ترجمه: مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام
- حماس در تاریخ 15 مهر (7 اکتبر) تعدادی از نقاط نظامی در نوار غزه را مورد هدف قرار داد.
- حرکت مقاومت به منظور اشغال پایگاههای نظامی و پاسگاههای نظارتی در نوار غزه صورت گرفت.
- افراد منتسب به حماس موفق شدند کنترل نزدیک به 20 شهرک را در اختیار بگیرند.
- بر اساس برخی از منابع خبری، در این عملیات از طرف رژیم اسرائیل 1200 نفر کشته و 3000 نفر زخمی شدند.
زمینه حمله حماس
عملیات طوفان الاقصی در زمانهای شکل گرفته که دست راستترین دولت در تاریخ رژیم اسرائیل روی کار است و به صورت ثابت در حال افزایش خشونت علیه شهروندان فلسطینی در نوار غربی بوده است. بر اساس آمار سازمان ملل متحد، از سال 2006 تاکنون، سال 2023 مرگبارترین سال در سرزمینهای اشغال شده را با شهادت 227 فسطینی در حد فاصل ژانویه و فوریه به خود اختصاص داد. دولت کنونی رژیم اسرائیل درگیر یک روند مستمر غصب زمین و یهودیسازی است که تهاجم مکرر شهرک نشینان به مسجد الاقصی را تحت حفاظت نظامی و خدمات امنیتی تسهیل میکند. در هفتههای اخیر، دولت رژیم صهیونیستی حدود 30 گردان را در نوار غربی بسیج کرده بود تا از هرگونه واکنش فلسطینیها در برابر فعالیت شهرک نشینان جلوگیری کند و برای حمله به کمپها، شهرکها و شهرهای آوارگان فلسطینی آماده شوند. در همین حال در غزه، رژیم اسرائیل همچنان به محاصره 17 ساله خود ادامه داده و حقوق اسیران فلسطینی را سلب کرده و آنها را در معرض رفتار غیرانسانی قرار میدهد، در حالی که از طرف دیگر از انجام توافقنامه مبادله اسرا خودداری میکند. رژیم اسرائیل بدون در نظر گرفتن حقوق فلسطینیان که همان اصل زمین برای صلح است، از موقعیت ضعیف و تمایل بسیاری از کشورهای عربی برای عادیسازی روابط استفاده میکند.
زنجیرهای از شکستهای رژیم اسرائیل
عملیات طوفان الاقصی با توجه به تأثیر آن بر تلاشهای رژیم اسرائیل برای اشغال نواحی نوار غزه از اهمیت استراتژیک برخوردار است چرا که شکست استراتژی این رژیم در غزه را موجب شده و اضافه بر آن بر اجزاء سیستم نظامی و امنیتی این رژیم شکست سنگینی تحمیل کرده است. رژیم صهیونیستی در این عملیات در مقایسه با جنگ 1967، دو برابر تلفات جانی داشته است. شکستهای امنیتی و نظامی عملیات 7 اکتبر بسیار فراتر از شکستهای اسرائیل در جنگ اکتبر 1973 بوده (جنگ یوم کیپور) که به نظر میرسد دلیل آن ناشی از سهلانگاری باشد.
فارغ از نتیجه نهایی، این عملیات پیامدهای بسیاری برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت. مدتها بر سر این که چه نهادی مسئول این شکست بیسابقه بوده است و توانایی سیستم نظامی و امنیتی رژیم بحثهایی به جریان خواهد افتاد. بخش اطلاعات نظامی (Aman) و سرویس امنیتی (Shin Bet) در پیشبینی و یا کسب هر گونه اطلاعاتی درباره عملیات ناتوان ظاهر شدند. علاوه بر این، رژیمی که بر شهرت جهانی خود در زمینه امنیت و جاسوسی چه از جهت فناوری و چه از جهت انسانی تأکید میکرد، از مکانی (غزه) غافلگیر شد که به صورت لحظهای تحت نظرات فیزیکی و مجازی بوده است و این شیوه از عملیات به تحقیر هر چه بیشتر رژیم اسرائیل دامن زده است.
