رابطه اسلام و بودا و نگاه جریانهای مختلف بودائی به اسلام / امیر امیرگان / پژوهشگر مسائل اسلامی
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
آیین بودا یکی از کهنترین آیینهای مذهبی جهان است، که مانند بسیاری از آیینهای مذهبی خاستگاه این آیین، به شرق برمیگردد و از شبهقاره آغاز شد. اساس آیین بودا در دو اصل کلی است. اصل اول، وجود شر و درد و رنج در عالم هستی است. در مطالعه آیین بودا کلمه رنج از کلمات کاربردی و کلیدی آیین بودا است. اصل دوم، راه نجات از رنج در عالم هستی است که باید برای آن به سعادت ابدی یا نیروانا دستیافت. یکی از اصلیترین اصلهای آیین بودا اصل اهیمسا یا عدم خشونت است. بودائیان معتقدند که افراد باید این اصل را در زندگی خود در نظر بگیرند. پس آیین بودا از آیینهایی است که معتقدین به این آیین باید عدم خشونت را سرلوحه کار خود قرار دهند.
در تقسیمبندی نگرشهای مذهبی موجود در آیین بودا به تقسیمبندی ثلاثی میرسیم. آقای کلینگر از دینپژوهان معتبر جهانی، سه رویکرد مهم را در دین بودا برمیشمارد، یکی انحصارگرایی دیگری شمول گرایی و بعدی کثرتگرایی است. تفکر انحصارگرایی مذهبی، معتقد است آیین بودا تنها راه رسیدن به رستگاری و رهایی از رنج است و ادیان دیگر به راه خطا میروند، این تفکری انحصارگرایانه شبیه به تفکر گروههای تندرو نیست. این رویکرد انحصارگرایانه، رویکردی درون دینی است و آنها بدان معتقدند. رویکرد دوم شمول گرایانه است و رستگاری و رهایی را در یکراه خلاصه نمیکند. آنها معتقدند راههای متعددی وجود دارد، اما بهترین راه تفکر بودیسم است. چنانچه آیین بودای تبتی (که رهبر آنها آقای دالایی لاماست) اعتقاد شمول رایانه دارند و معتقدند همه راهها دسترسی به سعادت دارد اما تفکر بودیسم بهترین راههاست. در تفکر کثرتگرایی معتقدند که راههای زیادی برای رهایی از رنج در عالم موجود است و نمیتوان یکی از این راهها را بر دیگری برتری داد. این تفکر یک دیدگاه غیر فرقه گرایانه است و ادیان گوناگون را مورد تأکید قرار میدهند و حتی دستهبندی و رتبهبندی برای ادیان قائل نیستند و بودیسم را بهعنوان تفکری اخلاقی و سلیقه دینی قبول دارند. این سه تفکر کلی در آیین بودا وجود دارد. تقسیمبندی دیگری نیز در مورد بودائیان ساکن در کره زمین، است که تقسیمبندی تراوادا، ماهایانا است. بودای تراوادا بیشتر جنوب شرق آسیا چون سریلانکا یا تایلند را دربر میگیرد. بودای ماهایانا شاخههای متعددی دارد که یکی از آنها شاخه دالایی لاماست. بودائیهایی ذن در منطقه ژاپن تفکر ماهایانا را دارند. البته کثرت جمعیت بودیسم، مربوط به تراواداست؛ اما نمود آن بیشتر مربوط به بودای ماهایاناست (که در عرصه بینالمللی نمود زیادی داشته است) چنانچه در کنفرانسی در جهان و علاقهمندان متعدد دارد و مورد پرسش بسیار قرار میگیرد آیین بودیسم تبتی است.
نگاه جریانهای مختلف بودائی به اسلام
در خصوص مواجهه آیین بودیسم با ادیان دیگر باید گفت مواجهه آیین بودیسم با دیگر ادیان مبتنی بر ارتباط مسالمتآمیز است. لذا چالش و تنش و برخورد چالشی را در آیین بودیسم با سایر ادیان نداریم. یعنی شاهد این هستیم که آیین بودا، یک نگاه کاملاً مسالمتآمیز به سایر ادیان دارد. بهطور خاص نگاه بودیسم به اسلام بهاینترتیب است: تنها متن بودائی که اسلام به آن اشارهشده مربوط به اواخر قرن دهم یا یازدهم میلادی در جنوب شرق افغانستان و شمال پاکستان یافت شده است. این منطقه، محل زندگی بودائیها بوده است، اما امروز بیشتر محل زندگی مسلمانهاست. در این متن، درباره اسلام آیین و باورهای اسلامی را مورداشاره قرار داده است. تأکید بر اشتراکات مذهبی و تقریبی چون رحمانیت خداوند را در این متن شاهد هستیم و همچنین به آدابورسوم اسلامی نیز اشارهشده است. اما غیرازاین متن شاره خاصی به اسلام نشده است و لذا مواجهه آیین بودیسم با اسلام را یک نگرش مثبت تلقی میکنیم.
