مهدی ایمانی / پژوهشگر مسائل منطقه ای / موسسه آینده پژوهی جهان اسلام /
بیان رخداد
نزدیکی ریاض به کابل با توجه به همسایگی افغان ها با ایران، برای پادشاهان آل سعود از اهمیت بالایی برخوردار است. افغانستان نیز مانند پاکستان از بی ثباتی مزمن رنج می برد و همین امر باعث تشدید وضعیت نامساعد اقتصادی و فرهنگی این کشور شده است. دو عامل در روابط فیما بین عربستان و افغانستان نقش مهمی را ایفا می نماید و به قولی شاه کلید روابط دو جانبه دو کشور است. مسائل فرهنگی ، هویت اسلامی و مسائل اقتصادی ابزارهای عربستان برای گردش در فضای آسمان افغانستان است. در این بین عربستان با عنایت به جاذبه های مذهبی و دینی با اتکا به اقتصاد رانتی اش سعی در جذب افغان ها در هویت عربی سلفی خود دارد، موضوعی که خواسته یا نا خواسته به کاهش موقعیت ایران در افغانستان منجر می شود. در این نوشتار به بررسی دو عنصر مهم در روابط پرداخته میشود.
تحلیل رخداد
1.عناصر فرهنگی:
عناصر فرهنگی نقش بی بدیلی در نفوذ یک کشور در کشور دیگری ایفا می نماید. عربستان با توجه به نقش سرزمینی و تاریخی اش در جهان اسلام ، همواره خود را تنها منادی حقیقی اسلام می داند که با برنامه های قدرت های غربی مانند آمریکا همخوانی بسیار دارد. عربستان با توجه به سابقه تاریخی و مذهبی اش همواره سعی در نشر ارزش های حکومت آل سعود یعنی وهابیت را دارد . در این بین کشورهایی مانند افغانستان که از زمینه اسلام خواهی و اسلام گرایی بالایی برخوردارند و درصد بالایی از جمیعت شان را بی سوادان و افراد فقیر شکل می دهد بهترین بستر را برای فعالیت فرهنگی و بازتولید ایده وهابی عربی و جذب آنها در ساختار فکری خودشان مهیا نموده اند و سعودی ها از این ابزار برای نفوذ هرچه بیشتر در آنجا استفاده می کنند. استفاده از ظرفیت حج ، تاسیس مدارس علمیه ، مراکز فرهنگی چند منظوره و چاپ و نشر کتب و قرآن کریم از مشتقات فرهنگی سعودیها در نفوذ هرچه بیشتر در افغانستان به حساب می آید. در این بین نفوذ فرهنگي و ديني و حمایت عربستان از تفکر سلفی گری با دوبخش حمایت از سلفی گری میانه رو از راه مراکز رسمی و دانشگاه ها، مساجد و مدارس مذهبی و اعزام مفتی و مبلغان مذهبی و مرکز الرابط العالم الاسلامی واقع در جده و حمایت بخشی و نامتوازن عربستان از گروههای رادیکال یا سلفی گری تکفیری از راه سرویس های امنیتی و اطلاعاتی و برخی واسطه ها و وابسته های نفوذی در منطقه است. در همین میان در سال 1393 عربستان سعودی قرار داد ساخت یک مرکز بزرگ اسلامی را در افغانستان منعقد کرد مرکزی که هزینه ساخت آن به تنهایی 45 تا 100 میلیون دلار بر آورده شد. و طبق اظهارات مقمات مسئول سعودی قرار است در آن علوم اسلامی و زبان عربی تدریس شود.
مراکز این چنینی در راستای نزدیک کردن فرهنگ اسلامی مردمان افغانستان به تفکر آل سعود را دارد تا افغان ها که فارسی زبان هستند و در حوزه تمدن ایران باستان قرار دارند به خود نزدیک نمایند. آموزش علوم مورد تایید سعودی ها با نگرش وهابی سلفی در مراکز و بنیادهای تاسیس شده عربستان در افغانستان از عمده ترین مراکز تبلیغ ارزش ها و فرهنگ سعودی در افغانستان است.
