آسیای مرکزی با نگرانی در انتظار خروج نظامیان خارجی از افغانستان است
دکتر جان سی. کی دالی[i]
ترجمه و تلخیص: موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
پس از 18 ماه مذاکره، ایالات متحده و طالبان در 29 فوریه “توافق صلح” دوجانبه خود را در دوحه در کنار نمایندگان بیش از 30 کشور جهان امضا کردند. کشورهای همسایه شمالی افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان که پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی موجودیت یافتند، نگران پایان ماموریت و خروج نیروهای خارجی از افغانستان و به دنبال آن، شدت یافتن بی ثباتی در این کشور پس از توافق صلح هستند. حال پرسش اینجاست که در صورت خروج کامل نیروهای خارجی از خاک افغانستان و اوج گیری احتمالی نا آرامی ها، آیا این سه كشور به تنهایی می توانند واكنش قابل قبولی انجام دهند، به ویژه تركمنستان كه موضع بی طرفی بین المللی آن توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است.
پیشینه: طول و توپوگرافی مرزهای ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان با افغانستان مانع کارایی مرزهای آنها می شود. مرز ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان با افغانستان به ترتیب، 46 مایل(744 کیلومتر)، 85 مایل(137 کیلومتر) و 888 مایل(143)کیلومتر است. به جز ترکمنستان بی طرف، دیگر کشورهای استقلال یافته ی اتحاد جماهیر شوروی در آسیای مرکزی به عضویت کامل در سه سازمان بین المللی درآمدند، که به طور بالقوه می تواند عاملی برای تقویت امنیت این کشورها باشد. هم تاجیکستان و هم ازبکستان عضو اتحادیه کشورهای مشترک المنافع (CIS) هستند، در حالی که ترکمنستان عضو ناظر این اتحادیه است. تاجیکستان همچنین عضویت سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) را داراست، در حالی که تاجیکستان و ازبکستان اعضای کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) هستند. گفتنی است، هماهنگی سیاست های ضد تروریستی ملی توسط این سازمان ها از اهداف اصلی این سازمان هاست. در تاریخ 12 مارس، نمایندگان آژانسهای مرزی روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان و همچنین سرویس هماهنگی شورای فرماندهان نیروهای مرزی این کشورها در سمرقند با یکدیگر ملاقات کردند و به بحث در مورد وضعیت مرزهای جنوبی کشورهای مستقل مشترک المنافع و تدوین اقدامات لازم برای جلوگیری از نفوذ تروریست ها و افراط گرایان به قلمرو کشورهای مشترک المنافع پرداختند. اقدامات ضد تروریستی سازمان همکاری شانگهای به سال 2004 زمانی که اعضا، ساختار منطقه ای ضد تروریستی خود (RATS) را در نشست تاشکند پایه گذاری کردند، باز می گردد. این ساختار بر تداوم مانورهای مشترک نظامی ضد تروریستی تاکید می کرد. در اکتبر 2007 ، سازمان همکاری شانگهای، در دوشنبه توافق نامه ای را با “سازمان پیمان امنیت جمعی” به منظور گسترش همکاری در زمینه مسائل منطقه ای، از جمله امنیت فراملی، جرم و قاچاق مواد مخدر امضا کرد.