آیین بودا مبتنی بر اصل اهیمسایا عدم خشونت است، با این نگرش نباید به دنبال تندروی و نگاه چالشی به اسلام باشد. به همین دلیل، جریانهای تندور دینی نسبت به اسلام را در آیین بودا در طول تاریخ نداشتهایم. اما جریانهای سیاسیای نسبت به مسلمانهایی در مناطق جغرافیایی برخوردهایی داشتهاند؛ اما نمیتوان گفت جریان بودیسم مبتنی بر اعتقاد دینی، تندوری و خشونت را نسبت به اسلام مورد تأکید خود قرار داده باشد. لذا در طول تاریخ، جغرافیای سیاسی باعث تنشها و چالشهایی بین مسلمانان و بودائیها شده است، نه بین بودائی و اسلام شاهد تنش باشیم. البته تجربه تاریخی نشان داده است که هرجایی که اسلام واردشده، بودائیها بهراحتی به زندگی دینی خود ادامه دادهاند.
زمینه مشترک و وجوه اختلاف بودیسم و اسلام
بامطالعه آیین بودیسم، اعتقاد به یک خالق یا چند خالقی در این آیین وجود دارد. از این دید این جهان قطعاً تصادفی به وجود نیامده است و این اعتقاد با اسلام اشتراک دارد. همچنین اعتقادی به متافیزیک نیز در دین اسلام داریم. اما مهمترین وجوه اختلاف را میتوان اعتقاد به چندخدایی در آیین بودیسم دانست که مخالف با اعتقاد به یگانگی و وحدت در آیین اسلام است. همچنین تجسم خدایی و خالق را در آیین بودیسم یا اعتقاد به تجسم خدا و اعتقاد به تناسخ و (اینکه روح انسان در قالب جسم دیگری به زندگی برمیگردد) اختلافاتی بین آیین بودیسم و اسلام است.
جریانهای بودائی و رابطه با اسلام
در بین سه دیدگاهی مطرحشده نگاه کثرت رایانه و شمول رایانه، دیدگاه بهتری نسبت به سایر ادیان و اسلام دارند. ازنظر سیاسی و جغرافیای بودای تبتی (با توجه به همسایگی جغرافیایی و جوامع مسلمان) تعاملات خوبی با مسلمانها داشتهاند. منطقه تبت (که شاهد حضور بودائیهای تبتی است) در طول تاریخ با مسلمانان زندگی خوبی داشتند و نگاه بودیسم تبتی با نگاه شمول رایانه نگاه مثبتی داشته و در طول تاریخ نگاه آنها به مسلمانها، نگاه مثبت و تعاملی بوده است.
رابطه مسالمتآمیز اسلام و بودا
بودائیها در طول تاریخ مشکل خاصی با اسلام نداشتند. نگرش آنها نگرشی مسالمتآمیز نسبت به اسلام و سایر ادیان است. نگرش خیلی خاص یا علاقه خاصی هم نداشتند یا ندارند. همچنین در طول تاریخ، شواهد ارتباط اسلام و بودیسم بیشتر به حوزه شبهقاره برمیگردد. بودائیها در طول تاریخ زمانی در مناطق مسلماننشین بیشتر به دوره ایلخانیان برمیگردد. مغولان در قرن سیزدهم میلادی در ایران برخی خانهای مغول (که بودائی مذهب بودند و از بودای تبتی پیروی میکردند) باعث گسترش آیین بودیسم در منطقه تحت سلطه خود شدند و برای ترویج آیین بودیسم در بین مسلمانها تلاش میکردند. در طول تاریخ بین بودائیها و مسلمانها خشونت اتفاق نیفتاده، باید گفت در کشمیر فعلی، مناطق لاداخ، و تبت در طول تاریخ شاهد مواجهه اسلام و بودیسم بوده و ازنظر جغرافیایی، همسایگی داشتهاند. اما برخورد خشونتآمیز در این مناطق گزارش نشده است. اما اتفاقی در سال 2001 در کشور افغانستان ( طالبان برخی از مجسمههایی مقدس برای بودائیها را تخریب کردند ) و طالبان نیز دلیل این کار را اعتراض به تحریمها و عدمحمایت جوامع بینالمللی ذکر کرد نه بودیسم و مشکل با بودائیها حرکتی نوین بود. در این میان هرچند طالبان با توجه به اینکه مجسمه بودا در عالم مشهور بود، این کار را انجام دادند تا خواسته بینالمللی خود را عنوان کنند. اما قطعاً مسائل اینچنینی، یا رشد گروههای تکفیری در سالهای اخیر تأثیراتی منفی در کشورهایی با ساکنان بودائیها و مسلمان دارد. دراینبین با توجه به اینکه آیین نئوبودیسم و عرفانهای شرقی در جهان و حتی جوامع غربی در حال رشد است، قطعاً باید مطالعاتی انجام و ارتباطاتی شکل گیرد و قطعاً در دل این همگرایی و تأکید بر اشتراکات و گفتگوی ادیان و اثرگذاری در جوامع و صلح جهانی را شاهد بود.