یک سال بعد از باغوز ، داعش نه شکست خورده و نه احیا شده

یک سال بعد از  باغوز ، داعش نه شکست خورده و نه احیا شده 

آرون ی. زلین[i]

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

 از سال گذشته که داعش آخرین عناصر قدرت خود در باغوز سوریه را در چنین روز­هایی از دست داد اتفاقات زیادی برای این گروه رخ داده است. قابل توجه ­ترین آنها مرگ نخستین خلیفه خود خوانده این گروه ابوبکر البغدادی بود که در حمله نیروهای ویژه ایالات متحده در بارشیا سوریه، در اکتبر گذشته کشته شد. داعش متعاقبا جانشین بغدادی و رهبر خود را ابو ابراهیم الهاشمی القریشی اعلام کرد و تاکنون هیچ نشانه ای از اختلال در فعالیت­ های این گروه در نتیجه این انتقال مشاهده نشده است. در واقع، علیرغم اظهارات شدید دولت آمریكا مبنی بر اینكه داعش پس از سقوط باغوز شكست خورد، این سازمان همچنان فعال است. با این حال، هنوز هم خیلی زود است اعلام شود که داعش دوباره آماده جنگ است. در عوض، زنده مانده و در انتظار لحظه مناسب است تا از فرصت­ ها استفاده کند اما نه لزوما به همان روشی که در سال­های 2006-2004 اتخاذ کرد (وقتی برای اولین بار اهمیت پیدا کرد) یا 2014-2012 (هنگامی که بعد از شکست­ های بزرگ در عراق دوباره زنده شد). با این وجود، بسیاری از پویایی ­های فرقه ­ای و حاکمیتی اساسی که هشت سال پیش منجر به تجدید حیات آن در عراق و سوریه شد، همچنان پابرجاست.

تداوم وفاداری

در پی خسارات سرزمینی سال­ گذشته؛ داعش یک کمپین ­ویدئویی باعنوان”و [بهترین] نتیجه برای پرهیزکاران” است را با هدف تجدید بیعت با ابوبکر البغدادی در میان وابستگان مختلف خود در شبکه ­های جهانی خود منتشر کرد. این کمپین حمایت­ های زیادی را از شعب اصلی این گروه در عراق و سوریه و همچنین “ولایات” و نیز پشتیبانی­ هایی را افغانستان، جمهوری آذربایجان، بنگلادش، چچن، جمهوری دموکراتیک کنگو، مصر، لیبی، موزامبیک، نیجریه، فیلیپین، سومالی.؛ تونس ، ترکیه و یمن به دست آورد. پس از مرگ بغدادی، داعش کمپین مشابهی را با استفاده از عکس راه انداری کرد که بعیت و وفاداری وابستگان مختلف خود به رهبری جدید را نشان می­ داد، این بار نیز حمایت از شعباتی درافغانستان، جمهوری آذربایجان، بنگلادش، بورکینا فاسو، کنگو، مصر، اندونزی، عراق، لیبی، مالی، موزامبیک، نیجریه، پاکستان، فیلیپین، سومالی، سوریه، تونس و یمن اعلام ­شد.

عملیات­ها پس از شکست در باغوز

از شکست در باغوز تا 19 مارس 2020 ، داعش مسئولیت بیش از 2،000 حمله در عراق و سوریه را برعهده گرفته است. در سوریه تعداد این حملات 973 مورد در استان­ های زیر بوده است:580 حمله در دیرالزور،150 حمله در رقعه، 141حمله در هاساکا، 48 حمله­ در حمص، 33 حمله در درعا، 16 حمله در حلب، 4 حمله در دمشق و 1 در قنیطره. در عراق نیز این حملات 1414مورد بوده که شامل، 452 حمله در دیالی، 171 مورد در کرکوک، 146 حمله در بغداد، 138 حمله در نینوا، 133 حمله در الانبار، 71حمله در صلاح الدین، 32 حمله در بابل بوده است. از این داده­ ها می توان دریافت که داعش پایگاه بسیار قوی­ تری در منطقه دیرالزور سوریه و منطقه دیالی عراق نسبت به جاهای دیگر دارد. این همچنین نشان می­ دهد که عناصر کوچکتر هنوز هم در مناطقی مانند کرکوک، رقعه، بغداد، هاساکا، نینوا و الانبار نسبتا فعال هستند و حدود 11-15 حمله در ماه انجام می ­دهند. بنابراین، به نظر می­ رسد زیرساخت فرمان و کنترل داعش دست نخورده باقی مانده است. اگرچه تعداد حملات در نگاه اول چشمگیر به نظر می­ رسند، اما از منظر مقایسه­ا ی کم هستند (اگرچه به طرز نگران کننده ­ای گسترده). به عنوان مثال، در عراق،  سال 2019 شاهد کمترین میزان مرگ و میر غیرنظامیان از زمان جنگ سال 2003 بود، روند نزولی که به نظر می­ رسد امسال هم ادامه داشته باشد. طبق آمارها تا فوریه 261 غیر نظامی کشته شده است. این بسیارکمتر از سال گذشته است، برای مثال عراق در سال 2019 ( 2392) 2018 ( 3319)، 2017 ( 13183)، 2014( 20218) مرگ را شاهد بود، با این وجود اوج مرگ و میر در این کشور سال 2006 بود که این رقم به 29526 رسید.

