شیوع کووید 19 و تغییرات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
در طول تاریخ تحولاتی در نظام بین الملل روی داده اند که منجر به تغییر در ساختارها، روندهای سیاسی-اقتصادی و حتی ترتیبات امنیتی جهانی و منطقه ای شدهاند. به عنوان مثال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سطح جهانی باعث شد که ساختار دو قطبی نظام بین الملل از بین رفته و در سطح منطقه ای با شکل گیری جمهوری های تازه استقلال یافته آسیای مرکزی و قفقاز شکل جدیدی از روندهای سیاسی و امنیتی شکل بگیرد. یا برای مثال با حوادث 11 سپتامبر و بهانه جویی ایالات متحده آمریکا برای مبارزه با تروریسم و حمله به افغاستان و عراق، منطقه خاورمیانه دستخوش تغییرات سیاسی و اقتصادی شد. مثال های از این دست هر چند با شدت تاثیرگذاری کم و زیاد، بسیار است. اما جدیدترین پدیدهای که به زعم بسیاری از کارشناسان موجد تغییرات ژئوپلیتیکی بوده و تغییراتی را در سطح جهانی و منطقه ای به وجود آورده، شیوع و همه گیری بیماری به نام کووید 19 بوده است. در سطح جهانی استدلال بر این است که کووید 19 باعث تغییر توازن قدرت بین چین و ایالات متحده آمریکا شده است، چرا که ایالات متحده آمریکا نتوانست توانایی خود را برای انجام مسئولیت به عنوان رهبر جهانی نشان دهد. در حالی که چین پس از شکست دادن کووید 19 در داخل، وضعیت خود را از مرد بیمار آسیا به حافظ و نجات دهنده نظام بین المللی تغییر داد. بر اساس این استدلال؛ اشتباهات کلیدی ایالات متحده آمریکا در پاسخ گویی به بحران ناشی از کووید 19 و سردرگرمی رهبران این کشور باعث گردید که اعتماد به توانایی آمریکا برای مقابله با پیامدهای مختلف این ویروس کاهش یابد.
در این شرایط و با لغزش واشنگتن پکن به سرعت و به طرز ماهرانه تلاش کرد تا از مزایای ناشی از اشتباهات ایالات متحده بهره برده و این خلاء را جهت موقعیتسازی خود به عنوان رهبر جهانی پر کند. در چنین وضعیتی پکن در تلاش برای گسترده کردن سیستم خود و جلب همکاری ها و حمایت های لازم برای تغییر در توازن قدرت جهانی است. اما برخی افراد مثل جوزف نای نیز عقیده دارند که در مورد این استدلال باید محتاط باشیم چرا که هم به لحاظ قدرت نرم و هم به لحاظ قدرت سخت، پکن در مقایسه با واشنگتن در موضع ضعیف تری قرار دارد. وی عقیده دارد که مهم ترین عنصر قدرت نرم جذابیت است که پکن فاقد آن است. در بحث قدرت سخت نیز هر چند چین سرمایه گذاری های زیادی در این بخش کرده اما همچنان عقب تر از آن است. علاوه بر این، امریکا دارای مزایای ژئوپلیتیکی است که علیرغم همه گیریها همچنان ادامه خواهد داشت. اولین مزیت این کشور؛ موقعیت جغرافیای آن است، آمریکا با اقیانوسها و همسایگانی احاطه شده که همه دوستانش هستند، در حالی که چین با برونئی، هند، اندونزی، ژاپن، مالزی، فیلیپین، تایوان و ویتنام اختلافات ارضی دارد. مزیت دوم بحث انرژی است، انقلاب نفت و گاز شیل باعث تغییر موقعیت امریکا از وارد کننده انرژی به صادرکننده خالص آن شده است.از سوی دیگر، چین به واردات انرژی که از خلیج فارس و اقیانوس هند عبور می کند، وابسته است. در کنار این ها آمریکا نسبت به چین برتری دریایی دارد. آمریکا همچنین از مزایای جمعیت شناختی برخوردار است. بنابراین همه این ها نشان میدهد که بعید است بیماری همه گیر کووید-۱۹ که یک نقطه عطف ژئوپلیتیکی تبدیل شود.
