مریم درخشنده، پژوهشگر مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام
روابط چین و قطر در سالهای اخیر به طور قابل توجهی در زمینههای سیاسی، اقتصادی، تجارت و انرژی رشد ویژهای یافته است و شاهد وابستگی متقابل اقتصادی دو کشور میباشیم. این نوشتار اقدامات پکن و دوحه را برای یک مشارکت استراتژیک و توسعه همکاری با یکدیگر با توجه به موقعیت ویژه قطر در خاورمیانه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، انرژی و نظامی مورد بررسی قرار میدهد. استدلال اصلی این پژوهش آن است که اقدامات قطر و چین برای توسعه مشارکت استراتژیک بر اساس منافع متقابل است. در این معنا پکن با توجه به اهمیت واردات انرژی، توسعه اقتصادی و ارتقا ارزش پولی کشور(یوان)، قطر را منبع مهمی در منطقه میداند و در نقطه مقابل، دوحه نیز با توجه به ابعاد امنیتی، توسعه زیرساختها، همکاریهای مالی و فناوریهای نظامی، پکن را ستون مهمی در موازنه قدرت در منطقه میداند.
از زمان برقراری روابط دیپلماتیک در سال 1988، جمهوری خلق چین و قطر روابط دوستانهای را شروع نمودند که با سلسله دیدارهای متقابل و تبادل دیدارهای رسمی عالی رتبه و امضای تفاهم نامه در زمینه سرمایهگذاری و همکاری انرژی به ویژه در سالهای اخیر با هدف تقویت روابط تجاری، روابط رو به توسعهای را تداوم بخشیدند. در این میان قطر در راستای چشم انداز ملی 2030، پکن را شریکی مهم برای توسعه اقتصادی و امنیتی خود قرار داد تا از انزوای دیپلماتیک و اقتصادی خود خارج گردد و از سوی دیگر چین نیز، دوحه را شریکی مهم در برنامههای اقتصادی و امنیتی در منطقه میداند. با عنایت به مطالب مطروحه، ابعاد استراتژیک توسعه روابط دو کشور چه پیامدی را در روابط طرفین به دنبال خواهد داشت؟