثریت اعضای اصلی جبهه نجات زندان رفته اند. شاید بتوان گفت که بیش از 50 هزار نفر از آن ها به زندان رفته اند و حدود 200 هزار نفر در جریان کودتا کشته شده اند. مجموعه مسلمان ها و اسلام گرایان الجزایر توسط نیروهای کودتا کشته شده اند. لذا آن چه در صحنه بیرونی به عنوان گروه های مسلمان الجزایری وجود دارد، یکی شاخه های اخوان هستند و دیگری گروه های باقی مانده از جبهه نجات که بعضا به دلیل این که خود جبهه نجات دو شاخه دارد، يك اهل سنت به دلیل تعالیم وهابی و نزدیک شدن به عربستان، از تعالیم وهابی گری متنفرند و مذهب مالکی که در رأس است از وهابیت متنفر هستند. در واقع گرایشات مذهبی در الجزایر نسبت به دیگر کشورها یک نوع گرایشات روشنفکرانه تری است و هیچ گاه د ر جهت افراط یا تکفیر حرکت نکرده است. در الجزایر گروه هایی تحت عنوان گروه های القاعده مغرب عربی حضور داشتند که شاخه های افراطی وهابی گری در الجزایر بودند، ولیکن این ها شاخه های مغرب که همسایه الجزایر است و نسبت به تونس و لیبی بسیار شاخه های ضعیف تری بودند. البته فضای پلیسی دوران آقای بوتفلیقه هم نگذشته است که این ها نمود پیدا کنند. در الجزایر نیروهای امنیتی بسیار قوی عمل می کنند و لذا فضا بسیار تنگ است و نمود بیرونی آن ها بسیار کم است و در مجموع می توان گفت آن چه گرایشات اسلامی است، گرایشاتی است که در قلب مردم و در بین جوانان و روشنفکران است. اما این امر تا کنون اجازه فعالیت پیدا نکرده است و دلیل آن هم این است که بیداری اسلامی مجموعه تجمعاتی که از خیزش های مردمی در الجزایر شکل گرفت، زود منحل کردند و سران آن ها را دستگیر کردند و نگذاشتند که حرکت در مجموعه یک شهر هم جدی شود.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: نگاه جریان های مختلف مسلمان به بحث تقلیل مذاهب و مدارا چیست؟
در الجزایر مردم تجارب زیادی را در انقلاب الجزایر طی کرده اند. انقلاب الجزایر یکی از انقلاب های بسیار سخت بوده است و تجارب کمونیست ها و جو بسته کمونیستی را تحمل کرده اند، همچنین نزدیک شدن به فرهنگ تسامحی که در اروپا تا حدودی روی افکار آن ها تأثیر گذاشته است، آن ها هرگز به سمت افراط نرفتند. چون آن ها افراط وهابی گری را دیده بودند، نیروهای تکفیری در آن ها شکل نگرفته است. البته کلا مجموعه شمال آفریقا که با استعمار هم مخالفت می کنند نمی توانند ایدئولوژی های صادراتی از خلیج فارس را بپذیرند که در آن وهابی گری هست. لذا به بحث وحدت بسیار خوب نگاه می کنند. نگاه آن ها به اهل بیت بسیار خوب است، اما برخی از وهابی ها جزواتی را که در جبهه نجات اسلامی علیه شیعه پخش می کردند، ولیکن آن ها آمادگی وحدت را بیشتر از دیگر کشورها دارند. لذا این تجربه های تلخ از یک سونگری و افراطی گری از جانب کمونیست ها سبب شده است که ابه اسلام توسل كنند و حرف های وهابی گری را نپذیرند. البته جریان صوفی گری در شمال آفریقا و تصوف به جریان مبارزه با استعمار هم کمک کرده است. آن ها احساس می کنند جریان هایی که از عربستان بر می خیزد و دلارهای نفتی نمی تواند آن ها را نجات دهد، لذا آن ها از تفرقه انگیزی ناشی از وهابیت مصون مانده اند. چون به دلیل حرکت های ضد استعماری و به دلیل روشن بینی نشانه های تفرقه انگیزی در آن جا کاهش پیدا کرده و آن ها فاصله زیادی با دیگر فرق اسلامی نداشته باشند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده حضور و نفوذ جریان های مسلمان در الجزایر به چه صورت خواهد بود؟
به نظر من با توجه به این که مردم آن ها همه ایدئولوژی ها را تجربه کرده اند، ملی گرایی و سوسیالیسم را نیز بر خلاف بقیه کشورهای آفریقا تجربه کرده اند ، سبب شده است که به دلیل این تجربه ها آینده اسلام در الجزایر بسیار خوب باشد. زیرا بستر انقلاب بر اساس آموزش های قرآن بوده است و آن چه انقلاب الجزایر را به وجود آورد، مباحث قرآنی بود. مردم در الجزایر نسبت به قرآن و اسلام بسیار خوشبین هستند و اسلام مظلومیتی در الجزایر دارد. این امر سبب می شود که این مسئله انگیزه ای برای کمک به آن ها باشد و اسلام را از این مظلومیت خارج کنند. لذا می توان گفت آینده اسلام در الجزایر بسیار خوب است و البته به تحرکاتی که کشورهای همسایه آن ها دارد بر می گردد. یک حکومت بسیار بسته قطعا نمی تواند ادامه پیدا کند. اگر چه حکومت فعلی ظاهری دموکراتیک دارد ولی تا کنون هر انتخاباتی که برگزار شده است، تک نامزدی بوده است و انتخابات مجلس بسیار بسته بوده است. مجلس الجزایر بسیار بسته عمل کرده است. لذا این فضاهای بسته به تحولات آینده کمک می کند. مردم الجزایر طبیعتا اگر بخواهند راهی را انتخاب کنند، آن راهی را برمی گزینند که امتحان های بدی پس نداده باشد. ایدئولوژی های کنونی همه در الجزایر نمره منفی گرفته اند و تنها راهی که می تواند امتياز مثبت داشته باشد و مردم نسبت به آن خوشبین هستند (به دلیل مظلومیت ها و اسارت ها و هنوز هم زندان های الجزایر از اسلام گراها پر است،) نشان دهنده این است که در زندان های الجزاير هیچ سوسیالیست و ملی گرایی وجود ندارد، لذا آینده از آن کسانی است که در حال حاضر پتانسیل لازم را ایجاد کرده اند و دولت از آن ها نگران است و نسبت به آن ها بیم دارد.