نقش گذشته عربستان
عربستان سعودی از نظر جغرافیایی در نقطه حساس کرانه های غربی خلیج فارس قرار گرفته است. در بعد اقتصادی یکی از کشورهای مهم نفت خیز بویژه در نیم قرن اخیر است و مهم تر از وجود کعبه و مدینه منوره به عنوان دو پایگاه محل تجمع آرمانی مسلمانان جهان است موقعیت و امتیاز ویژه ای به عربستان داده است. در این بین نوع نظام در این کشور نظام سلطنتی وراثتی بوده است و چون قبلا تحت سلطه استعمار رسمی انگلیس بوده نوعی سیاست متمایل به غرب را دنبال کرده است . در این بین متاسفانه با تغییر نسل های حاکمیت در عربستان سعودی برخی طیفهای تندرو در عربستان سعودی تا حدی نگاه های بلند پروازانه و مداخله گرایانه در برخی از کشورهای عربی و حتی در سطح دنیا داشته اند و این امر آنها را وادار کرده تا در مسیرهایی قرار گیرند که به نفع جهان اسلام ، جهان عرب ، وحدت و آرمان ملت های مسلمان و فلسطین نبوده است .
اختلاف عربستان سعودی با کشورهای همسایه از دیر باز وجود داشته است. اما هر کدام خصوصیات کشورهای دیگر را مراعات میکردند و اگر هم در زمینه ای اختلاف وجود داشته است به واکنش های توطئه آمیز تبدیل نمیشد و همواره نوع رابطه حفظ میشده است اما متاسفانه در دو دهه و یا سه دهه اخیر اشتباهاتی موجب شده تا عربستان سعودی در یک سری از تحولات درگیر شود. بیشتر این امر بر اثر نوعی توهمات و یا تحریک آفرینی از بیرون بوده است. مثلا توهم ایران هراسی در منطقه یکی از ترفندهای اولیه رژیم های سلطه گر بوده است و از بدو پیدایش انقلاب اسلامی و خروج ایران از دایره سلطه غرب این نگاه وجود داشته است. چنانچه عربستان در جنگ تحمیلی صدام به نمایندگی از غرب و کشورهای وابسته به بلوک غرب عمل میکرد و نوع همراهی در منطقه را به سمت واگرایی و رویارویی بدل می کرد. در این حال به رغم گذشت هشت سال و خساراتی که به کشورهای منطقه وارد شد آرمان جدایی و خصومت بین کشورها محقق نشد و ملت عراق در یک بازه زمانی سریع عملا از روش حزب بعث جدا شد و کشورهای منطقه هم که در کنار عراق بودن در این تجاوز ها هم یا ضربه خوردند و یا سهمی از این امر نبرند. در واقع کشورهایی که از نزدیک ایران را میشناسند می بایست کمتر تحت تاثیر این امر قرار میگرفتند .
نقش همگرایی عربستان در جهان اسلام
عربستان سعودی به عنوان کشوری که خود را حامی یا متولی حرمین شریفین میداند سعی داشته به عنوان الگویی اسلامی ارائه کند اما با توجه به عملکرد در این زمینه در مواردی با دو گانگی روبرو بود . عربستان با توجه به وجود دو جایگاه مهم اسلامی مورد توجه جامعه اسلامی، جهان عرب و کشوهای اسلامی بوده است و بیشتر کشورهای نگاهی مثبت به عربستان داشتند. در واقع هدف این بوده است که ارتباط پابرجا بماند ولی عربستان در جهت تاثیر گذاری به بسیاری از صحنه ها وارد شد و با توجه به فشارها و تاثیرات بیرونی نتوانست بهره گیری مناسبی داشته باشد. در بحران لبنان چه در دهه 1960 و بعد از آن عربستان سعودی یکی از طرفهای تاثیر گذار بود اما این تاثیر گذاری به جایی اینکه نوعی همراهی برقرار کند به واگرایی و خصومت بدل شد. در مرحله اخیر بعد از ده سال گذشته و به دنبال نفوذ امریکا در صحنه عراق و افغانستان عربستان نقش پیشتازی را نداشت بلکه تا حد زیای به صورت پیرو ، ساکت و تایید کننده غربیها فعالیت کرد . ریاض در نهایت به شکل خصم مخالف در سوریه ظاهر شد و با دادن هزینه های سنگین وارد کارزاری شد که جز زیان مادی برای این کشور و ضربه سیاسی بر ساختار این نظام نتیجه ای عاید این کشور نشد .یعنی انتظاری که از عربستان سعودی در سوریه و حتی عراق بود این بود که عربستان سعودی به گونه ای فراگیر با نفوذ خود از هر گونه تخریب و جنگ جلوگیری و در جهت رفع کدورت ها کمک کد نه خود به طرفی از دعوا و بحران بدل گردد.
