اعتراضات؛ نامی آشنا برای سوریه

امیرحسین اژدری، پژوهشگر مرکز آینده پژوهی جهان اسلام

مقدمه

سوریه بیش از یک دهه در حال مقابله با بحران­‌های مختلف است. از سال 2011 که نزاع­‌های داخلی شروع شد و خیلی زود رنگ بین المللی به خود گرفت تا به امروز این کشور موفق نشده است به شرایط باثباتی دست پیدا کند. اگرچه، دولت مرکزی به کمک متحدان خود توانسته است کنترل بخش بزرگی از سوریه را در دست بگیرد و در مقایسه با مخالفان خود اعم از گروه‌­های تروریستی نظیر داعش و جبهه‌النصره و نیز اپوزیسیون به اصلی­‌ترین بازیگر صحنه سوریه تبدیل شود. با این حال، اگر در آغاز بحران تنها به جلوگیری از تغییر نظام سیاسی و حفظ تمامیت ارضی می­‌اندیشید، امروزه هزینه­‌های ناشی از بازسازی و ایجاد شرایط مناسب رفاهی-اقتصادی از چالش‌­های اصلی به شمار می­‌رود. بر همین اساس از 26 مرداد (17 آگوست) اعتراضاتی در بخش­‌هایی از این کشور به راه افتاده است که در این یادداشت سعی می­‌کنیم ریشه­‌ها و چشم‌انداز وضعیت این کشور را بررسی کنیم.

جغرافیای اعتراضات

شروع این اعتراضات در سویداء رقم خورده است. این استان در جنوب غربی سوریه قرار گرفته است و مرکز آن نیز نام مشابه­‌ای دارد. جمعیت این استان به 370000 نفر می­‌رسد که اکثر دروزی­‌های سوریه را شامل می­‌شود. این استان در بحبوحه بحران سوریه و نزاع میان دولت مرکزی و مخالفان موضع خنثی­ به خود گرفته بود. هر چند در سال 1394 (2015) به دنبال کشته شدن شیخ وحید البلعوس اعتراضاتی در این ناحیه علیه دولت صورت گرفت. با این حال، زمانی نگذشت که این اعتراضات به درعا، استان مجاور سویداء و منطقه­‌ای که بحران سوریه از آن جا شروع شد، تسری یافت و در کنار سویداء به کانون تظاهرات فعلی تبدیل شدند. در سایر مناطق از جمله ادلب (تحت کنترل شورشیان نظامی) و حلب مردم به حمایت از معترضین برخاستند. از پیامدهای این اعتراضات می‌­توان به کانون بحران در ناحیه‌­ای اشاره کرد که اولاً در طول این سال‌­ها موضع بی­‌طرفی اتخاذ کرده بود و از لحاظ جمعیت شناسی نیز، اقلیتی (دروزی) در آن ساکن هستند که همواره دولت سوریه به حمایت ایشان  استناد می­‌کرد.

ریشه اعتراضات

بحران سوریه آسیب­‌های مادی (و معنوی) جدی به این کشور و مردمان آن وارد کرده است. بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخل این کشور در بین سال­‌های 2020-2010 بیش از 50% کاهش پیدا کرده است. تداوم کاهش ارزش پول ملی به حدی که اخیراً هر دلار آمریکا به 15000 لیر سوریه رسیده و در کنار افزایش نرخ تورم، فقر شدیدی را موجب شده است. به نظر مؤسسه مطالعات سیاسی بین المللی (ISPI) جنگ در اوکراین نیز شرایط را برای سوریه به عنوان وارد کننده مواد غذایی سخت­‌تر کرده است. اتفاقی که این اعتراضات را رقم زد، لغو یارانه­‌های بنزین توسط دولت بود که منجر به افزایش قیمت سوخت از 3000 لیر به 8000 لیر سوریه شد. هر چند دولت قبل از حذف یارانه­ حقوق­‌ها را به میزان 100% افزایش داده بود اما برای کشوری که نزدیک به 90% از مردم آن تحت فشار شدید اقتصادی هستند مؤثر واقع نشد. این مشکلات اقتصادی و نبود چشم انداز جهت حل آن‌­ها، منجر به سرازیر شدن مردم سویداء و درعا به خیابان­‌ها شده است. بنا بر تحلیل خبرگزاری الجزیره، تجربه اعتراضات سال 2011 معترضین فعلی را به دو دسته تقسیم کرده است؛ دسته اول، معترضینی هستند که دولت را ناتوان در حل مشکلات می‌­دانند و خواهان برکناری آن هستند. دسته دوم، اما بر پایه تجربه قبلی عقیده دارند اعتراضات­ باید در سطح مطالبات اقتصادی دنبال شوند.

