در واقع با توجه به اینکه مشروعیت رژیم آل خلیفه در طول چهار سال نا امنی ها، درگیریها و بحران های داخلی زیر سوال رفته بود، رژیم آل خلیفه برای بهبود وضعیت سیاسی خود چه در وضع داخلی منطقه ای و بین المللی، اقدام به برگزاری انتخابات شکلی و ظاهری کرده است. لذا در حقیقت دو دوره انتخابات پارلمانی و همین طور شوراهای شهرداری برگزار شد. گزارش ها نشان می دهد که کمتر از 30 درصد از کل جمعیت بحرین در انتخابات شرکت کردند و بیش از 70 درصد این انتخابات را تحریم کردند. رژیم آل خلیفه تصور می کرد اگر خشونت را تشدید کند، امنیت را برقرار خواهد کرد. اما ثابت شد، که هر چه خشونت ها از سوی آل خلیفه علیه مخالفین خودش تشدید شود؛ مردم فاصله خود را با این رژیم افزایش می دهند و لذا در این انتخابات اخیر به معنای پایان عمر آل خلیفه تلقی می شود.
نگاه احزاب سنی و شیعه بحرین به انتخابات
درصد کمی از سنی ها که در حقیقت با رژیم آل خلیفه مشکل دارند و این رژیم را دیکتاتوری می دادند؛ در این انتخابات شرکت نکردند و انتخابات را تحریم کردند. درصدی هم از سنی های بحرین که مشکلی با رژیم آل خلیفه ندارند، در این انتخابات شرکت کردند. اما رژیم آل خلیفه بیشترین تلاشش این است که از اتباع کشورهای دیگر مثل عربستان و امارات، برای حضورپای صندوق های رای گیری استفاده کند و یک نوع پروپاگاندای سیاسی، اجتماعی ایجاد کند. بنابراین اتباع بیگانه را وارد بحرین کرد و آنها را پای صندوق های رای گیر آورد. این نوعی تقلب در انتخابات است. حضور اتباع بیگانه تنها 30 درصد از رای دهندگان را تشکیل داد. اما هم اهل سنت وهم شیعیان که درصد بالایی را تشکیل می دهند. انتخابات را تحریم کردند و هم اکنون فقط اطرافیان آل خلیفه هستند، که از این رژیم تبعیت می کنند. در بعد دیگر احزاب شیعه انتخابات را تحریم کردند. شیعیان از رهگذر تحریم انتخابات تلاش کردند، که مشروعیت رژیم آل خلیفه را زیر سوال ببرند. عدم حضور شیعیان و بخشی از سنی ها در پای صندوق های رای گیری نشان می دهد، که رژیم آل خلیفه ، مشروعیت الان خود را در سطح داخلی از دست داده است و باید تغییری اساسی و اصلاحات اساسی در پیکره رژیم آل خلیفه به وجود آورد و شرایطی فراهم کند، که همه مردم را در ساختار قدرت شریک کند. درغیر این صورت رژیم آل خلیفه در آینده سرنگون خواهد شد.
تفاوت ها و شباهت های همه پرسی اخیر مردمی با انتخابات دولتی
همه پرسی که اخیرا از سوی مخالفین برگزار شد، به نوعی رفراندومی برای نامشروع جلوه دادن رژیم آل خلیفه بود. اغلب مردم به ساختار فعلی حاکمیت در بحرین رای منفی دادند. یعنی اعلام کردند، که این رژیم با این شاکله ای و این که از 18 وزارت خانه موجود 15 وزارت خانه در اختیار خاندان ال خلیفه است، نامشروع است و باید تغییر اساسی ایجاد کند. درحقیقت نوعی رفراندوم از سوی احزاب مخالف بحرین صورت گرفته است. هرچند رژیم آل خلیفه به صندوق رای گیری مخالفان هم حمله کرد. ولی اکثریت مردم که مخالف رژیم آل خلیفه هستند، به رژیم آل خلیفه رای منفی دادند.
در واقع حضور گسترده مردم در همه پرسی مخالفین نشان می دهد که رژیم آل خلیفه با طیف وسیعی از احزاب سیاسی مخالف روبروست. به نظر می رسد، که در حال حاضر شرایط برای رژیم آل خلیفه بسیار دشوار شده است و طبق آمار موجود حدود 75 تا 80 درصد از مردم مخالف حاکمیت آل خلیفه و یا حداقل مخالف سیستم موجود و نظام موجود در رژیم بحرین هستند و خواهان دگرگونی اساسی در ساختار قدرت در بحرین هستند.
