بعد از سرنگونی مرسی در مصر و شرایط جدید در مصر و زندانی و دستگیر شدن اخوانی ها در این کشور بسیاری از خطر رادیکالیزه شدن اخوانالمسلمین سخن گفته اند و حتی برخی به توجه جدید اخوان به این رویکرد و حتی مسلحانه اشاره کرده اند. گفتگوی زیر در همین زمینه است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اصولا بعد از سقوط دولت مرسی شرایط فکری و نوع نگاه اخوان به تحولات سیاسی چه بود و دارای چه تغیراتی شد؟
در واقع می توان گفت که اخوانیها در این شرایط سعی کردند که حقشان را در ریاست جمهوری و حق قانونیشان را در عرصه سیاسی مجددا بدست بیاورند. مهم ترین اقدامی آنها پوشش برای احیای حقشان در ریاست جمهوری بود. یعنی به هیچ وجه آنها در صدد زیر زمینی شدن و در صدد مقابله جدی با حکومت بر نیامدند. استراتژی و راهبرد کلیشان این بود که بتوانند حق ریاست جمهوریشان را که یک حق قانونی بود و با رای مردم حاصل شده بود، را احیا کند. مجموعه کوشش های شان در این زمینه میسر شد. البته از نظر ساختاری سعی کردند که با توجه به دست گیری رهبرانشان از جمله آقای مرسی، سازمان دهی و تمهیداتی را به کار بگیرند تا جایگزینی برای نبود رهبران درجه یک، درجه دو و حتی درجه سه باشد. لذا سازمان در اداره خود به سرعت توانست، خلائی که به دلیل دستگیری رهبران ایجاد شده بود را با یک اقدام اساسی و تحسین برانگیز حفظ کند و در حد احیا هم آنها دست به تشکیل یک ائتلاف به نام ائتلاف حق مشروعیت و یا بازگشت حق مشروعیت به نام اخوان و در پشت پرده اعضای اصلی اخوان بودند زدند. آنها برای احیای حق قانونی ریاست جمهوری در عرصه های تبلیغاتی انواع پوشش ها را به کار گرفتند و در داخل سعی کردند این ائتلاف راه پیمائی ها را تا حد ممکن برگزار کنند. لذا به هیچ وجه راه برد آنها در ابتدای امر راه برد حکومت یا مقابله با نظام کودتا نبود.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: از نظر فکری آیا می توان گفت تغییراتی در نگاه اخوان به جامعه مصر به جهان اسلام و غیره اتفاق افتاده است؟
خیر، ما در مجموعه آنچه که به عنوان اخوان شناخته می شود، تغییر فکری یا ایدیولوژِیک نداریم. آنها فقط در خصوص به کارگیری یک استراتژی درست در عرصه سیاسی به این نتیجه رسیدند، که زمانی که قدرت ریاست جمهوری و پارلمانی را درمدت کوتاه دوسال در دست داشتند، اشتباهاتی انجام داده اند. اما در ادامه راه و درنگاه فکری و مشی مبارزاتی هیچ تغییری ایجاد نشد و همان دیدگاه سابق را داشتند. به رغم اینکه اخوان از طیف های مختلف تندرو، کندرو، لیبرال و غیر لیبرال تشکیل شده است، لیکن مجموعا برایند دیدگاه ها هیچگاه هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه جماعت اخوان المسلمین ، تغییراتی در دیدگاهای فکری داده باشد، وجود ندارد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا تغییری در رابطه با نهادهایی مثل الازهر و نهادهای خارج از مصر رخ داده است یا این روابط ادامه دارد؟
