عادی‌سازی روابط با عربستان؛ تاکتیک انتخاباتی نتانیاهو برای تداوم قدرت

سیدعلی نجات؛ کارشناس مسائل خاورمیانه

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، که طولانی‌ترین دوره زمامداری را در تاریخ این رژیم تجربه کرده است، در مصاحبه‌ای با شبکه ۱۴ اسرائیل اعلام کرد قصد دارد در انتخابات آینده نامزد نخست‌وزیری شود. پیش‌تر شبکه «کان» گزارش داده بود که او تصمیم دارد انتخابات پارلمانی بعدی را زودتر از موعد رسمی برگزار کند؛ به‌گونه‌ای که زمان رأی‌گیری از نوامبر به ژوئن ۲۰۲۶، یعنی چهار ماه زودتر، منتقل شود.

این شتاب انتخاباتی نشان می‌دهد که بنیامین نتانیاهو به‌طور جدی بر تحقق یک موفقیت بزرگ در عرصه سیاست خارجی پیش از برگزاری انتخابات حساب باز کرده است. نتانیاهو امیدوار است بتواند توافق‌ جدیدی با سعودی امضا کند و از آن به‌عنوان برگ برنده‌ای برای پیروزی در انتخابات استفاده کند. در واقع، نخست‌وزیر اسرائیل به‌خوبی می‌داند که در فضای داخلی بی‌اعتماد و بحران‌زده کنونی، تنها یک تحول بزرگ در صحنه بین‌المللی می‌تواند تصویر او را از سیاستمداری منزوی و تحت فشار، به رهبری صلح‌طلب و حامی ثبات و امنیت تبدیل کند. بر همین اساس، نتانیاهو روی تحقق توافق صلح با عربستان سعودی حساب ویژه‌ای باز کرده و این پروژه را محور اصلی کارزار انتخاباتی خود قرار داده است. نتانیاهو تأکید کرده است که عادی‌سازی بین اسرائیل و عربستان ممکن و در دسترس است و آن را «جهش کوانتومی» توصیف کرده که می‌تواند تاریخ را تغییر دهد.

نتانیاهو در سپهر داخلی بیش از هر زمان دیگر با بحران مواجه است. تازه‌ترین نظرسنجی‌های روزنامه «معاریو» نشان می‌دهد که جناح مخالف دولت او برای دومین هفته متوالی از ائتلاف حاکم پیشی گرفته و در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام، توانایی تشکیل دولت را خواهد داشت. نتانیاهو در دو سال اخیر با اعتراض‌های گسترده مردمی، بحران مشروعیت و فشارهای امنیتی روبه‌رو بوده است. طرح بحث‌برانگیز اصلاحات قضایی که استقلال نهادهای حقوقی را تهدید می‌کرد، موجی از تظاهرات بی‌سابقه را در سرزمین‌های اشغالی برانگیخت. این اعتراض‌ها، در کنار فساد مالی و مدیریت ضعیف جنگ غزه، چهره سیاسی او را به‌شدت مخدوش کرده است.

در درون ائتلاف حاکم نیز شکاف‌های عمیقی میان احزاب راست‌گرای افراطی، مذهبی و نهادهای امنیتی وجود دارد. هر تصمیمی درباره غزه، کرانه باختری یا آینده تشکیلات خودگردان فلسطینی با مخالفت‌های شدید درون کابینه روبه‌رو می‌شود. این بحران داخلی موجب شده است نتانیاهو برای حفظ جایگاهش بیش از همیشه به یک پیروزی نمادین در سیاست خارجی نیاز پیدا کند.

در صحنه بین‌المللی نیز موقعیت نتانیاهو بسیار شکننده است. برخی از کشورهای اروپایی اقدامات اسرائیل در غزه را محکوم و مصداق جنایت جنگی دانسته‌اند. در جهان عرب نیز موج خشم عمومی نسبت به حملات این رژیم موجب توقف روند عادی‌سازی روابط شده است. کشورهایی مانند امارات متحده عربی و بحرین که پیش‌تر به «توافق ابراهیم» پیوسته بودند، همکاری‌های آشکار خود را کاهش داده‌اند. در چنین فضایی، عربستان سعودی به‌عنوان بازیگر کلیدی جهان عرب و اسلام، هدف اصلی نتانیاهو برای احیای روند عادی‌سازی شده است.

در شرایطی که نتانیاهو در جبهه‌های داخلی و خارجی با بن‌بست مواجه است، دستیابی به توافق صلح با ریاض می‌تواند برای او حکم «اسب تروا» را داشته باشد. توافق با عربستان، بزرگ‌ترین و بانفوذترین کشور عربی، نه‌تنها پیروزی بزرگی در عرصه دیپلماسی محسوب می‌شود، بلکه از نظر نمادین نشان خواهد داد که اسرائیل حتی در اوج بحران جنگ نیز قادر به گسترش روابط منطقه‌ای است.

رسانه‌های عبری و عربی گزارش داده‌اند که نتانیاهو در هفته‌های اخیر از طریق کانال‌های غیررسمی امنیتی و دیپلماتیک در تلاش برای احیای گفت‌وگو با ریاض است. او امیدوار است پیش از انتخابات، دست‌کم اعلامیه‌ای نمادین از تمایل متقابل ریاض منتشر شود تا بتواند آن را در افکار عمومی اسرائیل به‌عنوان دستاوردی تاریخی جلوه دهد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، نیز به‌شدت از این تصمیم نتانیاهو حمایت می‌کند. در فوریه ۲۰۲۵، پس از بازگشت ترامپ به قدرت، نتانیاهو در دیدار با او بر تعهد به صلح با عربستان تأکید کرد و آن را قابل دستیابی توصیف نمود. در همان ماه، نتانیاهو با ترامپ در کاخ سفید دیدار کرد و موضوع عادی‌سازی در صدر دستورکار بود. ترامپ اخیراً اظهار کرده است که انتظار دارد «توافق ابراهیم» به‌زودی با پیوستن عربستان سعودی و کشورهای بیشتری گسترش یابد.

