بررسی مواضع کاربران فارسیزبان در شبکه اجتماعی ایکس در بازه زمانی 24/06/1403 الی 24/10/1403
سجاد رفیعی پژوهشگر روابط بین الملل
موافقتنامه جامع بلندمدت ایران و روسیه بهعنوان یکی از محورهای مهم سیاست خارجی، واکنشهای گستردهای را در فضای عمومی و رسانهای برانگیخته است. تحلیل این واکنشها میتواند به درک بهتر نگرشهای اجتماعی، تأثیرات رسانهای و جریانهای فکری پیرامون این توافق کمک کند. گزارش حاضر با عنوان «سنجش اجتماعی موافقتنامه جامع بلندمدت ایران و روسیه»، به بررسی و تحلیل محتوای منتشرشده در ایکس فارسی پرداخته است تا با شناسایی جریانهای موافق، مخالف و بیطرف، تصویری جامع از فضای افکار عمومی ارائه دهد.
در ادامه خط زمانی تولید و انتشار محتوا در ارتباط با موضوع گزارش قابل مشاهده است. تعداد 582,966 پست در سه ماه اخیر توسط 123,063 کاربر منحصر بهفرد در ارتباط با این موضوع تولید و منتشر شده است. نرخ مشارکت در موضوع 16.81 درصد برآورد شده است.
خلاصه مدیریتی
باتوجه به مفاد گزارش حاضر، موارد زیر در قالب خلاصه مدیریتی ارائه میشود:
1. رویکرد و گفتمان همگانهای شبکهای فعال در ارتباط با موضوع گزارش نسبت به توافق همکاری راهبردی
در فضای کنونی، طیف گستردهای از واکنشها نسبت به توافق راهبردی ایران و روسیه دیده میشود: حامیان نظام بر دستاوردهای دولت سیزدهم تأکید کرده و دولت چهاردهم را به کوتاهی در امضای توافق متهم میکنند؛ هواداران پهلوی دوم با دیدی منفی به شرق، این توافق را «ترکمانچای» جدید مینامند و امکان لغو آن در دوره ترامپ یا بیاعتمادی میان ایران و روسیه را مطرح میکنند؛ اصلاحطلبان رویکردی متعادلتر داشته، بر لزوم تعامل با غرب برای تقویت جایگاه ایران پافشاری کرده و دولت سیزدهم را به سادهانگاری و افتادن در دام روسیه متهم میکنند؛ براندازان و برخی رسانههای معاند نیز توافق را آخرین تلاش حاکمیت برای بقا دانسته و با هشتگهای توهینآمیز، از پهلوی دوم در برابر روسیه و چین تمجید میکنند؛ در همین حال، گروهی از کاربران حامی نظام ضمن اظهار ارادت به دولت سیزدهم، به شبهات در مورد ضرورت توافق بلندمدت پاسخ میدهند؛ سازمان مجاهدین خلق با یادآوری تجربه سوریه و رصد مداوم آمریکا، حاکمیت را به عدول از شعارهای اصلی انقلاب متهم میکند؛ فعالان اقتصادی معارض، از احتمال تأثیرپذیری اقتصاد ایران از نظام کمونیستی روسیه و شرطبندی روی «اسب بازنده» در جنگ اوکراین ابراز نگرانی میکنند؛ طرفداران لیبرالیسم و منتقدان دولت به زیادهخواهی پوتین اشاره کرده و روسیه را همردیف رژیم صهیونیستی میدانند؛ رسانههای معاند هم با رویکردی سلبی از شتاب دولت در امضای توافق انتقاد کرده و در نهایت، برخی کاربران فارسیزبان افغان نیز با لحنی منفی، اخبار مربوط به این موضوع را بازتاب میدهند.
2. تخریب، اختلافافکنی و دوگانهسازی از طریق مصادره دستاوردها
شماری از کاربران، علیرغم حضور در جبهه حامی نظام و انقلاب اسلامی، بهسبب اختلافات سیاسی و حزبی، درحال تفرقهافکنی و نفرتپراکنی هستند. کاربرانی با رویکرد مثبت نسبت به دولت سیزدهم و شهدای خدمت، دولت چهاردهم را به اهمال در زمینه امضای این توافق متهم میکنند. از منظر ایشان، دولت چهاردهم، حساب ویژهای روی مذاکرات هستهای باز کرده و همین امر موجب معطل ماندن توافق همکاری راهبردی با روسیه شده است. از سوی دیگر، اصلاحطلبان معتقدند که در نسخههای پیشین این توافق، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه واقع نشده؛ به عقیده ایشان، دولت چهاردهم میراثدار توافقی خام و نیازمند به بررسی و مداقه بیشتر بوده است. این اختلافات موجب شده تا در گرافهای ارتباطی، کاربران حامی نظام و انقلاب اسلامی در سه خوشه مختلف دستهبندی شوند.
3. شفافیت، یکی از اصلیترین شاخصههای حکمرانی خوب
برخی کاربران معتقدند که یکی از ضعفهای توافقات همکاری درازمدت، از جمله توافق ایران با چین، عدم شفافیت در اعلام مفاد، دستاوردها و ضمانتهای اجرایی است. این کاربران بر این باورند که نتیجه عملی این توافقات برای مردم، بهویژه در بهبود شرایط معیشتی و تأثیر بر «سفرههای مردم»، همچنان نامشخص باقی مانده است. آنان پرسشهایی را درباره محتوای دقیق مفاد توافق، اهداف کلیدی و همچنین سازوکارهای تضمین اجرایی آن مطرح میکنند. از دیدگاه آنان، شفافیت در این موارد میتواند اعتماد عمومی را تقویت کند و از ایجاد شکاف میان افکار عمومی و تصمیمگیران جلوگیری کند. عدم اطلاعرسانی شفاف ممکن است به بیاعتمادی و سوءبرداشت درباره دستاوردهای این توافقات بینجامد و حتی زمینهای برای نقد و تخریب سیاسی فراهم آورد.