آیندۀ روسیه و چین در سودانِ پس از کودتا

کودتای سودان

حوادث چند روز اخیر در سودان، کشوری مسلمان در شاخ و شمال آفریقا که در یکی از ژئواستراتژیک‌ترین مکان‌های این قاره واقع شده‌ است، توجه قدرت‌های جهانی از جمله روسیه و چین را که منافع قابل‌توجهی در این کشور دارند، به خود جلب کرده‌ است و بلافاصله بعد از نشر اخبار، طی این هفته، هریک واکنش‌های خود را در قالب بیانیه‌ای رسمی منتشر کرده‌اند. حال این سؤال مطرح می‌شود که این دو قدرت خارجی چه نقش و جایگاهی در آیندۀ سیاسی این کشور خواهند داشت. پیش از پرسش، بهتر است به‌مرور به وضعیت سیاسی و آنچه در این چند روز در سودان رخ داده است، بپردازیم و سپس منافع هریک از طرفین را در این کشور آفریقایی مورد ارزیابی قرار دهیم.

آنچه در سودان گذشت

در روز سوم آبان، صفحۀ فیس‌بوک وزارت فرهنگ دولت انتقالی سودان از تهدید عبدالله حمدوک، نخست‌وزیر دولت انتقالی سودان، توسط فرماندهان ارتش برای کناره‌گیری خبر داد. ساعاتی بعد از آن، خبرگزاری‌های رسمی از وقوع یک کودتا علیه وی خبر دادند. بعد از آن، همان معترضانی که دو سال پیش علیه دولت نظامی عمر البشیر تظاهراتی ترتیب داده بودند، به خیابان‌ها آمدند و با واکنش خشن و سخت ارتش مواجه شدند. مقامات نظامی و غیرنظامی سودان، پس از سرنگونی عمر البشیر و ماه‌ها اعتراض خیابانی در سال ۲۰۱۹، عملاً در پی یک توافق سه‌ساله، با همکاری یکدیگر، دولتی انتقالی تشکیل داده بودند. این توافق اما به‌خاطر تعدد گروه‌های سیاسی رقیب و همچنین اختلاف در ارتش همواره متزلزل بود. سودان فضای سیاسی پیچیده‌ای دارد: از یک طرف علی‌رغم وجود احزاب ‌و گروه‌های سیاسی متنوع، حضور نظامیان در قدرت کاملاً ملموس است و از طرف دیگر، طرف‌داران دموکراسی به شاخه‌های متنوعی تقسیم می‌شوند که همواره از برگزاری تظاهرات خیابانی برای رسیدن به خواسته‌های خود استفاده می‌کنند. در مقابل، بخش قابل‌توجهی از مردم خواستار دخالت مستقیم ارتش برای برقراری امنیت و بهبود شرایط اقتصادی هستند. صحنۀ سیاسی سودان با حضور نظامیان و کودتا ناآشنا نیست. این کشور از زمان استقلال در سال ۱۹۵۶ شاهد کودتاهای متعددی بوده است. جنگ داخلی در سودان جنوبی و دارفور، فقر، تورم و کمبود سوخت از دیگر مشکلاتی است که این کشور با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. همین عوامل باعث شدند در سال ۲۰۱۹، طی تعدادی ناآرامی‌های خیابانی، عمرالبشیر، رئیس‌جمهوری که خود در جریان یک کودتای نظامی به قدرت رسیده بود، توسط همان ارتش کودتاچی برکنار شود. 

روسیه و چین 

دریای سرخ همواره اهمیت قابل‌توجهی برای روسیه داشته است و در طول جنگ سرد، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از طریق نفوذ در پایگاه‌های نظامی جمهوری دموکراتیک خلق یمن و یمن جنوبی در مدخل دریای سرخ حضور داشتند. اکنون نزدیک به سه دهه پس از خروج نیروی‌های شوروی از قارۀ آفریقا، روسیه تلاش می‌کند جای پایی محکم برای خود در این منطقۀ مهم مهیا کند. تا چند سال پیش، روسیه و سودان همکاری نزدیکی با یکدیگر نداشتند؛ ولی در سال ۲۰۱۷، زمانی که پوتین از عمر البشیر، رئیس‌جمهور وقت سودان، در سوچی استقبال کرد، روابط دو کشور به گرمی گرایید. مدتی بعد، شرکت‌های مختلف روسی فعالیت خود را در سودان آغاز کردند و هر دو طرف برای ایجاد یک پایگاه در سودان با یکدیگر به توافق رسیدند. همۀ این‌ امتیازات باعث می‌شد که سودان از روسیه به عنوان یک محافظ در برابر واشنگتن استفاده کند؛ زیرا ‌ در آن زمان، آمریکا سودان را در لیست کشور‌های حامی تروریسم قرار داده وعمر البشیر در «دادگاه بین‌المللی کیفری» به جنایات جنگی در «دارفور» متهم شده بود.