دومین شکست بزرگ، مربوط به دیواری است که رژیم اسرائیل در اطراف غزه ایجاد نموده است. رژیم اسرائیل از زمان خروج از نوار غزه، دیواری بتونی به طول 65 کیلومتر با عمق و ارتفاع هفت متر ساخته است. این دیوار مجهز به حسگرهای پیشرفته میباشد که توسط برجهای مراقبت نظارت میشود. رژیم صهیونیستی بر این باور بود با ایجاد این دیوار از نفوذ نیروهای فلسطینی به زمینهای اشغالی جلوگیری میکند اما تعداد بسیاری از این نیروها توانستند از این دیوار عبور کنند و به بیش از 20 نقطه برسند.
سومین شکست به ناتوانی ارتش رژیم اسرائیل در تأمین امنیت پایگاه نظامی خود در نزدیکی مرز شمالی نوار غزه، نقاط متعدد نظامی، برجهای مراقبت گسترش یافته در امتداد مرز، و محافظت از بیش از 20 شهرک نزدیک غزه مربوط است. واحدهای نظامی حماس علاوه بر تصرف پایگاه نظامی، توانستند بر نیروهای اسرائیلی مستقر غلبه کنند.
چهارمین شکست به ناتوانی رژیم اسرائیل در تأمین امنیت جشنواره موسیقی برگزار شده در نزدیکی مرز غزه مربوط است.
انتقام و محاسبات اسرائیل
پس از آن که بنیامین نتانیاهو از مقیاس عملیات آگاه شد، ضمن اعلان وضعیت جنگ، کنار گذشتن اختلافات داخلی را خواستار شد. وزیر امنیت داخلی رژیم اسرائیل نزدیک به سیصد هزار نیرو ذخیره را برای جنگ در غزه و بسیج آنها در مرزهای مورد مناقشه با لبنان به منظور جلوگیری از ورود احتمالی حزب الله به صحنه نبرد، فراخواند.
وضعیت بوجود آمده رهبران رژیم را برای شکل دادن به یک دولت واحد ملی جهت تصمیمگیری منسجم و متشکل از افراد با تجربه از جمله بنی گانتس و گادی آیزنکوت مجبور کرد. نتانیاهو در 19 مهر (11 اکتر) موافقت خود با تشکیل یک “دولت اضطرار ملی” به همراه رهبر مخالفان (گانتس)، اعلام کرد. کابینه جنگی نیز با حضور نتانیاهو، گانتز و وزیر دفاع یوآو گالانت و تحت نظارت رئیس سابق ستاد ارتش آیزنکوت و وزیر امور استراتژیک ران درمر تشکیل شد. یکی از چالشهای کابینه جدید، تعیین هدف جنگ است. به نظر میرسد اجماع بر پایان دادن حکومت حماس در غزه در طول این جنگ باشد که این امر حداقل تا حدی مستلزم اشغال غزه است. زیرا اسرائیل هر چقدر هم که تأسیسات و ساختمانها را ویران کند و قتل عام انجام دهد، نمیتواند گره جنگ را از طریق حمله هوایی باز کند. اگر اسرائیل به تهاجم زمینی ادامه دهد، در جنگ شهری با حماس که در این نوع جنگ مهارت دارد، تلفات سنگینی به همراه خواهد آورد. علاوه بر این، پیاده نظام اسرائیل آمادگی کافی برای جنگ زمینی ندارد. تفاوت بزرگی بین فلسطینیان ساکن در کرانه باختری و غزه وجود دارد. در کرانه باختری اکثر مردم فلسطینی آموزش نظامی ندیده و به سلاحهای قدیمی متکی هستند اما در غزه واحدهای نظامی وابسته به حماس و دیگر جناحها در نبردهای شهری باتجربه هستند و به سلاحهای پیچیدهتری تسلط دارند و این کار را برای رژیم اسرائیل سختتر میکند. به نظر میرسد اسرائیل در سالهای اخیر توسعه نیروی زمینی خود را با سرمایهگذاری در نیروی هوایی، سایبری و فناوریهای اطلاعاتی جایگزین کرده است. بنابراین حتی اگر رژیم اسرائیل تعداد زیادی نیرو در مرزهای خود جمع نماید، این احتمال وجود دارد که تهاجم زمینی در مقیاس وسیع به نوار غزه را به تعویق بیندازد. رژیم صهیونیستی به دنبال تحمیل خسارت زیاد به فلسطینیان غزه است و فعالانه دست به کشتارهای زیادی میزند که ممکن است لحن درگیری را برای قدرتهای بزرگ جهانی که در حال حاضر از رژیم اسرائیل حمایت میکنند، تغییر دهد. رژیم صهیونیستی تلاش میکند از طریق بمباران شدید هوایی، مردم را وادار به جابجایی کند و آنها را علیه رهبری (حماس) که به گفته رژیم اسرائیل مسئول محاصره، تهاجمات و بلایایی است که در غزه متحمل شده است، سوق دهد، به طوری که مردم از رهبری جایگزین استقبال کنند.