در اخوان حتی زمانی که آقا مرسی سوگند ریاست جمهوریش را در برابر اساتید و دانشگاهیان عضو الازهر ادا کرد به نظر می رسید که حتی در آنجا هم به الازهر به عنوان یک نهاد کاملا قابل پذیرش نگاه نمی کنند. در واقع اخوان در خصوص نظامیان مصر در خصوص دیگر اعضا و شخصیت ها و بخصوص در قبال الازهر همواره دوشیوه داشتند، یکی شیوه اعمال شده علنی و دیگری شیوه غیرعلنی. آنها هیچ کدام ازاین نهادهای (نه ارتش نه الازهر و نه حتی شخصیت ها و احزاب دیگر) را هیچ گاه به طور کامل نمی پذیرفتند. ولیکن از نظر سیاسی سعی می کردند، که همراهی آنها را کسب کنند. لذا می توان گفت این سیاست ادامه دارد. بعد از سقوط آقای مرسی هیچ نشانه ای مبنی بر خصومت ورزی اخوان نسبت به الازهر در دست نداریم. هیچ کدام از اعضای اخوان و نشریات علیه الازهر موضع خصمانه و مخالفت اتخاذ نکرده اند. البته الازهر همسو با نظامیان و حاکمیت مصر علیه اخوان مواضعی را اعلام کرد و خصومت ورزی کرد ولیکن ممکن است در لابلای مقالات و درلابلای سخنان گلایه هایی از اخوان داشته باشند. اما هیچگاه این گلایه ها به خصومت ورزی نینجامیده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا با توجه به تحولات کنونی چون افزایش حضور گروه های تروریستی در مصر و اینکه خبرهایی در مورد گرایش بعضی از اعضای اخوان المسلمین به داعش و گروه های تروریستی و غیره وجود دارد. آینده نگاه اخوان به چه سمت و سویی پیش می رود ؟
اخوان اکنون دقیقا استراتژی و راهبردی را به کار گرفته اند و تاکتیک های را مورد استفاده قرار می دهند . در دوران دیکتاتوری انورسادات درزمان دیکتاتوری آقای مبارک به کار گرفته بودند. آنها سعی کردند تشکیلات اخوان همچنان پا برجا باشد. روابط و مناسبات شان با مردم بسیار خوب باشد و همواره سعی کردند که به هیچ وجه وارد خط افراط نشوند. آنها از ابتدا و قبل از آن به این نتیجه رسیده بودند که راه های افراطی و خشونت بار نمی تواند آنها را به سرانجام برساند. آنها هیچگاه در صدد آن نبوده و اکنون هم نیستند. یعنی مجموعه اخوان با توجه به ترکیب مقامات و اعضایی که در حال حاضر این حزب را اداره می کند. به هیچ وجه در فکر ورود به عرصه تروریسم نبودند و همواره کوشش کرده اند که جدایی خود را از گروه های افراطی به نمایش بگذارند. فقط دریک مقطع کوتاه انتخاباتی آنها با حزب النور (که ساخته عربستان و وهابی بود) موضعی همسو اتخاذ کردند. این مدت بسیار کوتاه بود و فقط این همسویی در انتخابات پارلمانی بود. ولیکن بعدا این همسویی را کنار گذاشتند. لذا یکی از کوششهای اصلی شان این است که این تصور ایجاد نشود که آنها همسو با داعش و گروه افراطی و یا القاعده هستند. البته تنها جایی که اخوان در قضیه افراط موضع آشکاری دارد، همسویی با گروه های معاند سوری است. اما چون در صحنه سیاسی، متاسفانه شاخه اخوانی در سوریه همسو با گروه های تکفیری داعش و گروه های افراطی و وهابی عمل کرده است، آنها هم تائید کردند. یعنی گروه اخوان المسلمین هم مواضع اخوان سوریه را تائید کرد. ولی چون در عرصه داخلی مصر هیچگاه با گروه های تکفیری همسو نبودند و دولت مصر به دروغ اخوان را درردیف گروه انصار بیت المقدس که بعدها خود را تحت عنوان داعش ولایت سینا معرفی کرده است، نبوده است.
دولت مصر به دروغ و ناحق و طوری واقعا بی سابقه در جهان عضویت در گروه اخوان المسلمین را بعد از کودتا مساوی همکاری با تروریست و عضویت در گروه تروریستی معرفی کرد . بعد از اینکه این آئین نامه واین مقررات را گذاشت در واقع رسما اعلام کرد که عضویت در اخوان مساوی با تروریست است، هرگونه همکاری با اخوان را هم تروریست معرفی کرد و در این چهار چوب بود که آنها را درکنار انصارالبیت المقدس و گروه های افراطی و القاعده قرارداد و در واقع پشتیبانی دولت های غربی را برای سرکوب اخوان از این جهت کسب کرد. درحالیکه این دو گروه جدا هستند.