علل تداوم بحران در صحرای غربی | گفتگو با جعفر قناد باشی / کارشناس آفریقا

مناقشه بر سر صحرای غربی در گوشه شمال غربی آفریقا به دنبال عقب نشینی اسپانیا از منطقه تشدید شد. چنانچه پولیساریو، سازمانی سیاسی- نظامی متشکل از مردم صحرای غربی در شمال غربی آفریقا برای استقلال این ناحیه مبارزه میکند  و به جنگ چریکی علیه مغرب دست زد. اما آتش بس با میانجیگری سازمان ملل در سال ۱۹۹۱ میان دو طرف منعقد شد اما این مناقشه کماکان حل نشده و دو طرف در مذاکرات به بن بست رسیده اند. در ماه های گذشته جبهه «پولیساریو» اعلام کرده است که در سه ماه آینده آماده جنگ با دولت مغرب برای تسلط بر منطقه «صحرای غربی» می شودو بان کی مون دبیر کل سازمان ملل نیز مدتی پیش با به کار بردن عبارت «منطقه اشغالی» برای «صحرای غربی» خشم مقامات مغرب را بر انگیخت. گفتگوی زیر برای بررسی علل تداوم بحران در صحرای غربی است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: چه عواملی موجب شده تا بحران صحرا همچنان به عنوان یک بحران مهم در جهان اسلام مطرح باشد؟

مهمترین مسأله مربوط به استراتژیک بودن منطقه صحرا می‌باشد. این منطقه بسیار استراتژیک می‌باشد. از یک طرف در مجاورت تنگه باب المندب و از سمت دیگر منطقه‌ای بسیار استراتژیک در شمال غربی آفریقاست که دارای سواحل بسیار مهمی از نظر نظامی می‌باشد و غرب علاقه‌مند به استقرار دولت مستقل دموکراتیک در این منطقه نیست. لذا شاید بتوان گفت که اولین و مهمترین عامل مناقشه‌ی صحرا وضعیت استراتژیک و موقعیت جغرافیایی بسیار حساس نظامی آن است. البته برخورداری از معادن فسفات، نفت و امکان ماهیگیری در اقیانوس اطلس از دلایل دیگریست که می‌تواند به سرعت این کشور را به کشور اسلامی فعال و حتی رقیبی برای برخی کشورهای اروپایی تبدیل نماید. از دلایل دیگری که صحرا همچنان به عنوان بحران باقی مانده استعمار اسپانیاست. در واقع هنگام خروج اسپانیا این کشور یک ساختار سیاسی معین و روشنی نداشت. البته در آن زمان به دلیل وقوع جنگ سرد مناطقی مانند صحرا وجه المصالحه کشمکش‌های بین شرق و غرب قرار گرفت و دو سوی منطقه صحرا یعنی مغرب از جانب غربی‌ها و الجزایر از جانب شرقی‌ها مورد کشمکش واقع شد. این کشمکش‌ها به واسطه جنگ سرد تقویت گردیده و دامنه بین المللی پیدا کرد. نکته بعدی پادشاهی دیکتاتوری مورد حمایت غرب در مغرب است. غربی‌ها به منظور رفع برخی از نیاز‌های داخلی مغرب از ادعای مالکیت مغرب بر صحرا چشم پوشی کردند. بدین ترتیب در طی چهل سال گذشته در مسائلی که در مورد صحرا مطرح می‌گردد با کنار آمدن با مغرب دستمایه‌ای برای توجیه حکومت پادشاهی مغرب و مصرف داخلی آن فراهم نمایند. نکته دیگر نیاز مغرب به عنوان یک نظام پادشاهی وابسته‌ی غرب به دستمایه‌ای جهت ادعا بر مالکیت صحرا می‌باشد. غرب نیز مانند مسائل مربوط به کشور یمن هیچگاه علاقه‌مند به حل مسأله مغرب نبوده است. بدین ترتیب غرب هرگز علاقه‌مند به حل مسائل یمن و صحرا نبوده است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در شرایط کنونی نگاه بازیگران منطقه‌ای به بحث صحرای غربی و آینده آن در شرایط کنونی چگونه است؟