بازیگران خارجی

چیزی از بحران سوریه نگذشته بود که پای بازیگران خارجی به آن کشیده شد؛ بازیگران منطقه­‌ای و فرا منطقه‌­ای با منافع متعارض. به گونه­‌ای که پشتیبان هر یک از گروه­‌های داخلی درگیر در سوریه بودند. با وجود آن که دولت سوریه و متحدان آن از جمله ایران و روسیه تاکنون دست برتر را داشته‌­اند اما اتفاقاتی از جنس اعتراضات آخر، این برتری را در هاله‌­ای از ابهام قرار خواهد داد. از طرفی روسیه درگیر جنگ با اوکراین است و از سوی دیگر ایران در تلاش برای مقابله با تحریم­‌های وضع شده؛ بنابراین، دو کشوری که نقش اساسی در عرصه نظامی برای حفظ دولت سوریه داشته­‌اند جهت ایفای نقش مشابه در عرصه اقتصادی با چالش­‌هایی مواجهه هستند. به عنوان مثال بر اساس ادعای مرکز جسور (Jusoor)،  ایران در میان کشورهای خارجی از بیشترین تعداد پایگاه نظامی در سویداء برخوردار است؛ بنابراین اگر نتواند نسبت به مشکلات سوریه از جمله اقتصادی ابتکاری به خرج دهد در گذر زمان با مشکلاتی روبرو خواهد شد. همانطور که به موازات اعتراضات اخیر در جنوب غرب سوریه، در شرق آن و در منطقه نفت خیز دیر الزور نیروهای کـُرد وابسته به آمریکا با گروه‌­های نظامی نزدیک به ایران درگیر شدند که این نمودی از پیچیدگی در بحران­‌هایی است که بازیگران خارجی در آن حضور می‌­یابند.

نتیجه­‌گیری

اگر عواملی همچون فرقه­‌گرایی، اختلافات سیاسی، جدایی طلبی، بازیگر(ان) خارجی، و نارضایتی فرهنگی را در کنار عنصر نارضایتی اقتصادی در شروع بحران سوریه مؤثر و حتی پر رنگ­تر در نظر بگیریم، با گذشت نزدیک به 12 سال از شروع نزاع و کنترل بخش اعظمی از سوریه توسط دولت و رفع نگرانی مسئله بقاء (تا حد زیاد)، اینک مسئله اقتصادی در رأس چالش­‌های دولت مرکزی قرار گرفته است. بر اساس آمار سازمان بین‌المللی چشم‌انداز جهانی (World Vision International ) خسارت ناشی از بحران سوریه به 1200 میلیارد دلار می­‌رسد که  تأمین هزینه­‌های آن بستگی به طرف­‌های خارجی دارد. در میان کشورهای خارجی آمریکا و غرب تاکنون تمایلی به ارائه کمک از خود نشان نداده‌­اند.  همانطور که در بالا نیز اشاره شد برای دو متحد اصلی سوریه، یعنی ایران و روسیه مشکل است که بار هزینه­‌های بازسازی را به دوش بکشند. در این میان، برای دولت سوریه دو گزینه چین و کشورهای عربی منطقه می­‌ماند. در دی 1400 سوریه به ابتکار یک جاده-یک کمربند ملحق شد و در اردیبهشت 1402 نیز تعلیق عضویت آن در اتحادیه عرب لغو شد. با این حال، از آن­جایی که رقابت بازیگران خارجی در سوریه هنوز به پایان نرسیده است، بعید به نظر می­‌رسد این عضویت‌­ها به دولت سوریه جهت ریشه­‌کن کردن مشکلات اقتصادی کمک کند. همچنین،  از یک سو تجربه اعتراضات سال 2011 مردم را جهت تعیین هدف مطالبه خود دچار دو دستگی کرده است (دسته­‌ای صرفاً خواستار حل مشکلات اقتصادی هستند و دسته دیگر کناره­‌گیری دولت را چاره می‌­دانند) و از سوی دیگر کنترل بخش اعظمی از کشور موجب افزایش اعتماد به نفس دولت شده است. بنابراین، در کوتاه مدت چشم‌انداز روشنی برای حل مشکلات اقتصادی پیش­روی سوریه و مردمان آن وجود ندارد.

پی‌نوشت: منابع این یادداشت نزد پژوهشگر محفوظ است.