نقش و نفوذ ابزارهای نفوذ عربستان سعودی در جهان اسلام
در واقع عربستان سعودی با داشتن پول و ثروت های کلان و همچنین ارتباط و رابطه با کشورهای غربی به عنوان نمونه کشور تاثیر گذار شده است. همچنین با اعزام داعیه های اسلام گرا به کشورهای مختلف و نوعی آموزش و تربیت یک نسل در جهت تایید نظام سنتی و عربی بوده است. اما این ابزارها گاه با شرایط امروزه موثر نبوده است و عربستان سعودی حداقل در یک دهه گذشته از سمت و سوی قبلی به روشهای دیگر روی آورده است و اکنون با رژیم ها و نظام های هم پیمان ائتلاف کرده است . این تغییری چون حساب شده نبود شاید عربستان متضرر شد . اکنون آنها هم اعتراف میکنند که در این مرحله اشتباهات خیلی بزرگی رخ داده است و نتوانسته عربستان را به اهداف استراتژیک نزدیک کند.
آینده نقش عربستان در جهان اسلام
در واقع آینده کاملا به نوع نگاه و استراتژی عربستان دارد. در واقع اگر این راه با همین مسیر ادامه یابد و اشتباهات گذشته اصلاح نگردد و اشتباهات خود را مورد ارزیابی قرار ندهد مجددا متضرر میگردد. اکنون هم برای اولین بار عربستان در صحنه رسانه ای و سیاسی مخالفین بسیار زیادی دارد. در حوزه منطقه ای و کشورهای مانند قطر و تا حدی عمان که قبلا در ائتلاف با آن کشور بوندند مشکل دارد. لذا عربستان سعودی برای بازنگری در سیاست می تواند مسیر این کشور را تغییر دهد. این امر بستگی به روش و تاکتیک و استراتژی آینده این کشور دارد. البته عربستان سعودی باید خیلی هزینه کند تا به موقعیت قبلی خود برگردد و مسیر جدیدی را دنبال کند. با توجه به اینکه بحران های منطقه زیاد شده و بیشتر کشورها به دنبال نوعی آرامش هستند عربستان سعودی می تواند از این فرصت بهره برد. این امر مشروط بر این است که نخست فشار امریکا و کشورهای خارجی بر ضد این کشور کم گردد و در مرحله دیگر تبعیت از خواسته ها و اهداف و منافع دیگران آن را به ادامه روندی که به عنوان طرف دعوا در مشکلات منطقه ظاهر شده است بازدارد و در مسیر فراگیری در جهت همگرایی کشورها در پیش گیرد.
جدا از این باید توجه داشت که هر کشوری با توجه به جایگاه اقتصادی، سیاسی و ژئوپلتیک خود در این حوزه تاثیر گذار است اما الزاما نقش مهمی ندارد مگر اینکه کشورهای دیگر نوعی استراتژی را به تعدادی از کشورهای تعمیم دهند و آنها هم تبعیت کنند. آنچه اکنون در نهایت میتواند تاثیر گذار باشد رسیدن به اهداف مشترک با بقیه کشورها و ملت ها و در پیش گرفتن مسیری همگرا است که منافع همه را تامین کند ولی در مرحله کنونی اینکه عربستان به کشوری دیگر نفوذ و از راه این نفوذ نقش آفرینی کند جواب نداده است.