الجزایر در دوران جنگ سرد نظام سیاسی  با گرایش چپ داشت. تسلیحات مورد نیاز این کشور توسط اتحاد جماهیر شوروی تأمین می‌شد. کشور نفتی و ثروتمندی بود و در چارچوب نگاه شرق سعی در دفاع از نهضت‌های آزادی بخش به ویژه نهضت‌های مسلحانه در آفریقا داشت. چنانچه منطقه صحرا در اختیار دوستان الجزایر قرار می‌گرفت عقبه استراتژیکی آن گسترش و قدرت دفاعی الجزایر افزایش می یافت و از نظر اقتصادی نیز به نفع این کشور تمام می‌شد. در مقابل مغرب به عنوان یک کشور پادشاهی وابسته به غرب با نگاه غربی به مسأله صحرا نگاه می‌کرد و سعی داشت یک نهضت مسلحانه موفق به تسلط به اوضاع نشده و یک جمهوری که می‌تواند جمهوری دموکراتیک باشد در مجاورت پادشاهی مغرب ایجاد نگردد. هرگونه حرکت مردمی و در چارچوب منافع مردم با منافع پادشاهی مغرب در تضاد بود. لذا پس از خروج اسپانیایی‌ها دو کشور سعی نمودند تا این منطقه را در اختیار بگیرند. البته مغرب به دلیل نزدیکی بیشتر با مانورهایی بسیار جنجالی مانند راهپیمایی سبز حسن مراکشی سعی نمودند این کشور را در اختیار بگیرند و از این امر نیز بسیار بهره‌برداری کردند. یعنی شاه حسن و پس از آن شاه محمد ششم پسر وی در مقاطع انتخاباتی در بسیاری از موارد با احیای جنجال بر سر مسأله صحرا و ادعای مالکیت و تنش‌های تصنعی با دنیای غرب بر سر  صحرا توانستند از مردم رأی لازم را کسب نمایند. با کم رنگ شدن حضور الجزایر در این صحنه پس از جنگ سرد و  پس از اینکه الجزایر دچار کودتا شد مغرب به صورت بلامنازع از موضوع صحرا در جهت منافع داخلی خود بهره برد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: چرا بازیگران عمده جهان اسلام در سازمان همکاری‌های اسلامی و … در شرایط کنونی بسیار کمتر به مسأله صحرا می‌پردازند؟

اولاً مغرب نسبت واکنش‌ها و اظهار نظرهای مجامع بین‌المللی در ارتباط با قضیه صحرا به شدت برخورد می‌کرد. کما اینکه عضویت خود را در اتحادیه آفریقا حذف نمود. لذا بسیاری از مجامع بین‌المللی به سبب برخورد تند مغرب تمایل به دخالت در این مسأله نداشتند. از طرف دیگر به دلیل ادعای مغرب (که صحرا را جزیی از خاک این کشور می‌داند) لذا کشورهای مسلمان نگران بودند که بحث تجزیه با تأکید بر استقلال صحرا شایع گردد. اگرچه که اتحادیه آفریقا و در مجموع هفتاد و هفت کشور دنیا جمهوری عربی صحرا را مستقل شناخته و اتحادیه آفریقا نیز جبهه پولیساریو را به عنوان دولت این کشور به رسمیت شناخته است اما اتحادیه عرب و سازمان همکاری‌های اسلامی کوشش نمودند در این عرصه چندان وارد نشوند تا پدیده تجزیه در کشورهای اسلامی رشد نکند. دلیل دیگر آن است که مغرب خود یکی از اعضای اصلی سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: حضور و نفوذ نظامی، میدانی، فرهنگی و … پولیساریو در صحرای غربی در چه حد می‌باشد؟ آیا می‌توان گفت کاهش یافته است؟

در دوران جنگ سرد به دلیل اینکه  شیوه مبارزه مخالفان غرب به صورت مسلحانه بود و از این نظر ناگزیر به وابستگی به شرق بودند، جبهه پولیساریو حرکت‌های مسلحانه بیشتری داشت. چرا که از یک طرف مخالف غرب و ناگزیر وابسته به شرق بود و از طرف دیگر شیوع مبارزات مسلحانه منطقه‌ای در آفریقا فضای سیاسی و مبارزاتی را به گونه‌ای ساخته بود که جبهه پولیساریو در عرصه نظامی فعال بود. به مجرد توقف جنگ سرد  جبهه پولیساریو نیز به تدریج دست از مبارزه مسلحانه برداشت و بیشتر به اقدام در عرصه‌های سیاسی پرداخت. هر چند کوشید توان نظامی خود را البته با دشواری‌های زیاد تا اندازه‌ای حفظ نماید.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در شرایط کنونی آینده حل بحران صحرا به چه عواملی وابسته است؟

این امر به همکاری دنیای غرب و کشورهای آفریقایی با جبهه پولیساریو بستگی دارد. مسلماً دنیای غرب خواهان باقی ماندن پادشاهی مغرب در این کشور می‌باشد و از بابت تضعیف دولت غرب گرای مغرب و دولتی که نهضت‌های اسلامی را سرکوب کرده نگران می‌باشد. لذا علاقه‌مند نیست که جبهه بولیساریو به عنوان یک برگ برنده از دست مغرب خارج شود. حل مسأله صحرا در صورتی است که غربی‌ها به مسأله صحرا جدای از منافع مغرب نگاه کرده و منافع مغرب را با سرنوشت صحرا رقم نزنند. دبیر کل سازمان ملل از اشغال صحرا سخن گفت و اینکه آمریکایی‌ها از مغرب حمایت می‌کنند. چون مانورهای نظامی مشترکی با این کشور دارند . حتی ناتو سعی نموده در مغرب جلسات زیادی داشته باشد. لذا حل مسأله آینده صحرا در گرو عدم حمایت غرب از نظام مغرب و دست برداشتن مغرب از توسعه طلبی، افزون طلبی و سلطه طلبی می‌باشد. 

————————————

توجه : مسئولیت صحت و سقم مقالات، یادداشت ها و مصاحبه های منتشر شده به عهده نویسنده بوده و صرف انتشار به معنی تائید آن نمیباشد.