مصاحبه با دکتر ژانگ یوان، استاد موسسه مطالعات خاورمیانه، دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای، چین
تهیه و تنظیم: محمد حسین واحدی
ناامني و بحراني بودن شرایط منطقه غرب آسیا در طول دهه ها و بهویژه تشدید آن از سال 2011 به بعد، دلایل مختلفي دارد که باید آن را در هر سه سطح ملي (بحران های پنج گانه توسعه، نوع نظام های سياسي، ایدئولوژیها و نگرش های نخبگان و اولویت های غيراقتصادی)، منطقه ای (دولت های ضعيف و گاه و ورشکسته، مداخله پذیری دول منطقه، فقدان نهادهای فراگير و یکپارچه منطقه ای و کثرت اختلافات و بحران ها و ضعف هنجارهای تعاملي و قواعد حل و فصل کننده اختلاف ها) و بين المللي (فرادستي و مداخله گری غيرمسئولانه و قطبي کننده منطقه، استانداردهای دوگانه در برخورد با بازیگران منطقهای، تحقير تاریخي ملل منطقه، حمایت از اشغالگری رژیم صهيونيستي) مورد توجه قرار داد. تداوم و تشدید بحرانهای منطقه، با ادامه حملات گسترده اسراییل به نوار غزه، و سپس لبنان، همچنین گسترش تنش بین ایران و این رژیم، خاورمیانه را در شرایط خاصی قرار داده است. از این رو مرکز آینده پژوهی جهان اسلام بر آن شد تا به بررسی آرا جمعی از پژوهشگران بین المللی این حوزه بپردازد. در این راستا خانم دکتر ژانگ یوانگ استاد موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای در مورد تنش های اخیر در خاورمیانه یا به تعبیر درست تر غرب آسیا به سوالات ما پاسخ دادند. مرکز آینده پژوهی جهان اسلام بنابر ماموریت خود، صرفا به انعکاس نظرات کارشناسان میپردازد و انتشار این مصاحبه به معنی تایید یا رد نظرات کارشناس نیست.
تنش اخیر میان ایران و اسرائیل را چگونه ارزیابی می کنید؟
این که آیا تنش بین اسرائیل و ایران وضعیت امنیتی منطقه را تشدید می کند یا حتی به وقوع یک جنگ تمام عیار منجر می شود، موضوع داغ سیاست بین المللی کنونی است که بیشترین نگرانی را برای همه کشورها دارد. نتیجه کلی ناظران کنونی این است که از یک سو درگیری در کشورهای حامل انرژی برای ثبات بازار جهانی انرژی فاجعه بار خواهد بود و از سوی دیگر حمله احتمالی به تاسیسات هسته ای آسیب جدی و غیرقابل کنترلی را به همراه خواهد داشت. بنابراین، تا زمانی که زیرساخت های انرژی، تأسیسات هسته ای و مراکز شهری پرجمعیت و بزرگ مورد حمله مستقیم قرار نگیرند، می توان احتمال وقوع مستقیم جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل را بعید دانست. واکنش های تلافی جویانه هر دو کشور مناسب و نسبتاً محدود بوده است. تنش به تعادل ظریف رسیده است.
در منازعات اسرائیل و ایران در نهایت چه کسی دست برتر را خواهد داشت؟
قبل از بحران غزه، دولت راستگرای نتانیاهو، اسرائیل را وارد یک مبارزه سیاسی داخلی جدی بر سر اصلاحات قضایی کرده بود. عملیات نظامی به طور عینی عمر سیاسی دولت نتانیاهو را طولانی کرد. هنگامی که به اصطلاح “جنگ در 7 جبهه” متوقف شد، نتانیاهو به زودی به دلیل نارضایتی داخلی طولانی مدت از او از قدرت کنار گذاشته شد. پس از آن، نتانیاهو با یک سری پرونده های قضایی روبرو خواهد شد. گسترش جبهه های اسرائیل، به ویژه حملات آن به نیروی موقت سازمان ملل متحد در لبنان (یونیفیل)، به طور فزاینده ای قلب و ذهن جامعه بین المللی را از دست میدهد. عملیات نظامی گسترده اسرائیل جاه طلبی های سرزمینی گسترده ای را در سرپیچی از قوانین بین المللی و نظم منطقه ای آشکار کرده است. اقدامات نظامی تهاجمی اسرائیل فراتر از انتظارات ایالات متحده بوده است و اسرائیل به طور گسترده توسط قدرت های صلح دوست در سراسر جهان محکوم می شود. اتحاد نزدیک اسرائیل و آمریکا تا حدودی در حال آزمایش است. با کشاندن ایران به جنگ، اسرائیل امیدوار است که ایالات متحده را مجبور کند حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی خود از اسرائیل را افزایش دهد. با این حال، گسترش جنگ، تمرکز استراتژیک استراتژی جهانی ایالات متحده را تغییر خواهد داد و با منافع ملی فعلی ایالات متحده همخوانی ندارد.
با توجه به درگیری های اخیر، آینده خاورمیانه را چگونه می بینید و پیش بینی می کنید؟
مسئله فلسطین همچنان هسته اصلی چالشهای خاورمیانه است. به منظور تحقق صلح در خاورمیانه، باید فوراً آتش بس جامع و دائمی در غزه برقرار شود تا تمامی گروگان ها آزاد شوند و دسترسی بشردوستانه به غزه بدون قید و شرط تضمین شود. در درازمدت، اجرای راه حل دو کشور از طریق حل و فصل سیاسی و دیپلماتیک راهی امیدوارکننده برای دستیابی به انصاف و عدالت بین المللی خواهد بود.برای جلوگیری از قرار گرفتن خاورمیانه در چرخه معیوب درگیری، نیاز به قدرتهای بزرگی وجود دارد که در منطقه هیچ منفعت شخصی نداشته باشند، به اصول حقوق بینالملل پایبند باشند و توانایی استفاده از دفاتر و خدمات خوب خود را داشته باشند. ظرفیتهای میانجیگری برای ترویج صلح قبل از تشدید جنگ و ایفای نقش سازنده در ایجاد صلح. در گذشته، ایالات متحده تامین کننده امنیت برای بسیاری از کشورهای خاورمیانه بود، اما سوگیری جدی آن به نفع اسرائیل و نادیده گرفتن تراژدی بشردوستانه در حال تشدید مردم فلسطین منجر به از دست دادن اعتبار برای ایالات متحده شد.چین به شدت نگران اوضاع متشنج بین اسرائیل و ایران است. چین همیشه از انصاف و عدالت بین المللی دفاع کرده است. چین معتقد است که گسترش جنگ در خاورمیانه به نفع هیچ طرفی نیست. چین از اتحاد کشورهای عربی و اسلامی برای تحقق صلح پایدار و پایدار در خاورمیانه حمایت می کند. ایران شریک استراتژیک جامع چین است. اسرائیل شریک جامع نوآورانه چین است. مسیر ایده آل برای ثبات، رفاه و توسعه در خاورمیانه این است که همه مردم از جمله یهودیان در کنار هم زندگی کنند و اختلافات را با ابزارهای سیاسی حل کنند. چین همیشه شریک قابل اعتماد همه کشورهای خاورمیانه بوده است.
*مسئولیت صحت و سقم مقاله فوق به عهده نویسنده است و انتشار آن به معنی تأیید یا بیانگر دیدگاه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام نمی باشد.