تاثیرات سیاسی انتخابات و همه پرسی
طبیعی است انزوای سیاسی آل خلیفه پس از این انتخابات و پس از این همه پرسی در مقایسه با گذشته، تشدید شده است. با توجه به این که اساسا رژیم آل خلیفه از آغاز تظاهرات و ناآرامیها ی بحرین از فوریه سال 2011 تا کنون یعنی نزدیک به چهار سال است، که شیوه ی سرکوب را به جای شیوه تعامل و گفتمان بامخالفین در پیش گرفته است و به همین دلیل روز به روز در انزوای بیشتری قرار گرفته است. اکنون بحرین به جزیره ای متروکه تبدیل شده است و مشروعیت ندارد. چه در سطح داخلی که اختلاف میان حاکمیت و مردم به شدت افزایش پیدا کرده است و چه در سطح منطقه ای و جهانی هم رژیم ال خلیفه هم به شدت در انزوا قرار دارد.
تاثیر نتایج همه پرسی در نگاه سازمانهای بین المللی و حقوق بشری و کشورهای غربی
بازیگران عمده متاسفانه نگاه دوگانه ای نسبت به مسائل منطقه و جهان دارند. از آنجائی که منافع غرب و آمریکا اقتضا می کند، که رژیم آل خلیفه در قدرت باقی بماند و تغییر اساسی در قدرت به وجود نیاید، هیچ گونه واکنشی نسبت به تظاهرات در بحرین نداشتند. در واقع سازمان های مدعی مدافع حقوق بشر تحت کمک های مالی عربستان و چند کشور حوزه خلیج فارس، هیچگاه واکنش جدی در مقابل حوادث کشورهای حوزه خلیج فارس از خود نشان نمی دهند. در حالی که بیشترین خشونت ها و بیشترین کشتارها در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس صورت می گیرد، دارای رژیم های کاملا دیکتاتور هستند. در این بین سازمان مدعی دفاع از حقوق بشر به خاطر کمک های مالی عربستان و نفوذی که آمریکا و غرب روی این کشورها یعنی بحرین وعربستان دارند، واکنشی از خود نشان نداده و نمی دهند. به همین دلیل به نظر می آید، سازمان های دفاع از حقوق بشر نسبت به بحران های بحرین بی تفاوت است.
آینده های تحولات سیاسی بحرین
اگر حرف پادشاه بحرین در مورد کناره گیری جدی باشد و بخواهد قدرت را به فرزند خود انتقال دهد، ممکن است، گشایشی در فضای سیاسی بحرین بوجود بیاید. اما اگر پادشاه بحرین به همین شکل به حاکمیت خود و سرکوب مردم ادامه بدهد، قطعا هیچ گونه پیشرفتی در روند سیاسی بحرین بوجود نخواهد آمد و درگیریها ادامه پیدا خواهد کرد و خشونت ها تشدید خواهد شد. بنابراین بهترین راه این است که قانون اساسی بحرین تغییر کند. پادشاه قدرت را به فرزند خود منتقل کند. در این میان از آنجائی که ولیعهد فعلی بحرین تمایل بیشتری برای گفتگو با گروه های مخالف دارد ، به نظر می رسد اگر انتقال قدرت به صورت سیال و آرام صورت بگیرد، بحرین از فضای فعلی خارج خواهد شد. درغیر این صورت بحرین شاهد تشدید خشونت ها خواهد بود و سقوط ال خلیفه بیشتر مورد توجه مخالفین خواهد بود. در این شرایط اگر واقعا غرب و آمریکا خواهان ایجاد ثبات و امنیت در بحرین هستند. می باید پادشاه بحرین را وادار کنند، که قدرت را به پسرش منتقل کند. همچنان که این اتفاق در قطر رخ داد. اما به نظر می آید، آمریکاییها وغربی ها هیچ گونه اراده ای برای انتقال قدرت در بحرین از خود نشان نمی دهند ، لذا شرایط هر روز در بحرین پیچیده تر می شود و درگیریها تشدید خواهد شد . طبق آمار موجود 5 هزار نفر از مخالفین برجسته رژیم آل خلیفه در زندان ها هستند، که زیر شکنجه قرار دارند . این رقم برای جزیره کوچکی با جمعیتی حدود 700 هزار نفر در بحرین بسیار زیاد است و باید کشورهای غربی نسبت به نقض حقوق بشر در بحرین واکنش نشان دهند.