عوامل گوناگون موثر در برگزاری نشست کمپ دیوید
مسائلی چند سال گذشته منطقه (از مسئله یمن تا مسائل دیگری که در منطقه پیش آمده است) و نگرانی بعضی از کشورهای عربی منطقه به خصوص عربستان در مورد روابط آتی ایالات متحده امریکا با کشورهای منطقه باعث شد که کشورهای منطقه تمایل داشته باشند، تا از پشتیبانی امریکا از کشورهای خود مطمئن شوند. از سوی دیگر کشورهایی نظیر عربستان ، امارات و به میزان کمتر کویت ، از اینکه امریکا سیاست منطقه ای خود را تغییر و در این صورت فاصله آنها با امریکا بیشتر از قبل شود و امریکا تمایل داشته باشد، با کشورهای دیگر منطقه روابط بهتری را در آینده داشته باشد، واهمه دارند. همین موضوع در حقیقت می تواند محور اصلی دوستی بین امریکا و این کشورها را به خطر اندازد. به همین دلیل این دعوت انجام شد. در واقع کشورهای منطقه به خصوص عربستان احساس خطر می کنند، آنها دقیقا می دانند که اگر دولت امریکا پشتیبانی خود را از این کشورها بردارد، این کشورها نه در داخل و نه در خارج دارای نفوذی نیستند که حکومت های خود را حفظ کنند. چنانچه دولت عربستان با وجود تمام تبلیغاتی که می کند، وضع بسیار شکننده ای دارد. بقیه کشورهای عربی منطقه هم کم و بیش همین حالت را دارند و این موضوع نگرانی بسیار شدیدی را در این کشورها بوجود آورده است. یعنی اگر چتر حمایتی امریکا پشت سر این کشورها وجود نداشته باشد، آنها قادر به ادامه ی مسیری که تاکنون رفته اند نیستند. به همین دلیل از امریکا خواستند به آنها اطمینان دهد، که چتر حمایتی پشت سر آنها وجود دارد .
در مقابل در واقع امریکا به این نتیجه رسیده است، که بدون حضور ایران هیچ سیاستی در منطقه ممکن نیست و ایران به خصوص در ماه ها و سال های اخیر به ابر قدرت منطقه تبدیل شده است . یعنی موضوع ابر قدرت بودن ایران در منطقه چیزی نیست که از چشم امریکا هم بدور باشد. در این بین در حال حاضر جریان هایی در امریکا در حال شکل گیری است این جریان ها به این نتیجه رسیده اند، که سیاست خارجی دولت اوباما نسبت به دولت های قبل سیاست های نرم تری است . اکنون لابی بسیار قدرتمندی در امریکا مخالف سیاست های کنونی اوباما در منطقه (سیاست اوباما در منطقه و محور گفت و گوها با ایران ) است. لذا امریکا می خواست تلویحا این پشتیبانی را به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دهد، لذا از آن ها خواست به کمپ دیوید بیایند. علت این که کمپ دیوید انتخاب شد مسائل گوناگونی وجود دارد. کمپ دیوید همان جایی است که قرار داد صلج بین انورسادات و مناخیم بیگین بسته شد. در حقیقت امریکا می خواست از نگاه سمبلیک این علامت را بدهند، که کمپ دیوید می تواند نقطه عطفی در روابط امریکا و کشورهای عربی منطقه باشند.
تحلیل بیانیه نشست کمپ دیوید
اگر بیانیه کمپ دیوید را مورد بررسی قرار دهیم، بیانیه کاملا فرمالیته و بدون محتوای عمومی است.هیچ نوع اشاره ای به نکته ای خاص دیده نمی شود. این بیانیه در پایان هر نشست سیاسی دیگری هم می توانست صادر شود. این که امریکا تلویحا بگوید که ما پشیتبان شما هستیم و چتر حمایتی در پشت سر شما داریم، چیزهای تازه ای نیست و نکته خاصی را نشان نمی دهد. آنچه مشخص است سیاستهای امریکا در منطقه دچار دگرگونی شده است، به همین دلیل شما حتی در کشورهای عربی منطقه و در کشورهای اروپایی و حتی در امریکا خیلی از خبرگزاریها، رسانه ها ، مطبوعات و مفسران سیاسی از کنار این موضوع به سرعت عبور کردند. اگر بیانیه کمپ دیوید را از اول تا آخر بخوانیم، نکته خاصی که بیانگر تغییر مواضع امریکا در مورد این کشورها باشد مشاهده نمی شود.
