رویکرد دو هفته گذشته داعش و حمله عراق و تصرف بخش هایی از این کشور که همراه با خشونت ها فراون بوده است این گروه را مورد توجه بشتر جهانیان قرارداده است.در این راستا برای بررسی بیشتر اندیشه ها ،بنیادهای ایدئولوژیکی وعقیدتی و تاثیرآنژئوپلتیک جهان اسلام گفتگویی با دکتر کاویانی داشته ایم:
آیا میتوان داعش را جنبشی اسلامی دانست؟
همان گونه که از نام داعش برمی آید دولت اسلامی عراق و شام است. این گروه پاسخی غربی به اندیشه امام خمینی(ره) است. اگر به عقب تر برگردیم سید جمال الدین اسد آبادی در بررسی نقاط ضعف کشورهای اسلامیه هفت درد را بیان میکندکه بیشتر به تفرقه بین مسلمان ها توجه میکند و راه پیرزوی را وحدت در مقابل استبداد داخلی کشورها و استثمار خارجی میداند. امام خمینی (ره) به محض اینکه حکومت درایران تشکیل شددر برنامه ای داشت تا بتواند شیعیان عراق؛ ایران، سوریه ولبنان را به شکل سدی در مقابل اسرائیل و صهیونیستم در آورد. در این حال بعد ازآنکه عراق با ایران وارد جنگ شد و جنگی تحمیلی بر ایران تحمیل شد ما نتوانستم این ایده را دنبال کنیم ولی بعد از آن مورد توجه قرارداشته است. در سالهای گذشته تا حدی توانستیم این ایده را انجام دهیم ولی از آنجاییکه نقشه راهی که غربیها دارند(خیلی ها به این نقشه راه بی توجه هستند و شاید من خیلی این نقشه را بزرگ کرده ام) باید گفت نقشه راه مورد توجه قرار گرفت . یعنی گروه هایی مانند داعش از خارج از منطقه اداره می شود.لذا این گروه بخشی از برنامه القاعده را در منطقه اجرا میکند. قبلا وقتی رهبری القاعده به حرف غرب گوش نکرد تحت شماتت قرار گرفت ولی از درون غرب متولد شد. یعنی داعش از القاعده متولد شد تا همان تندروی را داشته باشد و دشمن اول خود را شیعیان بداند. به نظرمن این گروه در حال مبارزه با شیعیان است و از این می هراسد که شیعیان منطقه متحد شوند. در این حال باید گفت نمی توان این گروه را جنبشی اسلامی نامید. در واقع اگر این گروه اندکی از اسلام بو برده باشد واقعا این همه خشونت و برادر کشی برای شاد کردن اربابان خود را صواب نمی داند. در واقع ترکیب داعش یکدست نیست نه به لحاظ قومیتی ونه زبان نژاد ورنگ هیچ همبستگی دارند وتنهاموردی که همبستگی آنان را ایجاد میکند فرماندهی واحد آنها از پشت مرزهای منطقه است.
داعش بر چه بنیادهای ایدئولوژیکی و عقیدتی استوار هستند؟
اسلامی شاخه حنبلی و تفکرات ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب مد نظر داعش است.
نسبت نظریه و کنش در دیپلماسی و گفتمان در نزد گروه داعش چگونه است؟
در واقع دیپلماسی امری کاملا جدید، علمی، انسانی و اخلاقی است، اما رفتار داعش اساسا دیپلماتیک نیست. در واقع رفتار خشن و جنگجویانهای دارند و فرمول کاری آنها هم دقیقا مشابه غربی ها است . وقتی آنها به کشوری وارد میشود اول به برخی از سران اطلاع میدهند و آنها را خنثی میکنند ویا باعث فرار آنها میشوند بعد به راحتی وارد میشود. آنگونه که اکنون گفته میشود در حدود ده یا یازده هزار نیرو دارند و کشوری به بزرگی عراق را تهدید میکنند واستان های بزرگی را تحت تهاجم خود قرارمیدهند و شهرهایی را در اختیار خود اشغال می کند . به نظر من بیشترین کمکی که از غربی ها می گیرند جدا از تسلیحات بخش اطلاعات است. یعنی آنها فوق العاده هماهنگ با هم عمل می کنند و مطابق با نقشه غرب عمل میکنند. یعنی وقتی غرب هم وقتی وارد عراق میشود یک باره حضور نمی یابد بلکه با هماهنگی با فرماندهان و برخی سران با دیگر نیروها مقابله میکنند.