علیرغم اینگونه رویکردهای متعارض به تاثیر کووید 19 بر ساختار نظام جهانی ما شاهد برخی تغییرات ژئوپلیتیکی و یا حداقل تغییر در روندهای سیاسی-اقتصادی و نظامی- امنیتی در منطقه خاورمیانه در اثر شیوع کووید 19 بوده ایم. به عنوان مثال یکی از تاثیرات کووید 19 در خاورمیانه اثرات اقتصادی آن بود. شیوع کووید 19 تأثیر گسترده ای بر بازار نفت خام داشت و تمام معیارهای نفت خام شاهد افت شدید بودند. این امر باعث اختلاف در میان اعضای اوپک در مورد سیاست های نفتی و حتی افزایش تنش بین عربستان و روسیه گردیدکه در نهایت با توجه به شرایط موجود در منطقه عربستان ترجیح داد که از تشدید اختلافات با مسکو اجتناب کند. تاثیر دیگر کووید 19 بر تحولات نظامی امنیتی خاورمیانه تسریع خروج عربستان سعودی از یمن بود. هر چند زمزمه های این خروج با توجه به بن بست ایجاد شده برای عربستان در یمن از قبل وجود داشت اما ولیعهد سعودی؛ محمد بن سلمان با خروج از یمن تا حدی به دنبال تمرکز بر حل بحران رو به رشد اقتصادی در خانه و تهدیدهای ناشی از شیوع غیرقابل کنترل کووید 19 بود. تغییر رویکرد امارات متحده عربی به ایران در بعد سیاسی نیز حائز اهمیت بود. در سایه این تغییر امارات کمک های بشر دوستانه ای به ایران ارسال کرد که از سوی بسیاری از کارشناسان به عنوان حرکتی نمادینی برای رفع اختلافات با ایران تفسیر شد. به زعم این افراد امارات تلاش داشت تا در جهان پساکرونایی که چشمانداز قدرت کشورهای فراآتلانتیکی را بیش از پیش تیره و تار کرده است، فرصتی را برای بالا رفتن از نردبان قدرت جهانی ایجاد کند تا افول قدرت در واشنگتن و اروپا که حالا برای مهار ایران نمیتواند بر روی کمک آن ها حسابی باز کند، کمترین تاثیر را بر امارات برجا بگذارند.
با وجود اهمیت این تغییر و تحولات در منطقه خاورمیانه در سایه شیوع کووید 19 مهم ترین تغییر ژئوپلیتکی ناشی از بیماری همه گیر در خاورمیانه را می توان ورود مجدد چین به منطقه خاورمیانه از طریق “جاده ابریشم سلامتی“ دانست. با استفاده از این ابزار که به عقیده مقامات چینی یک رویکرد جدید برای بهبود مدیریت جهانی بهداشت عمومی و جلوگیری از گسترش کووید 19 از طریق افزاش ارتباطات بین پکن و کشورهای مختلف است؛ چین حمایت و کمک های خود به بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه از جمله عربستان، سعودی، امارات متحده عربی و ایران را افزایش داده و همچنان بر لزوم همکاری در این زمینه تاکید دارد. حتی عربستان برای مقابله موثر با ویروس کرونا یک قرار داد 265 میلیون دلاری با پکن امضا کرد. در بغداد پایتخت عراق نیز چین برای مهار کرونا همکاری نزدیکی با طرف عراقی داشت و حتی یک آزمایشگاه برای تشخیص مبتلایان به ویروس کرونا ایجاد کرد. تا قبل از ساخت آزمایشگاه، فقط در صلیب سرخ عراق روزانه ۲۰۰ تا ۴۰۰ آزمایش کرونا انجام می شد که با شروع فعالیت آزمایشگاه این رقم به ۱۰۰۰ مورد افزایش یافت. این همکاری ها در کشورهایی مانند سوریه، لیبی و ترکیه نیز جریان داشت. بنابراین کووید 19 این فرصت را برای پکن فراهم کردکه با دیگر حضور خود در منطقه خاورمیانه را تثبیت کند. این نوآوری جدید در ارتباط با کشورهای منطقه خاورمیانه، علاوه بر دست آوردهای اقتصادی، از آن جهت حائز اهمیت که راهکار مناسبی برای جلب حمایت کشورهای منطقه از جاه طلبی های منطقه ای چین مانند ترویج و توسعه کلان پروژه هایی مانند یک کمربند- یک راه است. از طریق راه اندازی “کرویدور پزشکی“ بین پکن وکشورهای منطقه، خاورمیانه کاملا در شعاع یک کمربند یک راه قرار می گیرد چرا که بسیاری از کشورهای منطقه بخشی از سازوکارهای سیاست هماهنگی پکن هستند. پکن از طریق ابتکاراتی مانند مجمع همکاری چین- اعراب و گفت وگوهای استراتژیک بین چین و کشورهای ثروتمند نفتی ارتباط نزدیکی با کشورهای منطقه دارد. به زعم پکن هر نوع همکاری دو جانبه (با چین) می تواند بخشی از کمربند و جاده تلقی شود.
