سُقُطری؛ اکسیر جادویی امارات

سقطری؛ اکسیر جادویی امارات

دکتر مصطفی مطهری

 کارشناس مسائل شبه جزیره

   

تحولات در یمن مدتی است که شکل تازه‌ای به خود گرفته است. در واقع میزان تغییر در معادلات موجود در یمن، به ویژه در بخش‌های تحت سیطره ائتلاف متجاوز سعودی، به انگیزه‌ها و مطالبات نامشروع ابوظبی از یمن و متعاقب آن موضع‌گیری‌ها و سیاست‌های ضد و نقیض ریاض درباره خواسته‌های رو به افزایش ابوظبی در یمن، بستگی دارد. به علاوه اینکه در این راستا باید به نقش نیروهای یمنی حامی ابوظبی و مخالف آن در ائتلاف و خارج ائتلاف در قالب کمیته های مردمی یمن اشاره و توجه ویژه‌ای داشت. 

اخیرا سقطری به منبع اختلافات و منازعات تازه میان امارات و ائتلاف سعودی تبدیل شده است. به طوریکه منصور هادی- رئیس دولت مستعفی یمن- که در لوای حمایت همه جانبه ریاض قرار دارد نسبت به زیاده‌خواهی‌های امارات بر مبنای اشغال سقطری واکنش نشان داده؛ و این واکنش‌ها از جانب وی تا آنجا پیش رفته که خواهان خروج امارات از ائتلاف متجاوز سعودی به یمن شده است. از این رو در این یادداشت تلاش شده است تا بطور سلسله وار به دلایل اشغال و اهمیت راهبردی این جزیره از سوی ابوظبی اشاره شود.

1- از نظر جغرافیایی سقطری مجمع الجزائری در یمن با کارکردهای چندگانه ژئوپلیتیکی است؛ سقطری شامل 6 جزیره و دارای جایگاه راهبردی ویژه‌ای در اقیانوس هند، شاخ آفریقا و خلیج عدن است. امارات اکنون بخش‌های زیادی از سواحل و اراضی جزیره سقطری را از طریق اجاره 99 ساله آن از دولت مستعفی منصور هادی، تحت کنترل خود گرفته است؛ بطوریکه این کشور درصدد است تا این جزیره مهم یمن را به مرکز نفوذش در خلیج عدن و شاخ آفریقا مبدل کند.

2- واقعیت امر این است که تلاش‌های توسعه طلبانه امارات در یمن به ضعف جغرافیایی این کشور در زمینه تاثیرگذاری‌های منطقه‌ای آن بازمی‌گردد. به عبارتی فقدان عمق راهبردی برای حضور فعال منطقه‌ای برای رقابت با قدرت‌های هژمون سنتی در منطقه مانند ایران، سعودی و ترکیه موجب شده است تا ابوظبی به سوی بدیل‌های جایگزین جغرافیایی روی آورد تا از این طریق فقر سرزمینی خود را جبران کند و به نوعی پاسخ‌گوی اهداف و برنامه‌هایی باشد که برای نفوذ منطقه‌ای خود اولویت‌گذاری کرده است. از این رو با توجه به اینکه امارات در سال‌های اخیر سیاست‌های توسعه طلبانه‌اش را در قالب تحمیل خود به عنوان یک بازیگر فعال منطقه‌ای به دیگر کشورها آغاز کرده است، سقطری و اشغال آن می‌تواند نقطه‌ای حیاتی برای آغاز کنش فعال‌تر آنها در عرصه میدان‌های منطقه‌ای به حساب آید و به نوعی به آمال آنها در دستیابی به جایگاه مطرح شدن آن در قالب یک قدرت منطقه ای نوظهور جامه عمل بپوشاند و کمک شایانی بکند.

3- اما ابعاد تحلیلی اشغال سقطری با توجه به وضعیت میدان‌های نبرد در یمن نیز برای ابوظبی مهم خواهد بود؛ چرا که اختلافات میان دو عضو مهم ائتلاف عربی (یعنی سعودی و امارات) در جنوب و حتی در بخش‌هایی از جنوب شرقی یمن به ویژه در شبوه، موقعیت برتر ابوظبی در سال‌های گذشته در مناطق ذکر شده را مورد تزلزل قرار داده است. به‌طوریکه ایجاد محدودیت‌های عملیاتی و کنشی برای امارات و نیروهای یمنی هم پیمان و تحت الحمایه امارات در جنوب و جنوب شرقی یمن از سوی عربستان سعودی، عاملی مهم برای تصمیمات اخیر ابوظبی در ارتباط با سقطری بوده است.