 البته داعش مسئولیت همه این مرگ ­ها را برعهده ندارد، اما از جمله گروه­ های شورشی غالب است که حداقل از سال 2009 تاکنون در عراق فعالیت داشته است. داده­ ها همچنین ممکن است نشان دهند که تعداد واقعی مبارزان باقی مانده داعش در عراق بسیار پایین­ تر از آن چیزی است که معمولا تخمین زده می­ شود، چرا که سطح خشونت بسیارپایین تر از آن مقداری است که گروه در ضعیف­ ترین حالت خود اعمال می­ کند. به عنوان مثال سال­ های 2009 و 2011، به دنبال “بیداری” قبیله ­ای و افزایش نیروهای آمریکایی، و هنگامی که مرگ و میر سالانه در حدود 4،000-5،000 بود. طی یک سال گذشته، دولت ایالات متحده، سازمان ملل و دیگر نهادها ادعا کرده ­اند که 25000 مبارز در عراق و سوریه باقیمانده اند؛ حدود 11،000 در عراق و 14،000 در سوریه. اگر این ارقام دقیق بودند سطح و میزان خشونت باید بیشتر از آن چیزی بوده که این داده ­ها آن را نشان می­ دهند و تعداد مرگ و میز بیش از سال گذشته بود. اگر، با این حال، تخمین­ های ایالات متحده آمریکا و سازمان ملل شامل اعضای داعشی درگیر در فعالیت ­های غیر نظامی است، بنابراین نمی­ توان با استفاده از این معیارها مقایسه هایی را با دوره­ های تجدید حیات گذشته انجام داد چرا که داعش تا سال 2013 چنین دستگاه بوروکراتیک گسترده ای نداشت.

چشم انداز آتی

به نظر می­ رسد استان دیالی وضعیت خود به عنوان مرکز حملات داعش در عراق را با توجه به نقش دیرینه آن چه به عنوان محلی برای جوانه زدن اقدامات این گروه شورشی در بین سال ­های 2004-2003 و چه به عنوان محلی برای بازگشت این گروه­ پس از شکست ­های 2009- 2007، ادامه دهد. یکی از دلایل این امر زمین است. این منطقه با کوه ها، کانال­ ها ، جنگل­ ها و سایر ویژگی­ ها جغرافیای پوشیده شده است که مخفی شدن و کمین را آسانترکرده  و انجام اقدامات ضد تروریستی کارآمد را دشوارتر می ­کند. علاوه براین در سال 2020، دیالی علاوه برمرگ و میر شاهد آدم ربایی نیز بوده است، احتمالا این یکی از روش­ هایی است این گروه برای باج گیری و به دست آوردن پول استفاده می­ کند. در موصل نیز بین سال­های 2009 تا 2014 این گروه برای بازگشت و به دست آوردن ثبات چنین اقداماتی را انجام می­ داد. دیالی همچنین محل تلاقی گروه­ های قومی و مذهبی مختلف از جمله اعراب سنی، عرب های شیعه، کردها و ترکمن ها است. داعش می­ تواند از  اختلافات موجود بین این دسته­ بندی­ های برای یافتن فرصتی مناسب بهره برداری کند.

