کشمکشهای رقیبان و حضور هند در افغانستان
دکتر مجتبی نوروزی
کارشناس مسائل افغانستان
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
افغانستان پساطالبان بهواسطه ویژگیهای جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی خود تبدیل به عرصه رقابتها، فعالیتها و کشمکشهای متعدد رقبای منطقهای و فرامنطقه ای شده است و هرکدام از مدعیان تلاش میکنند جایگاه خود را در این عرصه مهم ارتقا دهند. از منظر جغرافیایی، افغانستان در تقاطع کشورهایی قرار دارد که امروز برای ایالاتمتحده و متحدانش از اهمیت خاصی برخوردارند، چین، مهمترین تهدید اقتصادی بلوک غرب در میانمدت، روسیه، مهمترین مدعی توانمندی نظامی در برابر ایشان و جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان ارائهدهنده الگو و ایدئولوژی چالشگر الگوی لیبرال دموکراسی غربی بهعنوان یک مثلث مهم افغانستان را در برگرفتهاند. همچنین افغانستان بهعنوان نزدیکترین کشور به هند و پاکستان از جایگاه ویژهای در منازعه این دو کشور برخوردار است. منازعهای که یکی از قدیمیترین، عمیقترین و تاثیرگذارترین منازعات تاریخ روابط بینالملل میباشد. علاوه بر این افغانستان بهعنوان مهمترین معبر خروج کشورهای آسیای میانه از انزوای جغرافیایی مطرح است.
در حوزه اجتماع، افغانستان پساطالبان را میتوان یکی از مهمترین نمونههای جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته دانست. گذاری که آینده ماتریس اجتماعی این کشور را شکل خواهد داد. در این گذار علاوه بر شکاف قدیمی و عمیق قومی که مهمترین ویژگی اجتماعی افغانستان در طول تاریخ بوده است، شکافهای نسلی، جنسیتی و ارزشی در حال ظهور و بروز هستند. بیشک تصویر اجتماعی آینده افغانستان از هر نظر (جایگاه افراد، گروهها و اقوام، ارزشهای اجتماعی غالب و نظام تربیتی و جامعهپذیری موردپذیرش) حاصل برآیند این شکافها و نقطه تثبیت آنها خواهد بود. لذا در چنین جامعهای هر بازیگر داخلی و خارجی متناسب با جایگاه و گفتمان مدنظر خود تلاش خواهد کرد در این برهم کنشها نقشی بیشتر و مؤثرتر ایفا نماید.
در حوزه اقتصاد دو جنبه متفاوت قابل اشاره وجود دارد. نخست، دولت افغانستان یک دولت رانتیر است که برای گذران امور جاری روزمره خود و پیشبرد اهداف و پروژههای توسعهای بهصورت جدی وابسته به رانت کمکهای خارجی میباشد. لذا هر یک از کمککنندهها به میزان کمکی که روانه این کشور میکنند خود را محق میدانند که در عرصههای مختلف دخالت نمایند و تلاش میکنند تا تأثیرگذار باشند. دوم، افغانستان بهرغم فقر ظاهری دارای منابع اقتصادی قابلتوجه نیز میباشد. منابع زیرزمینی و معادن بعضاً کم یاب یکی از این منابع اقتصادی است که بهشدت مورد توجه قرار دارد. اما درخشندگی سنگهای معدنی این سرزمین باعث نشده است تا کشورهای دیگر از بازار گسترده قابلتوجه و نیروی انسانی جوان بااستعداد این کشور بهعنوان جذابیتهای دیگری اقتصادی افغانستان غفلت نمایند.
با توجه به ابعاد سهگانه فوق بسیاری از بازیگران منطقهای و فرامنطقه ای تلاش کردهاند جهت جریانات اجتماعی و فرهنگی را بهعنوان زیرساخت اصلی جریانات سیاسی و اقتصادی به سود خودانگارههای خود تغییر دهند و این نوشتار تلاش خواهد کرد مروری هرچند کوتاه بر اهداف، استراتژیها و مهمترین ابعاد عملکردی هندوستان بهعنوان یکی از مهمترین بازیگران حاضر در عرصه فرهنگی افغانستان داشته باشد.
مانند هر موضوع دیگری در بازیگری بینالمللی هندیها باید بخش مهمی از فرآیند را در قالب رقابت با پاکستان مورد توجه و تحلیل قرار داد. دراینبین موضوع افغانستان به دلیل جایگاه جغرافیایی پیش گفته بیش از هر موضوع دیگری در این قالب قرار میگیرد. لذا برای ورود به بررسی وضعیت هندیها در این زمینه مروری کوتاه بر نگاه پاکستان به افغانستان و فعالیت هندیها در این زمینه داشته باشیم.