ترامپ همچنین در مصاحبه‌ای با مجله تایم که در ۲۳ اکتبر ۲۰۲۵ منتشر شد، به تفصیل درباره روند عادی‌سازی روابط اعراب با اسرائیل صحبت کرد و پیش‌بینی نمود که عربستان سعودی کشور بعدی خواهد بود که به توافق‌های عادی‌سازی می‌پیوندد. او خاطرنشان کرد که رابطه‌اش با پادشاه عربستان عالی و مبتنی بر احترام متقابل است و ریاض راه را به‌سوی مرحله جدیدی از ثبات منطقه‌ای هدایت خواهد کرد.

این اظهارات نشان می‌دهد که لابی‌های سیاسی در واشنگتن همچنان برای تحقق این سناریو فعال هستند؛ به‌ویژه آن‌که در ۲۳ اکتبر ۲۰۲۵، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا به خاورمیانه، و جرد کوشنر، داماد رئیس‌جمهور آمریکا، با هواپیمای شخصی ویتکاف از اسرائیل راهی ریاض، پایتخت عربستان، شدند. همچنین دیدار برنامه‌ریزی‌شده ترامپ با محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، در ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵ در کاخ سفید، فرصتی برای پیشبرد این توافق است.

با این حال، به‌رغم تلاش‌های دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، تحقق صلح با عربستان سعودی با موانع اساسی مواجه است. وزارت خارجه عربستان پیش‌تر صراحتاً اعلام کرده که هیچ رابطه دیپلماتیکی با اسرائیل برقرار نخواهد شد مگر آن‌که تل‌آویو تشکیل دولت مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ با پایتختی بیت‌المقدس شرقی را بپذیرد و حملات خود به نوار غزه را به‌طور کامل متوقف کند.

این شروط برای کابینه راست‌گرای نتانیاهو بسیار سنگین است؛ چراکه متحدان تندرو او هرگونه امتیاز به فلسطینیان را خیانت تلقی می‌کنند. در همین راستا، بتسالل اسموتریچ، رهبر حزب «صهیونیسم مذهبی» و وزیر افراطی دارایی اسرائیل، در یک کنفرانس گفت: «اگر عربستان سعودی بخواهد عادی‌سازی روابط را به تشکیل کشور فلسطین گره بزند، پاسخ ما روشن است: نه، متشکریم.» این وزیر اسرائیلی افزود: «شما در شن‌های صحرای عربستان بر شترهایتان سوار شوید، ما هم به مسیر پیشرفت واقعی خود با یک اقتصاد، جامعه، کشور و همه چیزهای بزرگ و شگفت‌انگیزی که بلد هستیم، ادامه می‌دهیم.»

علاوه بر این، در ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵، کنست به لایحه الحاق کرانه باختری رأی اولیه داد که با محکومیت شدید کاخ سفید روبه‌رو شد. جی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا آن را «حرکتی احمقانه» خواند. ترامپ نیز در مصاحبه با تایم هشدار داد که الحاق کرانه باختری موجب از دست رفتن حمایت آمریکا از اسرائیل خواهد شد. این اقدام هرگونه پیشرفت با عربستان را متوقف می‌کند، زیرا سعودی‌ها آن را مانعی برای صلح می‌دانند. علاوه بر مسئله فلسطینیان، عوامل دیگری مانند روابط با ایران، هماهنگی با آمریکا، موضوع هسته‌ای عربستان و توسعه اقتصادی منطقه نیز مطرح هستند.

از سوی دیگر، افکار عمومی در جهان عرب و حتی درون عربستان سعودی نسبت به عادی‌سازی روابط با اسرائیل حساس است. جنگ غزه و تلفات انسانی گسترده، فضای منفی شدیدی علیه اسرائیل و شخص نتانیاهو ایجاد کرده است. بر اساس برخی گزارش‌های عربی، ریاض بر این باور است که عادی‌سازی روابط با کابینه فعلی که در رأس آن نتانیاهو قرار دارد، اتفاق نخواهد افتاد و این فرصت ممکن است پس از انتخابات پیش‌روی اسرائیل که انتظار می‌رود حدود یک سال آینده برگزار شود، فراهم گردد. اگر کابینه جدیدی در اسرائیل به قدرت برسد که به راه‌حل دو‌دولتی و پایان دادن به بحران در خاورمیانه پایبند باشد، این کار انجام خواهد شد.

مجموعه تحولات دو سال گذشته نشان می‌دهد که بنیامین نتانیاهو در موقعیتی گرفتار آمده که از هر سو تحت فشار است؛ در داخل با بحران مشروعیت و شکاف سیاسی، و در خارج با انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی. از این رو، نتانیاهو می‌کوشد با استفاده از کارت صلح با ریاض، خود را در قامت معمار صلح معرفی کند. با این حال، تلاش او برای برقراری صلح بیش از آن‌که از باور به ثبات و آرامش منطقه ناشی شود، تاکتیکی برای حفظ قدرت، نجات از شکست انتخاباتی و آخرین بازی او برای بقاست.