اگر چه گسترش خشونت در طول نوارهای مرزی سرزمین عراق امری محتمل بوده و جای نگرانی دارد، با این حال به نظر می ­رسد ظهور و نقش آفرینی داعش بیشتر در سرزمین­ سوریه و به ویژه در شهر­های ضلع شرقی رود فرات متمرکز شود. نارضایتی شدید در منطقه دیرالزور بزرگترین فرصت را برای به دست گیری قلمرو به این گروه می دهد. از همه مناطقی که در حوزه استحفاظی دولت خودمختار شمال و شرق سوریه (AANES) قرار دارد، دیرالزور کمتر تحت کنترل مستقیم بازوی نظامی دولت، نیروهای دموکراتیک سوریه، به ویژه بعد از خروج نیروهای نظامی آمریکا و ورود ترکیه از ماه اکتبر؛ است. در نتیجه بر اساس داده­ های مرکز اطالاعات روژاوان، تعداد حملات نیروهای دموکرات سوریه و متحدان آن علیه داعش از 32 مورد در اوایل سال 2019 به 16 مورد در اوایل سال 2010 کاهش یافته است. علاوه براین شرایط غالب و موجود در آن منطقه کمک­ های بشر دوستانه را محدود کرده و مانع از شروع اقدامات برای بازسازی و توانبخشی محلی می ­شود. علاوه براین خبرنامه دیرالزور گزارش داده است که داعش تلاش دارد مجددا از ماه فوریه مالیات­ های جدیدی بر مردم تحمیل کند. علاوه بر این یکی ازدلایل سطح بالای فعالیت داعش در دیرالزور این است که جمعیت آن به ویژه در شرق عمدتا عرب هستند و به دوراز کنترل و نفوذ دولت خودمختار شمال و شرق سوریه (AANES) هستند که عمدتا به وسیله کردها رهبری شده و در شمال سوریه مستقر است. این بدین معنا است که ائتلاف آمریکا فرصت را برای ایجاد یک ساختار حاکمیتی پایدار در منطقه از دست داده است. علاوه بر هر دو طرف فرات را قبایل محلی تشکیل می­ دهند. همچنین حضور نیروهای دولت بشار اسد، ایران و کلا شیعیان فرصتی خوبی را به داعش­ می­ دهد که در صورت امکان بتواند از اختلاف شیعه و سنی و یا حتی از اختلاف میان خود اعراب بهره برداری کند.

 با توجه به این شرایط، ائتلاف آمریکا با هدف تقویت روابط و محدود كردن آزادی حرکت و توانایی فعال شدن داعش در منطقه، باید به شوراهای محلی در منطقه دیرالزور دولت خودمختار شمال و شرق سوریه (AANES) دست یابد. این اقدام همچنین باعث می­ شود که این گروه­ شورشی دیگر نتواند کمپین “شکستن دیوارها”ی دیگری را راه اندازی کند. در صورت شکل­ گیری چنین سناریویی، داعش می­ تواند هزاران مبارز خود را از زندان­ های محلی و ده ­ها هزار نفر از هواداران را اردوگاه­ های پناهندگان که در شمال شرقی واقع شده اند، آزاد کند، و از این طریق هم صفوف نظامی و هم پروژه دولت ­سازی خود را دوباره تقویت کند. اکتبر گذشته به دنبال تهاجم ترکیه، و اخیرا در اواسط ماه مارس، چنین تلاش ­هایی از درون زندان­ ها و اردوگاه های مختلف اتفاق افتاد که در آن زندانیان داعش تلاش داشتند از زندان­ هایی در منطقه هاساکا فرار کنند. پیش بینی در مورد در اپیدمی رو به رشد کروناویروس در خاورمیانه و اینکه چگونه (و چقدر) ممکن است این پدیده بر پویایی محلی و خصوصا نقش آفرینی داعش تأثیر بگذارد، خیلی زود است. با این حال در حداقل­ ترین تاثیر، به دلیل تغییر اولویت­ ها، احتمالا کرونا ویروس مانع اقدامات بین­ المللی و محلی علیه این گروه خواهد شد. داعش این احتمال را یک هفته پیش در خبرنامه النبا خود ذکر کرده و اظهار داشت که هواداران این گروه نباید نسبت به دشمنان خود ترحم نشان دهند، بلکه در واقع به هر طریق ممکن در داخل و خارج از کشور آنها را تحت فشار قرار دهند. بنابراین در حالی که داعش بازنمی ­گردد، حتی درنسخه­ بسیار ضعیف­تر آن در بین سال­های 2014 تا 2016، سالگرد شکست سرزمینی سال 2019 آن هنوز هم یک نشانه جدی است. درس­ های مربوط به شکست­ اتئلاف­ های شکل گرفته برای شکست­ داعش و کمپین ­های بیداری و احیای داعش دوباره باید مورد توجه قرار گیرد و حتی ممکن است پنجره فرصت­ برای شناسایی ریش ه­های سیاسی شورش­ های آتی داعش بسته شده باشد.

 

**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت‌ها، مقالات و مصاحبه‌های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاماً به معنی تأیید مطلب یا بیانگر دیدگاه‌های موسسه نیست


[i] . تحلیل گر و کارشناس مسائل خاورمیانه