دستاوردهای نشست
کشورهای منطقه از سیاست های عمومی امریکا به خصوص در رابطه با مذاکرات هسته ای بین ایران و 5+1 زیاد راضی نیستند و آنها هم تلویحا به این نتیجه رسیده اند که دولت امریکا می خواهد آنها را آرام کند. به همین دلیل اکثر امیران این منطقه و به خصوص پادشاه عربستان هم دراین گفت و گو ها شرکت نکردند و نفرات دوم و سوم خود را به کمپ دیوید فرستادند. در این بین در حقیقت این نشست هر چند قبل از برگزاری با سر و صدای بسیار زیادی مواجه شد ، اما بعد از برگزاری هیچ سرو صدایی نداشت. دلیل اصلی آن هم این بود، که هم طرف عربی داستان و هم امریکایی می دانستند، که این نشست یک نشست فرمالیته است و دستاورد خاصی نخواهد داشت. این که امریکا حمایت خود را از کشورهای مثل عربستان ادامه خواهد داد، چیز تازه ای نیست و امریکا این حرف را بارها گفته است. (البته هیچ کشوری بر مبنای حرف امریکا نمی تواند حساب صد در صد باز کند)
موضوع دیگر این است که در درجه نخست این موضوع تحت شعاع مسائل یمن قرار گرفت. در این بین کشورهای عربی شورای همکاری می خواستند مطمئن شوند، فشاری از جانب امریکا متوجه آنها نیست و این هم نیازی به کنفرانس کمپ دیوید نبود. چرا که امریکا بارها گفته است که ما از حمله عربستان به یمن حمایت می کنیم و این حمایت مسئله ی تازه ای نبود.
از نگاه نگارنده امریکا تلاش میکند بیشتر از لحاظ روانی به اعراب آرامش دهد و اعراب هم به خصوص عربستان متوجه شده اند، که سیاستی که امریکا در پیش گرفته است از حرف تا عمل فاصله بسیاری دارد. شاید یکی از دلایلی که پادشاه عربستان در این کنفرانس شرکت نکرد همین امر باشد. این موضوع چیزی نیست که از دید کشورهای دیگر عربی شورای همکاری دور مانده باشد. آنها هم به موازات عربستان این خطر را احساس می کنند. هرچند که آنها در کمپ دیوید جمع شدند تا تلویحا حمایت امریکا از خودشان را به دست آوردند. اما در عمل می خواستند به امریکا بگویند که در برابر سیاست های نوین در منطقه مقاومت هایی وجود دارد و این مقاومت در درجه اول از طرف اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس است.
روابط امریکا و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس
برداشت شخصی نگارنده این است که دولت امریکا خیلی زود تر از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به این درک رسیده است، که دولتی که در منطقه عامل ثبات و امنیت است، دولت جمهوری اسلامی ایران است. درحقیقت همین موضوع است که باعث شده است، که امریکا در پاره ای از مواقع موضع گیریهای خیلی سرسختانه در برابر جمهوری اسلامی کند. این امر از موضع قدرت ایران و ضعف امریکاست و نه برعکس. در این میان امریکاییها سیاست های منطقه را به شدت زیر نظر دارند و می دانند که دولت غالب در منطقه دولت جمهوری اسلامی ایران است و این ترس هم در بین اعراب حاشیه خلیج فارس از قدرت برتر ایران ایجاد شده است. بنابراین آمریکا با حضور در منطقه می خواهد این اطمینان را به این کشورها دهد و این ترس از قدرتمندی ایران را از آنها بگیرد. موضوعی که در دراز مدت به گونه ی دیگری خواهد بود. یعنی اعراب حاشیه جنوب خلیج فارس بالاخره به آن نقطه ای خواهند رسید، (همانطور که مقام معظم رهبری اعلام کردند اگر این کشورها می خواهند صلح و ثبات درآنها حاکم شود باید با ایران دست دوستی دهند) و دست دوستی امریکا با آنها چندان پایدار نیست. در حقیقت سیاست های منطقه ای باید در خود منطقه امکان پذیر باشد و دولت های عربی به زودی به این موضوع خواهند رسید. ولی اکنون می خواهند این اطمینان را داشته باشند که دولت امریکا هم از آنها پشتیبانی می کند. در همین حال ناوگان امریکایی در بحرین در خلیج فارس رفت و آمد و حضور دائمی در منطقه دارند. این ناوگان برای حضور در منطقه احتیاج به پشتیبانی کشورهایی ، که در آنجا پایگاه دارند، هست. در این میان این کشورها از این موضوع استفاده می کنند تا دوستی امریکا را با خود تحکیم کنند. دوستی امریکا با این کشورها یک دوستی ضروری برای حفظ نیروهای امریکایی در منطقه است، ولی امریکایی ها در عمل ، دقیقا می دانند که نیروی غالب در منطقه و در شمال خلیج فارس ایران است.