چین کشوری است که توانسته روابط دوستانۀ خود را در طول دوره‌های مختلف رهبری سیاسی در سودان حفظ کند. مناسبات این دو کشور به دهۀ پنجاه قرن بیستم برمی‌گردد. اولین دیدار میان سودان و چین در سال ۱۹۵۵ در شهر باندونگ اندونزی صورت گرفت که اسماعیل الازهر و چوئن لای، نخست‌وزیران وقت سودان و چین، در خلال جلسات کنفرانس که بعدها به شکل‌گیری جنبش عدم‌تعهد انجامید، با هم دیدار کردند. سودان از اولین کشورهای آفریقایی و عربی بود که جمهوری خلق چین را به‌عنوان نمایندۀ چین به رسمیت شناخت که به تحمل بهای سنگینی در روابطش با اردوگاه غرب و اساساً با ایالات متحده آمریکا منجر شد. در همان زمان بود که استاد احمد خیر که از او به‌عنوان معمار سیاست خارجی سودان یاد می‌شود، چنین استدلال می‌کرد که حکومت نظامی، این کشور را قادر می‌سازد در روابط خود، میان افکار عمومی در داخل و چین، تعادل و توازن ایجاد کند؛ زیرا از یک طرف، افکار عمومی که در آن زمان به‌شدت تحت‌تأثیر احزاب کمونیستی این کشور بودند، خواستار به رسمیت شناخته شدن جمهوری خلق چین بودند و از طرف دیگر، ارتش و گروه‌های شبه‌نظامی مرتبط با آن می‌توانستند تعداد قابل‌توجهی از ادوات جنگی و تسلیحات نظامی خود را از طریق دولت چین تأمین کنند. در مقابل، سودان از دیرباز برای چین اهمیت استراتژیک قابل‌توجهی داشته است؛‌ تا حدی که این کشور به دومین شریک اقتصادی سودان در چند سال اخیر تبدیل شده‌ است. کمک‌های بلاعوض اقتصادی به سودان و افزایش حضور کلاه‌آبی‌های چینی، در کنار دیگر نمایندگان سازمان ملل، و گسترش همکاری‌های نظامی در سال‌های اخیر، چین را به یکی از صادرکنندگان مهم سلاح به سودان تبدیل کرده‌ است. 

چشم‌انداز پیش‌رو 

از سال ۱۹۵۶، یعنی زمانی که سودان به‌طور رسمی از استعمار بریتانیا رهایی یافت، این کشور به محلی برای رقابت‌ قدرت‌های شرق و غرب تبدیل شد؛ ازاین‌رو همواره نظرات و گرایش‌های مختلفی در ارتباط با برقراری روابط بین‌المللی و سیاست خارجی کشور در ادوار مختلف حاکم بوده ‌است. همان طور که اشاره شد، ظهور و سقوط دولت‌ها در کشور سودان همواره با حضور نظامیان و وقوع کودتا گره خورده ‌است. با بررسی جریان‌های حاکم در صحنۀ سیاسی این کشور می‌توان دریافت که تا اوایل دهۀ ۱۹۹۰ میلادی، توسعۀ روابط با غرب با محوریت آمریکا از اولویت‌های سیاست خارجی این کشور بود که نمایندگی این جریان را سرهنگ جعفر نمیری به عهده داشت. با روی‌کارآمدن عمر البشیر در سال ۱۹۸۹ میلادی، خارطوم به مرکزی برای گروه‌های جهادی مسلح تبدیل شد. در همین دوران، منابع موثق خبری از کمک تسلیحاتی چین و روسیه به دولت نظامی سودان و شبه‌نظامیان تحت حمایتش علیه ایالات متحده آمریکا خبر می‌دادند؛ به‌طوری که سودان برای القاعده و دیگر گروه‌های تکفیری به پایگاهی برای حمله به آمریکا تبدیل شده بود. اما بعد از حادثۀ یازده سپتامبر، این شیوه تغییر پیدا کرد. سازمان اطلاعاتی سودان به‌دلیل تحریم‌های مالی بین‌المللی و فشار نظامی، با سی آی ای همکاری خود را آغاز کرد. دیری نپایید که این روند با بازگشت دوبارۀ تحریم‌های آمریکا به دلایلی از قبیل جنگ دارفور و نقض حقوق بشر توسط دولت سودان، به سردی روابط دو کشور منجر شد. پیچیدگی و غیرقابل پیش‌بینی بودن سیاست خارجی سودان باعث شده است هر بازیگر خارجیِ دارای منافع در این کشور به اتفاقات و حوادث پیش روی سودان حساس باشد. 