ابتکار عمل “سازمان پیمان امنیت جمعی” در توافق نامه 2009، به منظور امکان اقدام یکپارچه به بی ثباتی منطقه ای ایجاد نیروی واکنش سریع جمعی (KSOR) است که پنج عضو از هفت عضو اتحادیه به آن پیوستند. چنین اقدامات دفاعی، با توجه به تردیدهای منطقه ای در مورد عمق تعهد طالبان به توافق نامه صلح پیش بینی شده است. تأکید بر این اقدامات احتیاطی بیش از هر چیز بر این واقعیت استوار است که از زمان حمله به افغانستان به رهبری ایالات متحده در اکتبر 2001، و شکست طالبان در یک نبرد دو ماهه، این گروه اقدامات تلافی جویانه ی خود را در راستای بازپس گیری قدرت آغاز کرده و در این راستا دهها هزار غیرنظامی افغان را به قتل رساندند. طالبان همچنین به چندین گروه تروریستی پناه داده است، در حالی که عمدتاً درآمد خود را با تجارت مواد مخدر در افغانستان، تأمین می كند. تخمین زده می شود در حال حاضر 90 درصد تریاک جهان در افغانستان تولید می شود. اما واقعیت حیرت انگیز این است که در حال حاضر قلمرو طالبان بیش از هر زمان دیگری از سال 2001، گسترش یافته است. در واقع طالبان امروز تقریبا نیمی از کشور را کنترل می کنند و این موضوعی است که بر نگرانی ها درباره ثبات سیاسی کشور در پی خروج نیروهای خارجی می افزاید. بخش دیگری از تردیدها در مورد اجرایی شدن این توافق، به عملکرد دولت های ایالات متحده برمی گردد که سال هاست دولت افغانستان را به حاشیه رانده است، زمانی با امتناع از ورود دولت قانونی افغانستان به این مذاکرات و اخیراً با امضای توافق نامه بدون حضور غنی، رئیس جمهور این کشور به عنوان یکی از طرف های مهم این توافق. علیرغم امضای توافق، خشونت بین طالبان و نیروهای دولتی افغانستان همچنان ادامه دارد، هرچند سرعت آن کاهش یافته است. این در حالیست که در 25 مارس، یک عضو داعش برای آنچه انتقام از “مسلمانان در کشمیر” خواند، به یک معبد سیک ها حمله کرد و قبل از آن که توسط نیروهای امنیتی کشته شود، 80 نفر را گروگان گرفت و 25 نفر را به قتل رساند.
پیامدها: توافق نامه عدم تجاوز ژانویه 1973 بین آمریکا و ویتنام شمالی، به ظاهر به ایالات متحده اجازه داد تا با “صلح و افتخار” از جنگ ویتنام خارج شود. به طور مشابه، به نظر می رسد توافق 29 فوریه با طالبان هم یک مانور تاکتیکی است که به ایالات متحده و متحدانش اجازه می دهد از نبرد 19 ساله خود در افغانستان بیرون بیایند و به ترامپ اجازه دهند که ظاهرا به تعهدات مبارزات انتخاباتی خود در سال 2016 عمل کند تا “جنگ های بی پایان” را متوقف کند و هزاران سرباز آمریکایی را در طول سال منتهی به انتخابات به خانه برگرداند. برای درک میزان شکنندگی این توافق؛ کافیست این موضوع را در نظر بگیریم که توافق صلح افغانستان، دولت این کشور و همسایگان آن را از ورود به مذاکرات و روند صلح منع کرده است. در مورد آینده افغانستان، به نظر می رسد که بدون حمایت مالی حداقلی ایالات متحده، دولت غنی شانس کمی برای بقا در برابر طالبان، که پس از توافق صلح تقریباً به طور مداوم حملاتی را علیه نیروهای دولتی افغانستان ترتیب داده است. اگرچه پیش بینی قاطع در مورد آینده افغانستان تا حد زیادی غیرممکن است، نشانه های نگران کننده ای وجود دارد که بیان می کند عدم ثبات در این کشور ادامه خواهد یافت و این بی ثباتی لزوماً به مرزهای کشور محدود نمی شود. در حقیقت در مقایسه با رویکر غرب به توافق، طالبان توافقنامه را به شدت متفاوت نشان می دهند. 29 فوریه، دقایقی پس از توافق دوحه، رهبر طالبان، هبیت الله آخوندزاده بیانیه ای را در مورد ” توافق نامه خاتمه اشغال ایالات متحده” در وب سایت “صدای جهاد جنبش” جنبش صادر کرد. آخوندزاد خاطرنشان كرد: “… پس از آنكه نيروهاي متحد به رهبري آمريكا عليه وطن ما تجاوز كردند، امارت اسلامي نماينده ملت افغانستان، با كمك خدا، سرانجام به توافقي در مورد خاتمه اشغال افغانستان پس از گذشت نزديك 19 سال رسيد. جهاد و مبارزه و این پیروزی، پیروزی جمعی کل ملت مسلمان و مجاهد است … “.
همسایگان افغانستان ممکن است از این واقعیت که طالبان یک برنامه ملی با محوریت دولت-ملت برای ایجاد مجدد امارات اسلامی خود دارند، کمی آرامش بگیرند. این در حالیست که القاعده، که یک دستور کار جهانی را دنبال می کند، به طالبان و مردم افغانستان به دلیل دستیابی به توافق صلح تبریک گفت و آن را “یک پیروزی تاریخی” برای مجاهدین خواند. این اولین اظهار نظر رسمی القاعده در مورد توافقنامه بود که از طریق رسانه رسمی خود “الصحاب” و همچنین در شبکه های پیام رسانی “راکت چت” و “تلگرام” در 12 مارس منتشر کرد. چنین اظهاراتی باعث شده است كه همسایگان شمالی افغانستان بتوانند همکاری های خود را فراتر از جلسات مذاکره و دیدارهای چند جانبه گسترش دهند. ازبکستان و تاجیکستان توافقنامه “مشارکت 2020” را برای همکاری نظامی امضا کردند. در 11 مارس، مانور ضد تروریستی در مقیاس بزرگ تاجیکستان و ازبکستان، که بیش از چهار روز ادامه داشت، در محدوده آموزش فخروبد تاجیکستان، در 19 مایل (30 کیلومتری) جنوب شهر دوشنبه آغاز شد. این رزمایش شامل مانور هواپیماها، وسایل نقلیه زرهی، توپخانه و سلاح رزمی در یک مانور آموزشی مشترک برای دفع نفوذ احتمالی تروریست ها از افغانستان بود. وزیر دفاع تاجیکستان، ژنرال شیرعلی میرزو بر مانور دو جانبه نظارت کرد. ظرفیت هوایی بسیار مهم است. نه طالبان و نه هیچ یک از گروه های تروریستی که در افغانستان فعالیت می کنند قدرت هوایی ندارند. کنترل آسمان، حاشیه ی امنی در عملیات نظامی مناطق غربی فراهم می کند. علاوه بر این، در حالی که تجهیزات ارتش نظامی ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان نسبتاً متوسط است، اعضای پیمان شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی، به طور بالقوه می توانند پشتیبان نظامی قابل توجهی را در سناریوهای بدتر دریافت کنند.
توافق ایالات متحده با طالبان در حقیقت یک مانور حفظ ظاهر تاکتیکی است که به ایالات متحده و متحدان آن در ناتو اجازه می دهد تا از جنگ 19 ساله خود در افغانستان خارج شوند. در خلأ امنیتی احتمالی، کشورهای خط مقدم آسیای مرکزی با برآوردهای مختلف ناخوشایندی روبرو می شوند که می تواند صفوف طالبان شامل 10،000-15000 شهروند خارجی را در برداشته باشد، که حداقل نیمی از آن ها تاجیک، ازبک و قزاق هستند. به نظر می رسد ناپایداری سیاسی و امنیتی برای آینده ی سرنوشت افغانستان قابل پیش بینی است. انتخابات ریاست جمهوری سپتامبر 2019 و ترکیب آن با تهدید کاهش حمایت مالی ایالات متحده، می تواند به این احتمال قوت بخشد. مایك پومپئو در 24 مارس، اعلام كرد كه وزارت امور خارجه در صورت عدم تصویب قطعنامه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، كاهش كمك های خود را به افغانستان به یك میلیارد دلار در دستور کار قرار خواهد داد، وی همچنین تهدید كرد كه احتمالا یك میلیارد دلار دیگر هم از این کمک ها در سال 2021 كاهش خواهد یافت. وی ازعان کرد نزاع سیاسی بین غنی و عبدالله “تهدید مستقیمی برای منافع ملی ایالات متحده” است. از آنجا که واشنگتن در حال کاهش حضور خود در “قبرستان امپراتوری ها” است، گذشته از هرآنچه ممکن است در محیط نظامی پسا غرب افغانستان رخ دهد، همسایگان شمالی کابل با احتیاط در حال تقویت “سد مستحکم “نظامی، با پشتیبانی احتمالی روسیه و چین برای اطمینان از عدم ورود هرج و مرج های داخلی افغانستان به سرزمین های خود هستند.
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تأیید مطلب یا بیانگر دیدگاههای موسسه نیست.
[i] تحلیلگر آسیای مرکزی و قفقاز، انستیتوی آسیای مرکزی و قفقاز و برنامه مطالعات جاده ابریشم