موضوع حائز اهمیت در ارتباط جدید پکن با خاورمیانه چشم انداز و میزان پایداری آن است که در این مورد برخی متغیرها وجود دارند که نشان می دهند میزان پایداری این روابط قابل قبول خواهد بود. اولین متغییر تداوم گسترش کووید 19 است. با این که این بیماری از چندین ماه قبل شروع شده ولی هنوز هیچ درمان و یا راه حلی برای غلبه بر آن پیشنهاد نشده است. با این که چین به خاطر شیوع و گسترش کووید 19 از ووهان و سیاست های پکن در مورد مقابله با بیماری مورد انتقاد قرارگرفته است، اما از جمله کشورهایی است که در زمینه کشف واکسن و راههای کنترل بیماری فعالیت میکند. بنا به گفته وزیر امور خارجه چین این کشور به بیش از 130 کشور و سازمان های بین المللی برای مقابله با بیماری همه گیر کرونا ویروس کمک کرده است. پکن همچنین 70 کنفرانس ویدئویی را برای به اشتراک گذاشتن تجربه و یافته های خود با بیش از 150 کشور و منطقه و همچنین سازمان های بین المللی برگزار کرده است. رئیس جمهور چین همچنین در اردیبهشت ماه سال جاری در یک نشست مطبوعاتی عنوان داشت چین برای کمک به پاسخ به کووید 19 و توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشورهای آسیب دیده، به ویژه کشورهای در حال توسعه، در طی دو سال 2 میلیارد دلار تأمین خواهد کرد. وی همچنین عنوان داشت که چین با سازمان ملل همکاری خواهد کرد تا برای تامین اقلام لازم برای اقدامات ضد اپیدمی و تسریع کریدور سبز برای حمل و نقل سریع و ترخیص گمرکی یک انبار و مرکز واکنشی بشر دوستانه در پکن ایجاد شود.
دومین متغیر سیاست های احتیاطی چین در منطقه خاورمیانه است که باعث می شود از وارد شدن به اختلافات منطقه ای خودداری کند. این عدم مداخله پکن باعث گردیده است که تصویر نسبتا مثبتی از چین درذهن کشورهای منطقه شکل بگیرد. “چین در مورد همه بازیگران فعال در منطقه خاورمیانه راهبرد دشمنی صفر را اعمال می کند و بیشتر بر احساس طرف های درگیر در اختلاف توجه می کند. به همین دلیل است که بر توازن و سازش بین اسرائیل- فلسطین، عرب و غیر عرب، شیعه و سنی، جمهوری خواهان و سلطنت طلبان، وحتی تولید کنندگان و صادر کنندگان نفت تاکید دارد. چین روابط دوستانه را با همه طرف ها را حفظ می کند و از این طریق شرایط مساعدی را برای مشارکت خود در حل مناقشات خاورمیانه فراهم می نماید[i]“. روی آوردن چین به این سیاست ناشی از تاثیرگذاری برخی متغیرهای موجود در سه سطح ملی، منطقه ای و جهانی است. در سطح ملی قرار گیری چین در مرحله گذار توسعه؛ اصل احترام به حاکمیت و تمامیت سرزمینی سایر کشورها و عامل اسلام در چین دلایل اتخاذ سیاست های موازنه سازی منطقه ای چین درخاورمیانه است. در سطح منطقه ای اهمیت اقتصادی خاورمیانه ولزوم حفظ بازار، نیاز به منابع انرژی خاورمیانه و حفظ شرکای منطقه ای مولفه های شکل دهنده به سیاست مذکور هستند. و در سطح جهانی رقابت و همکاری هم زمان با ایالات متحده آمریکا؛ پروژه و ابتکار کمربند و جاده ابریشم جدید و افزایش قدرت نرم و نوذ فرهنگی چین باعث اتخاذ سیاست های موزانه سازی منطقه ای از جانب چین در خاورمیانه شده است[ii].
متغیر سوم نیز کاهش اعتماد به تمایل و توانایی ایالات متحده آمریکا برای مبارزه با کووید 19 و جلوگیری از آن به ویژه در منطقه خاورمیانه است. این بی اعتمادی نیز ناشی از اقدامات خود ایالات متحده آمریکا بوده است تا اثرگذاری عوامل دیگر. به عنوان مثال دونالد ترامپ در اوج مبارزه بینالمللی با شیوع بیماری کرونا به دولت آمریکا دستور داد که پرداخت کمک به سازمان بهداشت جهانی را تعلیق کند. آمریکا بزرگترین تامین کننده بودجه این نهاد بینالمللی است. در سال ۲۰۱۹ این کشور ۴۰۰ میلیون دلار از بودجه این سازمان را تامین کرده بود. یکی از توجیهات دونالد ترامپ برای اتخاذ این اقدام حمایت های متعصبانه سازمان بهداشت جهانی از چین بود. یا می توان تحریم اقتصادی ایران در طول بحران کرونا و مخالف آمریکا با اعطای وام 5 میلیارد دلاری به ایران از سوی صندوق بین المللی پول اشاره کرد. مشکلات داخلی خود ایالات متحده آمریکا در زمینه مبارزه با کووید 19 نیز مزید بر علت است. این درحالی است که چین علیرغم انتقادات موجود از آن تلاش می کند از فرصت به دست آمده برای نشان دادن توانایی خود برای مدیریت یک بحران جهانی به عنوان یک ابرقدرت بالغ نشان دهد. موضوعی که ایالات متحده آمریکا از برآورده کردن آن ناتوان بود. خلا قدرت ایجاد شده در خاورمیانه در اثر کووید 19 این فرصت را به چین داد که تا حدی توازن قدرت را به سمت پکن تغییر دهد.