روسیه با آگاهی از موقعیت فوق‌العادۀ کشور سودان و همچین تأکید بر سردی رابطۀ واشنگتن-خارطوم، در پی افزایش نفوذ خود در این کشور است. بندر بورت سودان یکی از بنادر راهبردی در دریای سرخ و زمین رقابت‌های نظامی روسیه و آمریکاست که در توافقات میان خارطوم-مسکو  همواره بر ایجاد مراکز مشترک لجستیکی نظامی-دریایی در آن تأکید شده ‌است. اما کودتای سال ۲۰۱۹ که در جریان آن، عمر البشیر قدرت را به دولت انتقالی که ائتلافی از افراد نظامی و غیرنظامی بود واگذار کرد، باعث چرخش محسوس سیاست خارجی این کشور به‌سمت غرب شد. بهبود شرایط اقتصادی و آرام‌کردن فضای داخلی از دلایل این تغییر مسیر عنوان می‌شود که به‌رسمیت‌شناختن موجودیت اسرائیل و تعلیق قرارداد تأسیس پایگاه نظامی روسیه در بندر بورت از نشانه‌های آن بود. کودتای اخیر که به نظر می‌رسد در جریان آن، دوباره، نظامیان بر قدرت مسلط شوند، برای روسیه مثبت قلمداد می‌شود؛ زیرا ارتشیان این کشور که اکثر قریب‌به‌اتفاق آن‌ها تحت تحریم و تعقیب نهادهای بین‌المللی هستند، برای تأمین مقاصد نظامی و جنگی خود و همچنین سرکوب شورش‌ها و ناآرامی‌های مردمی، به حمایت تسلیحاتی روسیه نیاز دارند. تعمیق روابط روسیه و سودان می‌تواند به ابزاری برای فشار هر دو کشور بر ایالات متحده آمریکا تبدیل شود. 

در طرف دیگر، چین نیز گزینۀ مناسب دولت نظامی این کشور برای فاصله‌گرفتن سودان از بحران اقتصادی و انزوای بین‌المللی است. در مقابل، پکن نیز از این رابطه سود خواهد برد. دولتمردان چینی با تأکید بر اصل بی‌طرفی و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای متحد خود، از طریق اعطای وام‌ها و کمک‌های بلاعوض، نفوذ خود را در آفریقا گسترش می‌دهند. سودان با آگاهی از این اصول، همواره، از برقراری رابطه با چین استقبال می‌کند؛ به‌طوری که پکن به دومین شریک اقتصادی و نظامی این کشور طی دهۀ اخیر تبدیل شده‌ است. در پایان، ذکر این نکته ضروری است که چین و روسیه با توجه به موقعیت مهم سودان در منطقه همواره از آن برای کاهش نفوذ آمریکا و متحدانش در آفریقا و خاورمیانه استفاده و همواره با جریان‌های غرب‌گرا در این کشور مخالفت می‌کنند. به نظر می‌رسد با وقوع کودتا و روی‌کارآمدن دوبارۀ نظامیان، روسیه و چین حضور پررنگ‌تری در این کشور داشته باشند.

منابع

 – سیاست خارجی آمریکا و چین در سودان “کنش‌های مخالف”، موسسه اندیشه سازان نور، اسفند ۱۳۹۴

– How U.S, China and Russia are reacting to latest government overthrow in Sudan, Tom O’Connor, October

– دویچه وله فارسی، استراتژی چین در آفریقا؛ گسترش حضور نظامی و نفوذ اقتصادی، ۲۰۱۹