بهجرئت میتوان گفت افغانستان برای هیچ کشوری بهاندازه پاکستان اهمیت ندارد. سیاستمداران پاکستان از هر حزب و گرایشی و با هر نوع دیدگاهی در طول سالهای شکلگیری این کشور افغانستان را عمق استراتژیک خود میدانستهاند. این موضوع که خود تا حد زیادی ریشه در منازعه عمیق و مهم این کشور با هند بر سر موضوع کشمیر دارد در کنار اختلاف اساسی با افغانستان بر سر خط مرزی دیورند زوایای این اهمیت را آشکار میسازد. بر این اساس اجزای مختلف دولت پاکستان بهویژه آی اس آی همواره مراقب تمام تحرکات سایر کشورها در افغانستان بودهاند که دراینبین تحرکات و فعالیتهای هندوستان و در مرتبه بعدی ایران برای ایشان از حساسیت بیشتری برخوردار بوده است. در این راستا هرگونه توسعه نفوذ هند در افغانستان تهدید مستقیم منافع ملی پاکستان تلقی شده و با پاسخ این کشور که در مواردی دیپلماتیک هم نبوده است مواجه شده است.
با توجه به آنچه در مورد عملکرد پاکستان مطرح شد، هندیها هم تا حدی نگاه خود به افغانستان را بر اساس رقابت با پاکستان تنظیم میکنند. از منظر ایشان، پاکستان از ناامنیهای افغانستان برای ساماندهی گروههای کشمیری مخالف دولت هند سوءاستفاده میکند. لذا هندیها همواره مدافع فرآیندهای امنیت ساز در افغانستان بودهاند و این موضوع تأثیر مثبتی در افکار عمومی مردم افغانستان نسبت به هند داشته است. هرچند که برخوردهای گاه و بیگاه دولت هند با مسلمانان کشمیر میزان تأثیر پیش گفته را کاهش میدهد.
بعد دیگر فعالیتهای هندوستان به یکی از مهمترین وجوه قدرت فرهنگی هند یعنی سینما و موسیقی هندوستان برمی گردد. علاقه وافر مردم افغانستان به سینمای هند موجب گردیده معدود سینماهای کابل و شهرهای بزرگ افغانستان و شبکههای متعدد تلویزیونی این کشور بهنوعی در تسخیر فیلمها و بهویژه موسیقیهای هندی باشد. تأثیر موسیقی هندی در موسیقیهای کشور افغانستان بهویژه موسیقی مناطق پشتون نشین را میتوان بهصورت جدی مشاهده کرد. درواقع با مرور شبکههای تلویزیونی افغانستان میتوان به تولیدات چهار کشور برخورد: هندوستان، ایران، ترکیه و آمریکا. اما شاید بتوان سهم هندوستان را دراینبین بیش از سایرین دانست.
همچنین مرور حضور هند در فضای فرهنگی اجتماعی افغانستان بدون اشاره به تحصیل گسترده نخبگان افغانستانی در دانشگاههای این کشور مروری ناقص باشد. از سالهای دور دانشگاههای هند بهواسطه تسهیل شرایط تحصیل نخبگان هندی، مرکزی برای مراجعه ایشان بوده است. موضوعی که نتیجه آن را در میزان حضور تحصیلکردگان هند در لایههای مختلف حکومت افغانستان میتوان مشاهده کرد. شاید بتوان بعد از ایران و پاکستان که بهواسطه حضور گسترده مهاجرین میزان تحصیلکردگان زیادی را به خود اختصاص دادهاند ازنظر حجم هند را در جایگاه سوم دانست. اما از منظر قدمت و بهتبع آن میزان تأثیر، هندیها جایگاه ویژهای در این زمینه دارند.
در ارتباط با حضور در پروسه بازسازی هندیها مانند ترکیه بهسوی پروژههای نمادین متمایل بودهاند. ساخت بنای پارلمان و سد سلمی که پس از افتتاح به سد دوستی افغانستان و هند تغییر نام داد، در رأس این پروژهها قرار دارند. تلاش در این زمینه و عدم حضور در منازعات قومی در افغانستان وجهه خوبی برای هندوستان در افکار عمومی افغانستان دستوپا کرده است.
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نمی باشد.