ترکیه همسایۀ شمال غربی ایران،کشوری بهظاهر متحد است؛ اما بهدلیل تقسیمات جغرافیایی و قومی، به سه قسمت تقسیم میشود. اهمیت جغرافیای ترکیه بهقدری است که همواره در طول تاریخ بر فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی آن تأثیرگذار بوده است. ایران در کنار عراق و سوریه از همسایههای مهم این کشور است که در بسیاری از مناطق و موضوعات با یکدیگر رقابت میکنند. رقابت این دو از نوع تعاملی است و نه حذفی؛ زیرا هر دو خوب میدانند که برای رسیدن به اهداف بلندمدتشان به یکدیگر نیاز دارند. عراق یکی از مناطق حساسی است که همواره برای دو طرف، اهمیت بسیاری داشته است. بر آن شدیم تا ضمن بررسی جایگاه ایران و ترکیه در کشور عراق در طول سالهای اخیر، چشماندازی روشن از آیندۀ حضور این دو در منطقۀ حساس ارائه دهیم.
برای درک بهتر موضوع لازم است ابتدا به چالشهای پیش روی ترکیه در این کشور بپردازیم. کردهای عراق و فعالیتهای گروه شبهنظامی پ.ک.ک، موضوع بسیار مهم آب، امنیت خطوط انتقال انرژی، نفوذ فرهنگی و قدرت نرم از جمله آنهاست که از قضا با منافع ایران در سطح منطقهای و بینالمللی تا حد زیادی همپوشانی دارد. سرچشمۀ دو رود حیاتی منطقه، یعنی دجله و فرات، از مناطق کردنشین این کشور نشئت میگیرد. ترکیه که خود را مالک این دو رود میداند، همواره از این موضوع بهعنوان اهرم فشار بر عراق و سوریه استفاده کرده است که عواقب آن، تا حد زیادی، منافع ملی ایران را هم تحتتأثیر قرار میدهد؛ برای مثال، پروژههای سدسازی، افرایش ریزگردها در استانهای جنوبی و جنوب غربی کشورمان را به دنبال دارد. این موضوع با کردهای ترکیه و پیکارجویان پ.ک.ک ارتباط ویژهای دارد. در واقع، یکی از اهداف دولت ترکیه از احداث آنها جلوگیری از انتقال تجهیزات این پیکارجویان است. از این روست که آنان همواره در تخریب این سدها میکوشند. آب اهرم قدرتمندی است که عراق و سوریه را در سیاستگذاری به ترکیه وابسته میکند و در مقابل، پ.ک.ک، خود، اهرم فشاری دیگر علیه دولت ترکیه است. تضعیف این گروه منابع آبی پاییندست را بیش از پیش تهدید میکند و اساساً تضعیف کردهای ترکیه تعادل آبی منطقه را بر هم خواهد زد. به نفع سوریه، عراق و حتی ایران است که رابطۀ پ.ک.ک با دولت مرکزی همواره مخدوش باقی بماند. به نظر میرسد که ترکیه میخواهد ایدئولوژی دینی را به خدمت اهداف ژئوپولتیکی خود درآورد. به همین دلیل، دولتمردان آن که روزی داعیۀ برافراشتن پرچم خلافت سنّی در جهان اسلام را در سر داشتند، اکنون به مقدسات شیعیان احترام میگذارند. شرکت شخص اردوغان در مراسم عاشورا و برگزاری جلسات متعدد فرهنگیمذهبی برای شیعیان عراق از نشانههای تغییر استراتژی ترکیه در جهت افزایش نفوذ در عراق است که این خود بر روابط ترکیه و ایالات متحده آمریکا تأثیر منفی خواهد گذاشت. همان طور که پیشتر گفتیم، موضوعات مطرحشده با منافع و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نیز همپوشانی دارد. تلاشهای جمهوری اسلامی ایران در قبال طرح گاپ و ماناوگاپ به اقدامات دیپلماتیک و انتقادات کمرمق محدود بوده است. در سال ۱۳۹۵ خورشیدی ایران تلاش کرد قطعنامهای برای مقابله با ریزگردها بهصورت کلی و بدون انتقاد جدی از ترکیه به تصویب برساند. این قطعنامه بالاخره در آذر سال ۱۳۹۵ و در کمیتۀ دوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. بحران محیطزیستی ناشی از این پروژهها تنها به شهرهای جنوب غربی ایران محدود نمیشود و مناطقی از کشور عراق، از جمله شهر بصره، همواره شاهد اعتراضات ناشی از کمبود آب و برق بوده است. این میتواند تهدیدی بالقوه برای منافع ترکیه در عراق قلمداد شود؛ بهطوری که کشور ایران و عراق با استفاده از اهرم فشار کردها و بهخصوص پ.