تأثیر شکافهای قومی و نژادی بر سایر بحرانها در جمهوري آذربايجان
گفتگو با برهان حشمتي/کارشناس مسائل جمهوري آذربايجان
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام
با نگاهی به پیشینه و روند بحرانهای قومی و نژادی در کشور جمهوري آذربايجان باید گفت شکافهای قومی-نژادی و شکافهای بین اقوام و نژادها در جمهوري آذربايجان در تداوم بحرانها و تأثیرگذاری بر سایر بحرانهای سیاسی، اقتصادی و … در جمهوري آذربايجان مؤثر بوده است. در این میان بحث دربارۀ اقوام جمهوري آذربايجان و بسترهای شکلگیری بحرانهای قومی و نقش آنها در سایر بحرانها موردتوجه گفتگوی زیر است.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: نقش دولت در اختلافات، شکاف و درگیریهای قومی جمهوري آذربايجان چیست؟
افکار و عقاید دولت جمهوری آذربایجان نقش مهمی در ایجاد بحرانهای قومی کنونی در این کشور داشتهاند. این افکار و عقاید همراه با تحریفهای گسترده در مطالب تاریخی و فرهنگی و عمده کردن عنصر هویتی قومی جعلی برای آذریها در سامانه فکری حاکم بر دولت جمهوری آذربایجان، همچنان اقوام غیر آذری را به هیچ میگیرد. بهعنوانمثال، مطالب کتب درسی که به دانش آموزان در جمهوری آذربایجان آموخته میشوند، اقوام غیر آذری این کشور را که در ترکیب جمعیتی این کشور دهمیلیوننفری ، اقوامی مهم و بزرگ محسوب میشوند، تقریباً به هیچ گرفته میشوند. این وضعیت را حتی میتوان در اعلام آمار جمعیتی از طرف کمیته دولتی آمار جمهوری آذربایجان نیز مشاهده کرد. مثلاً باآنکه اظهر من الشمس است که قومیت تالش در جمهوری آذربایجان، دومین قوم در این کشور است، در آماری که کمیته دولتی آمار از جمعیت اقوام موجود در شرایط کنونی این کشور منتشر میکند، قومیت تالش بهعنوان یک قوم بسیار کوچک معرفی میشود. برای درک ماهیت این مسئله خوب است به آماری که هماکنون در پایگاه اینترنتی رسمی کمیته دولتی آمار جمهوری آذربایجان وجود دارد نگاهی بیندازیم. کمیته دولتی آمار جمهوری آذربایجان، ترکیب قومی جمعیت این کشور را به ترتیب زیر اعلام کرده است:
آذربایجانیها……………………………………………………………………………….. 6/91 درصد
لزگیها………………………………………………………………………………………. 2 درصد
ارمنیها……………………………………………………………………………………… 3/1 درصد
روسها……………………………………………………………………………………… 3/1 درصد
تالشها…………………………………………………………………………………….. 3/1 درصد
آوارها………………………………………………………………………………………. 6/0 درصد
ترکها…………………………………………………………………………………….. 4/0 درصد
تاتارها………………………………………………………………………………………. 3/0 درصد
تاتها…………………………………………………………………………………….. 3/0 درصد
اوکراینیها………………………………………………………………………………. 3/0 درصد
ساخورها…………………………………………………………………………………. 1/0 درصد
گرجیها……………………………………………………………………………….. 1/0 درصد
یهودیها……………………………………………………………………………… 1/0 درصد
کردها………………………………………………………………………………….. 1/0 درصد
قریزها…………………………………………………………………………… 04/0 درصد
اودین ها……………………………………………………………………….. 04/0 درصد
خینالیق ها……………………………………………………………………… 02/0 درصد
سایر اقوام…………………………………………………………………….. 1/0 درصد
البته، در عمل و روندهای جاری سیاسی در جمهوری آذربایجان، یهودیان بهعنوان دومین قوم مهم در این کشور در نظر گرفته میشوند و تأکیدی که مقامات دولتی از رئیسجمهوری گرفته تا مقامات پایین دولتی بر حضور و اهمیت یهودیان در جمهوری آذربایجان میکنند و نقش و جایگاهی که برای یهودیان قائل شدهاند، نشان میدهد که امروزه حاکمیت جمهوری آذربایجان سعی دارد این کشور را بهعنوان کشوری آذری – یهودی بشناساند. رصد تمامی تدابیر و برنامههای در نظر گرفتهشده برای برگزاری «سال چند فرهنگ گرایی» در جمهوری آذربایجان در سال 2016 نیز نشاندهنده این سیاست است. به نظر میرسد که تبعات این برنامه در سالهای آتی خود را نشان خواهد داد و تبعات وخیمتر و ناپسندتری از سیاست افراطی «آذربایجان گرایی» ائلچی بیگ و حیدر علیاف و سیاست «انترناسیونالیسم اقوام و خلقهای شوروی» را به بار خواهد آورد.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: نقش ارتش در اختلافات، شکاف و درگیریهای قومی جمهوري آذربايجان چیست؟
در مورد نقش ارتش و ساختارهای قدرت در دولت جمهوری آذربایجان در سیاست قومی نیز باید اشارهکنم که حاکمیت جمهوری آذربایجان از این ساختارها و بخصوص «قشون داخلی » وزارت کشور برای سرکوب و منکوب کردن هرگونه فکر و هویت مغایر باسیاست حاکم استفاده میکند و این نیز بجای حل ریشهای مسائل، صرفاً موجب مسکوت ماندن یا سرپوش گذاشته شدن بر آنها میشود و عقدههای فروخته را بر رویهم انباشته میکند و چهبسا اگر شرایطی نظیر اواخر عمر امپراتوری روسیه تزاری یا نظام کمونیستی که حاکمیت مرکزی و توانایی برخورد نظامیاش تضعیف شد و درگیریهای خونین قومی را به دنبال داشت، یکبار دیگر در جمهوری آذربایجان ایجاد شود، معلوم نیست که این بار چه درگیریهای وحشتناکی روی دهد.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: بازیگرانی خارجي تا چه حدی در دامن زدن به بحرانهای قومی- نژادی در جمهوري آذربايجان دخیل هستند؟
متأسفانه بازیگران خارجی در هدایت و مدیریت بحرانهای قومی در جمهوری آذربایجان نقش بسیار مهمی دارند. در مورد بحران قرا باغ که بهعنوان مهمترین و آشکارترین مناقشه قومی در جمهوری آذربایجان ، نقش ارمنستان بهعنوان یکطرف این مناقشه، نقش روسیه و آمریکا و کشورهای اروپایی بخصوص فرانسه و انگلیس و آلمان و نقش ترکیه در تداوم و تشدید خصومت میان آذریها و ارامنه کاملاً مشهود است و نیازی به شرح و بسط چندانی ندارد. در این میان، افزایش روزافزون نقشی که رژیم صهیونیستی در این بحران دارد، بسیار جالبتوجه و قابلتأمل است. رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر تحت پوشش همکاریهای نظامی و امنیتی و فرهنگی با دولت جمهوری آذربایجان ، تلاش بسیار جدی و پیگیری را در تعمیق و پیچیدهتر کردن بحران قرا باغ بکار بسته است و در مدت کوتاهی در دوره ریاست جمهوری الهام علیاف، توانسته است بهعنوان بزرگترین شریک نظامی جمهوری آذربایجان پس از روسیه تبدیل شود و در درگیری که در اوایل ماه آوریل 2016 میان نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در حاشیه قرا باغ، کاربرد تسلیحات فروختهشده از طرف رژیم صهیونیستی به جمهوری آذربایجان نقش مهمی داشت. اکنون به نظر میرسد که اگر درگذشته تفاهم و توافق میان روسیه ، آمریکا ، ترکیه و فرانسه برای حل مناقشه قرا باغ ضروری بود، اکنون رژیم صهیونیستی بهعنوان عامل یا بهتر بگویم مانعی بسیار مهم در مقابل این مسئله است. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی و بهطور کل جریان صهیونیسم و سازمانهای یهودی – صهیونیست نظیر مرکز یهودی سیمون ویزنتال آمریکا و «سازمان طرحهای بینالمللی برای جامعه» رژیم صهیونیستی با ارتباطاتی که با ارکان مختلف دولت جمهوری آذربایجان از اداره مشاور اقوام و ادیان ریاست جمهوری به ریاست کمال عبدالله اف گرفته تا «مرکز بینالمللی چند فرهنگ گرایی باکو» و کمیته دولتی امور دیاسپورا ، کمیته دولتی امور گروههای دینی و اداره مسلمانان قفقاز و سایر سازمانهای غیررسمی نظیر «داک» ( گروهک به اصطلاح کنگره آذربایجانیهای دنیا) دارند، در شکلدهی به سیاست فرهنگی و قومی جمهوری آذربایجان نقش بسیار مهمی ایفاء میکنند.
