(شقایق نوروزی؛ پژوهشگر میز زنان مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام)
یکی از معیارهای مهم و اساسی که بر مبنای آن میتوان به قدمت فرهنگ، تاریخ و تمدن جامعهای پی برد، جایگاه و ارزش زنان است. با مطالعۀ تاریخ هند به این نتیجه میرسیم که تا برههای از تاریخ، زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نبودند. در واقع، حضور انگلیسیها در جامعۀ هند و تلاقی دو فرهنگ متفاوت با یکدیگر باعث ارتقای جایگاه زنان شد. از سوی دیگر، آموزههای مهاتما گاندی، رهبر سیاسی و معنوی جامعۀ هند، مردان و زنان را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا هدایت و رهبری میکرد. علاوه بر آنکه زنان جامعۀ هند در مشاغلی همچون پرستاری، دبیری، پزشکی و مهمانداری هواپیما استخدام شدند، در امور سیاسی و پارلمان نیز حضور و مشارکت چشمگیری دارند. طی بهبود وضعیت و جایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان جامعۀ هند، توجه به ازبینبردن میزان بیسوادی، خشونت خانگی علیه زنان و نابرابری در دریافت دستمزد، بهمنظور فراهمنمودن شرایط مناسب برای فعالیت زنان، در دستورکار قرار گرفت. در گذشته، زنان هند در بسیاری از بخشهای جامعه حضور و مشارکت نداشته و جامعه از وجود آنها بیبهره بود؛ در حالیکه امروزه، زنان در قیاس با گذشته، از آزادی لازم بهمنظور مشارکت در عرصههای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تصمیمگیری در ارتباط با موضوعات و مسائل شخصی برخوردار هستند. بهطور کلی، زنان از ظرفیت و پتانسیل بسیاری برای حضور و مشارکت در فعالیتهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی برخوردار هستند. در بسیاری از موارد، توانایی و قابلیت زنان نادیده گرفته میشود و جوامع از این تواناییها برای بهبود و ارتقای کیفیت زندگی آنها بهرۀ لازم را نمیبرند.
در برنامهریزیهای مرتبط با توسعه باید توجه ویژهای به زنان در این فرایند صورت گیرد. مطابق با نظریات اندیشمندان توسعه، بسیاری از زنان علیرغم برخورداری از توانایی و پتانسیلهای لازم برای حضور و فعالیت در عرصههای گوناگون، در مشاغلی با دستمزدهای اندک اشتغال دارند. برای حل این مسئله، در دیدگاههای توسعه، رویکرد توانمندسازی و مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی یکی از مؤلفههای اساسی توسعۀ پایدار در نظر گرفته شده است. طی فرایند توانمندسازی، بسیاری از زنان و گروههای آسیبپذیر، پذیرش و تابآوری و مواجهه با مسائل و مشکلات را فرامیگیرند و برای بهبود کیفیت زندگی خود تلاش میکنند. هدف رویکرد توانمندسازی کمک به گروههای آسیبپذیر بهویژه زنان است. زنان طی این فرایند، از مهارتها و تواناییهای خود شناخت کسب کرده و آنها را ارتقا میدهند. در کشورهای در حال توسعه، زنان بهعنوان نیمی از جمعیت کشور، علیرغم برخورداری از تواناییهای گوناگون، از آموزشهای لازم برای ارتقای توانمندیهای شخصی بهمنظور حضور و مشارکت مؤثر در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، بهویژه حوزۀ اشتغال، محروم هستند. همچنین، اغلب آنها در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای مرتبط با توسعۀ اجتماعی و اقتصادی نادیده گرفته میشوند و بهعنوان گروههای آسیبپذیر با مسائل و مشکلات عدیدهای همچون عدم برخورداری از پایگاه اجتماعی و اقتصادی معین مواجه هستند. بیتوجهی به نقش زنان در سطح سیاستهای کلان جامعه و تخصیص منابع باعث عدم موفقیت برخی برنامههای توسعه خواهد شد.