اگر جنگ بدون پایان دادن به حکومت حماس بر غزه پایان یابد، صرف نظر از اینکه چقدر تلفات سنگین باشد، رهبری رژیم یک شکست فاجعه بار دیگر را به فهرست فعلی خود اضافه خواهد کرد. بقاء حماس در حکومت یک گام به عقب در این زمینه خواهد بود. در رژیم اسرائیل این ترس وجود دارد جنگ غزه که احتمالاً سخت و طولانی خواهد بود، منجر به گسترش رویارویی با لبنان شود؛ جایی که تنش با حزب الله در حال افزایش است. این امر میتواند رژیم اسرائیل را مجبور کند که در دو یا چند جبهه وارد یک رویارویی شود که در نتیجه بر زیرساختهای رژیم اسرائیل خسارات و ویرانیهای عمده تحمیل خواهد شد.
رژیم اسرائیل تصور میکند حزبالله مداخله نخواهد کرد اما معتقد است که حزب الله مانع از انجام عملیات نظامی محدود در سراسر مرز توسط گروههای فلسطینی حاضر در لبنان نخواهد شد. رژیم صهیونیستی همچنین نگران آن است هرگونه اشتباه محاسباتی در برآوردهای خود یا حتی در واکنشهای دو طرف میتواند منجر به رویارویی همهجانبهای شود که تمایلی به وقوع آن ندارند. بنابراین رژیم صهیونیستی نیروهای خود را در جبهه شمالی برای بازدارندگی حزب الله و پاسخ به عملیات برخی گروههای فلسطینی در جنوب لبنان در حالت آماده باش نگه خواهد داشت.
سرانجام، سرنوشت اسرای غیرنظامی و نظامی اسرائیلی که توسط حماس به گروگان گرفته شده بودند، نشان دهنده گره مهمی در محاسبات عملیات نظامی اسرائیل است که قصد دارد در غزه انجام دهد. تخمین زده میشود که حماس حداقل 130 اسیر را نگه داشته است، که بیشترین تعداد اسیر در تاریخ به دست مقاومت فلسطین است. افکار عمومی برای سرنوشت آنها اهمیت زیادی قائل است، که این امر اختیارات دولت رژیم اسرائیل برای اقدام علیه غزه را تضعیف میکند. با این حال، دولت رژیم اسرائیل زمانی که متوجه شد نمیتواند آنها را بدون انعقاد توافقی با حماس بازگرداند به سمت بازگرداندن حیثیت و جایگاه خود با ریسک قربانی کردن گروگانها حرکت کرد.
نتیجهگیری
عملیات طوفان الاقصی همینه برتری امنیتی، نظامی و اطلاعاتی اسرائیل را فرو ریخت و شکنندگی استحکاماتی که برای محافظت از خود و منزوی کردن فلسطین بود را آشکار کرد. یک فرض اساسی در رژیم اسرائیل وجود دارد که ادامه اشغال سرزمین فلسطین بدون پرداخت هزینه ممکن است و میتواند مردم فلسطین را مجبور به پذیرش این واقعیت کرد. رژیم صهیونیستی بارها نسبت به شناسایی این واقعیت که با اقدامات وحشیانه و پاکسازی سیستماتیک قومی نمیتواند فلسطینیان را مطیع خود سازد شکست خورده است. فلسطینیها به مبارزه برای سرنگونی اشغال ادامه خواهند داد، خواه اسرائیل در پایان دادن به حاکمیت حماس در غزه موفق شود یا نه، که اکنون بیش از هر زمان دیگری بعید به نظر میرسد.
منبع: مرکز عربی مطالعات پژوهشی و سیاستی
مسئولیت این یادداشت به مرکز عربی مطالعات پژوهشی و سیاستی تعلق دارد.