دکتر رحمت حاجی مینه
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام، وبینار “نقش قدرتهای منطقهای در آسیای مرکزی” را در سری وبینارهای 2020 در 28 اکتبر سال جاری برگزار کرد. در بخش دوم، جناب آقای دکتر رحمت حاجی مینه، استادیار روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی در تهران به طور خاص در مورد نقش دو قدرت منطقهای ایران و ترکیه سخنرانی کردند. ایشان همچنین نویسنده و فعال در زمینه مطالعات اوراسیا هستند.
ایران و ترکیه، دو قدرت منطقهای در آسیای مرکزی
بیشتر این پنج جمهوری تازه استقلال یافته محصور در خشکی، وضعیت ویژه و مهمی در صادرات انرژی دارند که برای خود و قدرتهای منطقهای نکته مهمی محسوب میشود. دربارهی سیاست خارجی ایران در قبال آسیای مرکزی، عواملی وجود دارد که آن را تعیین و بیان میکنند. برخی فرصتها مانند سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی برای قدرتهای فعال منطقه ای قابل توصیف است. وضعیت جغرافیایی آسیای مرکزی، هم فرصتها و هم چالشهایی را برای ایران فراهم میکند. نکته دیگری که در رابطه با ایران در معادله قدرت در این زمینه وجود دارد این است که منطقه به حضور یک قدرت محدود نمیشود؛ روسیه، چین، ایران، ترکیه و دیگر قدرتهایی هستند که همگی میخواهند حضور خود را در منطقه حفظ کنند.
وقتی در مورد نقش ایران در آسیای مرکزی صحبت میکنیم، توجه به ایالات متحده مهم است. ایالات متحده میخواهد نفوذ ایران را در این منطقه کم کند اما غرب میخواهد نفوذ ترکیه را در منطقه افزایش دهد؛ زیرا آنها ترکیه را الگویی میدانند که میتواند از نفوذ غرب در این منطقه حمایت کند؛ بنابراین این نوع رفتارهای کشورهای غربی نشان میدهد که چرا وضعیت ترکیه در آسیای مرکزی متفاوت از ایران است. در واقع این آسیای مرکزی نیست که تعاملات را تعیین کند، بلکه سایر قدرتهای فرامنطقهای سعی میکنند شرایط را از نظر نفوذ خود در منطقه فراهم کنند. مرز مشترک ایران با منطقه آسیای مرکزی در مقایسه با ترکیه ویژگی مهمی است. این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که ارتباط مستقیم با آسیای مرکزی از نظر امنیت و مشکلات اقتصادی و سیاسی چالشهای خاص خود را برای ایران دارد.
درباره ترکیه و ایران، این بسیار مهم است که دو کشور همیشه در تاریخ آسیای مرکزی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رفتار رقابتی داشته اند. این سرزمین همیشه فضایی برای مبارزه با قدرتها بود اما ترکیه بیشتر سعی میکند از این فرصت استفاده کند و به دلیل ارتباط قومی، فرهنگی و زبانی که با این پنج جمهوری دارد و همانطور که قبلاً به نقش حمایت کننده کشورهای غربی در این حوزه اشاره کردم، همگی شرایط را به نفع ترکیه فراهم میکند. ایران نیز تلاش میکند تا از این پیشینه تاریخی مشترک با منطقه به ویژه با تاجیکستان استفاده کند اما آنچه در اینجا مهم است این است که ما باید به این منطقه به عنوان منطقهای تغییر یافته نگاه کنیم زیرا در این منطقه مراحل مختلف تحول وجود دارد، از تاریخ استقلال در سال 1991 که اوضاع تحت الشعاع نهادهای جدید در منطقه قرار گرفت، اما پس از 11 سپتامبر، وضعیت در سراسر منطقه امنیتی شد. دیپلماسی ترکیه در در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و بورسیه آموزشی برای تأثیرگذاری در آنجا بسیار فعال است. دسترسی غیرمستقیم به آسیای مرکزی، بدون داشتن مرز مشترک اما از رابطه قوی برخوردار است.
در مورد میزان تأثیر ترکیه در منطقه دو عامل وجود دارد: 1) ظرفیت داخلی ترکیه؛ زیرا با داشتن ظرفیتهای زیاد نقش مهمی دارد. 2) روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه ترکیه در سال 2002 و تغییر سیاستهای ترکیه به سمت مستقل عمل کردن از کشورهای غربی و احتمالا رقابت با آنها در منطقه.
از طرف دیگر، ایران سیاست خارجی خود را از همکاری فرهنگی به امنیتی و اقتصادی به دلیل ظرفیت خود تغییر داد. تحریم اقتصادی ایالات متحده علیه ایران، دیدگاه منفی نسبت به ایران ایجاد کرد و این 5 کشور را تحت فشار قرار داد تا خط لوله به ایران منتقل نشود. از طرف دیگر، در سالهای اخیر، به دلیل روابط خوب بین ایران و روسیه، روسیه با حضور ایران در این منطقه در برابر مواضع یک جانبه و سلطهگرای ایالات متحده موافقت کرده است که این خود فرصتی برای ایران در این شرایط است. رابطه خوب بین ایران و روسیه بر حضور ایران در این منطقه تأثیر می گذارد.