جالب است که این سیاست در سال جاری، بهعنوان «چند فرهنگ گرایی» معرفی میشود. اما، آنچه در آن وجود ندارد، چند فرهنگ گرایی واقعی است که به اوج رسیدن اقدامات دولت جمهوری آذربایجان برای جلوگیری از برگزاری مراسم عاشورای نارداران و لنکران، بهعنوان مهمترین شهر تالش نشین جمهوری آذربایجان، نشانه بارز این وضعیت در سال جاری بوده است. این در شرایطی است که در همین سال، جشنها و برنامههای گستردهای برای یهودیان در جمهوری آذربایجان تدارک دیده و اجراشده است و در چهارمین نشست از سری «گردهمایی سراسری آذریهای دنیا» نیز که ازقضا در ماه ژوئن سال جاری در باکو برگزار شد، رئیسجمهوری آذربایجان و سایر مقامات این کشور بر طبل «سیاست آذربایجان گرایی» کوبیدند و در همین گردهمایی سراسری ، نمایندگان گروهها و سازمانهای «آذربایجانی-یهودی» که از اسراییل به باکو آمده بودند و رهبران سازمانهای دیاسپورای آذربایجانی ساکن آمریکا و اروپا و روسیه حضوری چشمگیر داشتند و خطمشی سیاست قومی دولت جمهوری آذربایجان را برای پنج سال دیگر تعیین کردند.
آينده شکافها و درگیریهای قومي و مذهبي در اين كشور چگونه است؟
معلوم نیست که اگر شرایط خلأ مشابه شرایط خلأ اواخر عمر روسیه تزاری و نظام کمونیستی شوروی ایجاد شد و درگیریهای قومی شدید را در جمهوری آذربایجان و قفقاز به دنبال داشت، یکبار دیگر در این جمهوری ایجاد شود، چه حوادث وحشتناک دیگری روی خواهد داد؟ زیرا، سیاست قومی غیرطبیعی و مبتنی بر تحریف و نادیده گرفتن ریشههای تاریخی و واقعیات موجود همچنان در این سرزمین پیگیری میشود و حتی با ورود جدی جریان خطرناک صهیونیسم به درون این سیاست، پیچیدگی و جنبههای غیرانسانی و درواقع شیطانی آن نیز مضاعف شده است. هماکنون این سیاست، عقدههای فروخفتهای را در لایههای زیرین در جمهوری آذربایجان ایجاد میکند که معلوم نیست در شرایطی که زمینه برای بروز این عقدهها فراهم شود، اختلافات به چه شکل بروز خواهد کرد. بخصوص که حاکمیت جمهوری آذربایجان براثر غرور و نخوتی که به خاطر منکوب کردن هرگونه حرکت اعتراضی و هرگونه جنبش مردمی و اسلامی در سالهای اخیر کسب کرده است، و با اتکای به پیوندها و اتحادش با جریان صهیونیستی راه هرگونه مصالحه با جریانهای دیگر را بسته است. در این شرایط، هیچگونه چارهاندیشی برای حل مسائل فروخفته اجتماعی در این کشور نمیشود و برعکس، آنچه در این کشور یکهتازی میکند، «سیاست آذربایجان گرایی» در اتحاد با صهیونیسم است که مخالفان و معترضان را سرکوب میکند. اما، طبیعی است که این سرکوب نیز همانند سرکوب کمونیستی، پایانی خواهد داشت و در برههای که ماشین سرکوب وابسته به صهیونیسم نیز همانند ماشین سرکوب کمونیستی ، زمینگیر شود و از حرکت بازماند، نوبت به ابراز وجود نیروهای منکوب شده ، خواهد رسید.