 اگر چه نحوه فعالیت‌های امارات در سقطری در چند سال اخیر گویای این بوده است که امارات دیر یا زود به سمت و سوی وضعیت ایجاد شده فعلی گام خواهد برداشت اما نکته مهم در این باره چرایی انتخاب زمان فعلی برای دست زدن به اقدامات اشغالگرایانه و پیاده کردن نیروهای نظامی در سقطری است که ماحصل اختلافات آشکار و منازعات پنهان میان ابوظبی و ریاض در ذیل میزان و دامنه نفوذ آنها در یمن در قالب ائتلاف است.

4- باید خاطر نشان کرد که رصد سیاست اشغالگرایانه ابوظبی در سقطری با مقاصد اقتصادی گردشگری- امنیتی و نظامی آن مرتبط است؛ اگر چه تلاش ابوظبی برای ایجاد پایگاه‌های نظامی، در این منطقه منحصر به فرد و راهبردی، اهمیت دیگر متغیرها را کمتر کرده و آنها را تحت الشعاع خود قرار داده است اما با این حال متغیرهای دیگری نیز علیرغم اهمیت نظامی امنیتی این جزیره برای ابوظبی، وجود دارد.

5- مضاف بر آنچه که گفته شد از جمله دلایل دیگر از تصمیم به اقدام مورد نظر از سوی امارات، می تواند تنش‌های میان امارات با سومالی و الزام برچیدن پایگاه‌های آموزشی امارات از سوی سومالی باشد. از این رو سقطری می‌تواند جایگزین مهمی برای انجام اهداف برنامه‌های بلندپروازانه ابوظبی در قاره آفریقا باشد. از سوی دیگر نیز از طریق حضور فیزیکی وسیع در قالب پایگاه‌های نظامی می‌تواند مخالفت‌های پنهانی عربستان با حضور اماراتی‌ها در سومالي را که از قبل‌ها آغاز کرده بود را پاسخ بدهد؛ چرا که سعودی حضور امارات در سومالی را تهدیدی برای جایگاه خود می‌دید. و به علاوه با گسترش دامنه فعالیت‌های نظامی اطلاعاتی – امنیتی در سقطری خواهد توانست به حمایت‌های خود از جمهوری سومالی لند که چالشی بنیادین برای سومالی محسوب می‌شود، بپردازد؛ و از این طریق هم اقدامات تلافی جویانه‌ای را علیه دولت سومالی آغاز خواهد کرد و هم سعودی را با کارت سقطری با ویژگی منحصر به فرد جغرافیایی و سیاسی تحت فشار قرار خواهد داد.

6- از آنجا که امارات وارد عرصه رقابت شدیدی با عربستان در یمن شده است، سیطره بر سقطری برای ابوظبی موقعیتی برتر را برای آنها در ارتباط با یمن بوجود خواهد آورد. بطوریکه امارات از طریق سقطری خواهد توانست بطور مستقل در یمن عمل کند و حتی ائتلاف را برای انجام تصمیمات و اقداماتش تحت فشار قرار دهد؛ در واقع بر مبنای همین رویکرد مذکور است که به دنبال تقاضای منصور هادی برای اخراج  امارات از ائتلاف، ابوظبی آمادگی خود را در این زمینه برای خروج اعلام کرد. همچنین ابوظبی با اعلام این موضوع که حضور نظامیان خود در استان‌های به اصطلاح آزاد شده  و سقطری را «قانونی» است و در چارچوپ عملیات ائتلاف سعودی صورت می‌گیرد، به نوعی جایگاه خود را به اعضای ائتلاف و منصور هادی یادآور شد.

اماراتی‌ها با این اظهارات به دنبال ارسال غیر مستقیم این پیام به سعودی‌ها بودند که به آنها بفهمانند ابوظبی آگاه بوده و خوب می‌داند هر آنچه در یمن و مناطق تحت نفوذ ائتلاف علیه آنها صورت می گیرد تحت نظارت سعودی‌ها است. به عبارتی امارات با این روش هم اعلام کرد و هم هشدار داد که خوب می‌داند مخالفان ابوظبی بلندگوی ریاض هستند و این ریاض است که آنها را ترغیب به گرفتن مواضع تند و منفی بر علیه امارات می‌کند.

7- با این اوصاف و با توجه به آنچه گفته شد می توان این گونه ادعا کرد آنچه در ارتباط با سقطری در حال اتفاق افتادن می باشد، متأثر از تنش‌ها و اختلافات میان ابوظبی و ریاض است که شعله‌های این اختلافات، دامن یمنی‌ها و سرزمین و جزایر متعلق به آنها را گرفته است. 

 

 

 

**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نیست.