این گونه مراکز خواستگاه جدیدی می تواند برای تولد افراطی گری در افغانستان باشد. زیرا عمده مردم افغانستان به دلیل ارزش های فرهنگی اسلامی خود به مراکز اسلامی در کشور خود خوش بین هستند و به دلیل تلبیغات و سایر خدمات ارائه شده در این مراکز فرزندان خود را راهی این گونه مراکز می کنند حال غافل از اینکه این گونه مدارس و مجتع های آموزشی به جای بالا بردن سطح ارتقا فرهنگی و علمی اجتماع افغانستان مولد و زادگاه تروریست هایی می شود که در انجام عملیات علیه سایر انسان ها از هیچ عاملی باک ندارند.
2.عناصر اقتصادی
با توجه به ضعف زیرساختی، فساد، میزان نامناسب درآمد و رفاه، نرخ بالای بیکاری و فقر و قاچاق در افغانستان، این کشور نیازمند کمکهای مالی خارجی می باشد و عربستان به ایفای نقش حامی مالی افغانستان پرداخته است و توانسته نفوذ خود را در این کشور گسترش دهد. به عنوان مثال، عربستان بین سالهای 1976 تا 2006 مبلغ 49 میلیارد دلار به افغانستان با هدف بهبود وضعیت اقتصادی و توسعه این کشور کمک ارسال نموده است. ریاض در پروژههای گوناگون مشارکت دارد. چنانچه قبلا نیز موافقت نامه همکاری های همه جانبه امضا شد تا در بخش های تجارت، اقتصاد، سرمایه گذاری، فرهنگی، مطبوعات و… همکاری صورت گیرد. با توجه به وعده های اقتصادی کابل و وضعيت و توان گسترده اقتصادي رياض این امر مورد پذیرش افغانستان است. در همین راستا سفر اشرف غنی بعد از انتخابات سال 2014 فقط به دلایل فرهنگی حائز اهمیت نبود بلکه به دلیل اینکه عربستان از حامیان اصلی غنی در انتخابات این کشور محسوب می شد و به دلیل وعده های انتخاباتی وی در خصوص اقتصاد ، رییس جمهور منتخب به ناچار باید پیچ روابطش را با حاکمان ریاض محکم گرداند تا از این طریق بتواند گوشه ی از وعد هایش را جامع عمل بپوشاند. در کنار این امر باید دانست.
بسیاری از کارگران افغانی مانند پاکستانی ها در عربستان مشغول کار می باشند و ذهن آنها مانند لوح سفیدی است که خطوط وهابی گری و سلفی گر در آن نقش می بندد . این کارگران بعد از بازگشت از عربستان به زادگاهاشان لوح پر شده به وسیله وهابیان را تابلوی تبلیغاتی کرده و در اذهان عمومی به معرض نمایش می گذارند. این امر در تبلیغ سینه به سینه و شفاهی وهابیت ر افغانستان که جامعه سنتی محسوب می شود بسیار کاربرد دارد.
نتیجه گیری
با توجه به فضای بین المللی و شرایط منطقه ای عربستان سعودی از افزایش قدرت منطقه ای ایران نگرانی بسیار دارد این نگرانی با حل مسئله هسته ای ایران دو چندان شده است .عربستان سعی دارد با استفاده از عناصر اقتصاد و فرهنگ که مهم ترین ابزار نفوذ در رابطه کشورهای ضعیف جهان می باشد در آن کشورها جای پای خود را محکم نماید. عربستان سعی خود را برآن خواهد گماشت با نزدیکی به کشورهای همسایه ایران مانند افغانستان، عرصه را بر ایران تنگ نماید ضمن آن که نقش منطقه ای و موقعیت بین المللی خود را ارتقا بخشد .
این نکته را نباید نیز از نظر دور داشت بعد از تحولات سوریه و حضور پدیده تروریستی داعش، سعودی ها همواره با استفاده از ابزار ترور و خشونت داعش تلاش داشته اند در کشورهایی که ساختارهای مناسب گسترش افراطی گرایی را دارد حضور پیدا کند و از آن طریق به اعمال نفوذ در آن کشور بپردازد. افغانستان با توجه به قدرت کم اقتصادی و اجتماعی خود بستر مناسبی را برای سعودی ها فراهم آورده که مسابقات افراطی گرایی را در آنجا بین گروه های خود ساخته و پروش داده اش برگزار نماید.
کلید واژگان: نقش فرهنگ در روابط عربستان با افغانستان، روابط عربستان با افغانستان، نقش اقتصاد در روابط عربستان با افغانستان، عربستان و افغانستان