جایگاه همگرایی و وحدت در اندیشه داعش در کجا است؟
اگر همگرایی تلاش در جهت وحدت رویه و قراردادن اصول وحدت در بین مسلمان ها مد نظراست این گروه براین اساس حرکت نمی کند بلکه در جهت واگرایی گام هایی بر می دارد.
خشونت تئوریزه شده چگونه در رفتارها و کارکردهای این گروه¬ها نمود یافته است؟
در واقع اساس دین اسلام دین صلح، صمیمیت،تعادل و امنیت برقرار است. حضرت علی (ع) می فرماید حتی در دوست داشتن من هم افراطی نباشید ولی باید گفت داعش خیلی از تعادل جلو رفته و افراطی ترین رویکردها را مد نظر قرار میدهد. برخی از مطالب و آموزهها را زیر میکروسکوب قرارداده وبزرگ کرده و من فکر نمی کنم نه خدا و نه پیامبرگرامی اسلام و نه ائمه اطهار راضی باشند تحت عنوان اسامی و القاب بقیه مسلمان ها را کشت. در واقع خشونت تئوریزه شده پرچم این گروه است و ایدئولوژی آنها فقط با ریختن خونها یا به عبارتی کشته شدن و یا کشتن میتواندهمراه است.
مفهوم غرب چه جایگاهی در گفتمان آنها داشته است؟
غرب پدرخوانده داعش است. اینان جداشدهای از افکاری هستندکه ازده سال پیش در منطقه آغاز شده است. هزینه تشکیلاتی و تسلیحات و حتی اطلاعات لازم آنها در مورد حملاتشان را غربی میدهد . از امریکا آغاز میگردد سیاست گذاری های انگلیس است.بدبختانه کشوهای اسلامی بدون توجه به این نکته که می توانند موجب تجزیه این کشورها گردد. به این گروهها نگاه میکنند. در واقع کار در کشوری مانند عراق به جایی رسیده است که اگر برخی ازعراقی هابه کشیدن دیواربین سه بخش کرد، سنی و شیعه نظر میدهند. در واع این تجزیه وواگرایی همان امری است که غربی ها میخواهد. درواقع مسائل تا جایی در حوزه مسائل ضد اخلاقی انسانی به پیش میرود که در نهایت وقتی که شورای امنیت سازمان ملل به جایی رسد که درعراق نمی تواند در کناره زندکی کنند لذا برای اینکه دنیا به آشوب کشیده نشود باید آنها را جدا کرد. این همان مسیری که در مسیر راه چهل ساله ای است و وجود دارد.
رویکردداعش در جهان اسلام چه تاثیری در ژئوپلتیک جهان اسلام می گذارد؟
در حقیقت این رویکرد داعش موجب میشود که اسرائیل به گونه راحتی نفس بکشد و در این حال اینکه داعش دانسته ونادانسته به این کار دست میزنند امری جدا است. اما تصور من این است که هر چه جهان اسلام در حال تفرقه و خشونت و اختلاف باشد اسرائیل بیشتر در آرامش زندگی میکند و این امر درنهایت به نفع دشمن جهان اسلام است. در واقع غرب هم کشورهایی را در مقابلش قرار میگیرند را به جان هممی اندازد.
گفتگو از : فرزاد رمضانی بونش