ک.ک، دولت ترکیه را در این موضوع تحتفشار قرار دهد؛ اما از طرفی، عزم جدی در بغداد برای انجام این کار وجود ندارد و از طرف دیگر، حمایت بیش از اندازۀ جمهوری اسلامی ایران از پ.ک.ک به خدشهدارشدن روابط با آنکارا منتهی میشود. به همین خاطر است که مقامات تهران تاکنون با احتیاط بسیار، دربارۀ ارتباط بحران ریزگردهای ایران با پروژۀ سدسازیهای ترکیه اظهارنظر کردهاند. حفظ آرامش و ثبات، بهخصوص در میان کردهای ترکیه و عراق، برای جمهوری اسلامی ایران بسیار لازم و ضروری است؛ زیرا آن را یک گام به کریدور تجاری مهم شرق به غرب و انتقال گاز از راه عراق و سوریه به اروپا نزدیکتر خواهد کرد. با وجود اختلافات جزئی، اما کلیدیِ ایران با ترکیه بر سر کردها، هر دو بر تشکیلنشدن کشور کردی متفقالقول هستند. با وجود اکتشاف میادین جدید گازی در دریای سیاه، ترکیه باز هم به گاز ایران نیاز دارد. جمهوری اسلامی ایران برای گسترش نفوذ خود میخواهد خطوط انتقال گازش به اروپا را به کشور عراق و سوریه گسترش دهد؛ اما با سد ترکیه روبهروست؛ زیرا بهنفع این کشور نیست که بعد از روسیه، نقش انحصاری خود را در میزبانی خطوط انتقالی گاز به اروپا از دست بدهد. از طرفی، منطقی به نظر میرسد که آنکارا برای افزایش روابط انرژی محور خود با تهران، نقش میانجیگر مثبت در هر مذاکره یا رابطه، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، با آمریکا داشته باشد. با رصد و بررسی روند تغییرات سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه به این نکته پی خواهیم برد که حداقل از زمان رویکارآمدن حزب عدالت و توسعه، قدرت نرم و کاهش فعالیتهای نظامی، بهخصوص در عراق، مورد توجه قرار گرفته است. سرمایهگذاری برای افزایش روابط تجاری دوجانبه با عراق تا سقف ۲۰ میلیارد دلار، احداث خطلولۀ نفتی کرکوک-جیهان که اکنون ۲۵ درصد از نفت عراق را حمل میکند، پیشیگرفتن از جمهوری اسلامی ایران در تأمین برق این کشور، توجه به دیپلماسی فرهنگی و موضوعات فکری، علاوه بر اثبات ادعای بالا، از کاهش نفوذ ایران و حتی آمریکا طی سالهای اخیر در عراق حکایت دارد. آمارها نشان میدهند که نقش جمهوری اسلامی ایران تا قبل از خروج آمریکا از برجام، در عراق گستردهتر بود؛ اما از می ۲۰۱۸ تاکنون ترکیه و عربستان سعودی نقش سابقاً پررنگ ایران را تصاحب کردهاند. به نظر میرسد سایۀ خروج از برجام بر نفوذ ایران در عراق هم تأثیر گذاشته است. ترکیه هم که از این موضوع آگاهی کامل دارد، در خلأ حضورش در عراق، تمام تلاش خود را برای اثرگذاری در منطقه به کار میگیرد. در بالا به این نکته بسیار مهم اشاره کردیم که در صورت ادامۀ روند رادیکالیسمشدن سیاست در ترکیه، این کشور، دیگر از حمایتهای مؤثر ایالات متحده آمریکا برخوردار نخواهد شد؛ اما اگر ایران در کنار نگاه به شرق و گسترش روابط خود با همسایگانش به بهبود روابط خود با غرب بپردازد و دیپلماسی چندجانبهگرایی را در پیش بگیرد، میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد.