بن سلمان در خدمت اهداف دوگانه کاخ سفید
دکتر مصطفی مطهری؛ کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان
محمد بن سلمان ولیعهد عربستان تا چند ماه قبل با دارا بودن ویژگیهایی چون تهور، شجاعت، اصلاحگربودن و ملیگرا زبانزد محافل رسانهای در عرصه سیاست بود؛ اما این تحلیلهای تمجیدی و تحسینی پیرامون شخصیت ولیعهد سعودی که از وی فردی قدرتمند ساخته بود. دیری نپایید که نقاط قوت یک جوان جویای نام در عرصه سیاست به پاشنه آشیل وی تبدیل شد؛ بطوریکه با برگشتن ورق بخت او در سپهر رسانهای قدرت و سیاست، نقاط قوت به یکباره به نقاط ضعف وی بدل گردید و به محملی برای تاختن به او و سیاستها و برنامههایش تغییر چهره دادند.
اگرچه با مطرح شدن طرح موسوم به معامله قرن در رابطه با موضوع سرزمینهای اشغالی و داشتن نقش ستونی محمد بن سلمان در اجرای این طرح و کمکرسانی به دونالد ترامپ و رژیم اسراییل، دامنه انتقادات به اهداف و برنامههای ولیعهد سعودی در عرصه منطقهای را فراهم شد اما آنچه که به یک عامل تهدیدی در جهت متزلزلسازی وجهه تصنعی وی در عرصه منطقهای و جهانی و همچنین جایگاه داخلی و مشروعیتزدایی از او تبدیل شد، اخباری است که در رابطه با ماجرای قتل جمال خاشقچی- روزنامه نگار سعودی- منتشر شد که هر روز نیز با انتشار گزارشات تازه از آن در رسانههای خبری در گستره جهانی شکل بغرنجتری به خود میگیرد و بر دامنه رسواییهای مرتبط با آن نیز افزوده میشود.
از این رو پیوند خوردن ماجرای قتل خاشقچی و اخبار و فجایع مرتبط با یمن که در قالب تجاوز سعودی به یمن که شاهکار ولیعهد جاه طلب و پر مدعای سعودی، در راستای حصول به تاج و تخت آغاز شد، ریاض را در تنگنای سختی قرار داده است؛ بطوریکه این موضوعات چالشی با توجه به قابلیت های درونی شان، ذیلِ همراه سازی قلوب و احساسات افکار عمومی در سطح جهانی موجبات تضعیف موقعیت ولیعهد سعودی را فراهم آورده است. و به تبع آن نیز کشانده شدن این آزردگی های عمومی به سطح دولت ها نیز سبب شده است تا صحبت های بازنگری در روابط خود با سعودی یا به عبارتی محمد بن سلمان و حمایت های معامله گونه از او به طور جدی مطرح گردد.
با وجود مواردی از قبیل آنچه در رابطه با نحوه برخورد و میزان حمایت آمریکا از ریاض و ولیعهد سعودی وجود دارد، موضعگیریهای واشنگتن در این باره حائز اهمیت بالایی است. اگرچه در اینباره میان کنگره با کاخ سفید اختلافات عدیدهای وجود دارد اما نکته مهم در این راستا اصرار بر ادامه روابط کاخ سفید با ریاض است؛ دولت ترامپ مدعی آن است که این روابط در وهله نخست مبتنی بر حفظ منافع ملی ایالات متحده آمریکا است. از این رو با توجه به آنچه در اینباره در روزهای گذشته اتفاق افتاد، در این یادداشت به تحلیل مواضع کاخ سفید درباره این موضوع میپردازیم:
1- از جمله دلایل اصلی و مطروح درباره ادامه حمایتهای واشنگتن از ریاض و ولیعهد عربستان که رسانهای نیز شد، منافعی است که از جانب روابط واشنگتن با ریاض تامین میشود. در واقع تامین منافع واشنگتن با عقد قراردادهای تسلیحاتی به خودی خود خواهد توانست به دامنه مانورهای داخلی و خارجی کاخ سفید بیفزاید. و این بدان معنا است که کاخ سفید به راحتی به خاطر دلایل انسانی (فجایع یمن) از این منافع چشم پوشی نخواهد کرد.
2- مورد دیگر نقشی است که ترامپ برای ریاض در جهت اجرای پروژههای منطقهای خود مانند پروژه معامله قرن تعریف کرده است. بطوریکه در این مسیر ریاض به عنوان یکی از اضلاع مثلث در کنار واشنگتن و تل آویو مطرح است و به ایفای نقش خواهد پرداخت.
3- در واقع نقش عربستان و ولیعهد کنونی آن در اجرای پروژههای منطقه ای ترامپ، نقشی خاص و ویژه است و این نگاه به ریاض از سوی کاخ سفید براساس ادعایی است که مقامات سعودی از خود و موقعیت کشورشان در منطقه و در نزد کشورهای مسلمان همسو با آنها دارند. از این رو ترامپ با این امید که محمد بن سلمان خواهد توانست کشورهای قرار گرفته در محور ریاض را با خود و اهداف منطقهای ترامپ همراه و هماهنگ سازد، تلاش میکند تا جایی که امکان آن وجود دارد از ولیعهد سعودی حمایت و پشتیبانی کند و اخبار پیرامون او را خنثی و بی اثر سازد.
4- ترامپ به ریاض به عنوان یک منبع حیاتی اقتصادی مینگرد؛ در واقع عقد قراردادهای مهم نظامی – تسلیحاتی – امنیتی و تجاری میان واشنگتن و ریاض، برای ترامپ که شعار اول آمریکا را سر میداد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ارتقا وضع اقتصاد داخلی و سطح بهره وری و معیشت جامعه آمریکا که کاخ سفید بر آن تاکید شعاری – آماری جدی دارد از این طریق میسر خواهد بود. گواه جمله فوق، سخنان و اظهارات ترامپ بعد از عقد قرارداد تسلیحاتی 110میلیارد دلاری با ریاض بود که مدعی شد پول را به داخل آمریکا آورده است.
5- حفظ امنیت رژیم اسراییل و مقابله با دامنه نفوذ منطقهای و نقش رو به افزایش ایران در منطقه، ماموریت و مسئولیتی است که کاخ سفید بر عهده ریاض و شخص ولیعهد سعودی قرار داده است. در واقع بنا بر اظهارات مقامات کاخ سفید (از جمله وزیر دفاع و زیر خارجه) در جلسه استماع سنا، ریاض به خوبی در این راستا از عهده این نقش بر میآید. پس دست کشیدن از ولیعهد سعودی که به طور کامل در اطلاع کم و کیف برنامههای منطقه ای ترامپ است امری غیر ممکن به نظر می رسد.
6- با توجه به موراد ذکر شده در سطور فوق که حاوی رویکردهای چندگانه و چند بعدی کاخ سفید برای حمایتهای مادی، معنوی، نظامی، امنیتی و سیاسی از ریاض است، باید این گونه جمع بندی کرد که از نظر کاخ سفید ادامه حمایتها از همپیمانان منطقهایشان مانند ریاض، فروش تسلیحات به آنها نه تنها منافع ملی ایالات متحده آمریکا را در بخشهایی مانند اقتصاد تامین خواهد کرد بلکه در اجرای پروژههای منطقهای نیز خواهند توانست منافع راهبردی آنها را تامین سازد و آنها در این راستا به موفقیتهای مورد نظر نائل گرداند.
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشتها، مقالات و مصاحبههای منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاههای موسسه نیست.