(شقایق نوروزی؛ پژوهشگر «هستۀ مطالعات زنان» مؤسسۀ آیندهپژوهی جهان اسلام)
موضوع زنان یکی از دغدغههای اساسی دوران معاصر، بهویژه در کشورهای اسلامی است. از سوی دیگر، نقش زنان را در دستیابی به وضعیت مطلوبتر و بهبود شرایط جامعه نمیتوان انکار نمود. مسائل و دغدغههای زنان را میتوان با توجه به بحرانها و تحولات سیاسی امروزۀ کشورهای اسلامی بررسی و ارزیابی کرد.
یکی از ویژگیهای بارز تحولات سیاسی و انقلابهای مصر در دورانهای مختلف، حضور و مشارکت گسترده و همهجانبۀ زنان بوده است و نقش آنان در پیگیری مطالبات و احقاق حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انکارناشدنی است. هدف غایی این نوشتار، پاسخ به این پرسش است که پس از تحولات سیاسی و انقلابهای صورتگرفته در مصر، وضعیت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی زنان چه تغییراتی کرده است. بنا بر پژوهشهای صورتگرفته میتوان گفت از پیامدهای مهم انقلابهای 1956 و 2011 مصر دستیابی زنان به حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، چه در سطح کلان و چه در سطح فردی، بوده است. حضور زنان در صحنۀ اعتراضات و تلاش برای پوشش تحولات سیاسی مصر به جهانیان از نقاط عطف انقلاب 2011 بوده است. همچنین، بسیاری از زنان بهمنظور افزایش آگاهی جامعۀ زنان مصری و بهبود کیفیت زندگی، به ابتکاراتی همچون تدوین استراتژی ملی زنان 2030 دست زدهاند و با حمایت شورای ملی زنان و با هدف توانمندسازی و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی آنها کمپینهایی ایجاد کردهاند. میتوان گفت اجرای این اقدامات در سطح کلان، تجربۀ زیستی متفاوتی برای زنان رقم خواهد زد و به افزایش سرمایۀ اجتماعی و مشارکتِ هرچه بیشتر آنها در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خواهد انجامید؛ ضمن اینکه الگوی مناسبی برای سایر کشورهای اسلامی خواهد شد.