دو سناریوی پیش رو برای پروژۀ عادی‌سازی در دورۀ بایدن

(سیدعلی نجات؛ پژوهشگر مسائل خاورمیانه)

دونالد ترامپ را می‌توان معمار عادی‌‎سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل نامید. ماه‌های واپسین ریاست‌جمهوری ترامپ با شکل‌گیری موج عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل همراه بود. امارات، بحرین، سودان و مراکش چهار کشور عربی و مسلمان‌اند که در مدت کمتر از چهار ماه، تحت‌نظارت دولت دونالد ترامپ با اسرائیل توافق‌نامۀ صلح امضا کردند. هدف نوشتار حاضر بررسی آیندۀ عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل در دورۀ بایدن است؛ ازاین‌رو پس از بررسی راهبرد و سیاست ترامپ در خصوص پروژۀ عادی‌سازی، به سناریوهای احتمالی عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل در دورۀ ریاست‌جمهوری بایدن پرداخته می‌شود.

ترامپ، معمار عادی‌سازی روابط با اسرائیل

ترامپ در چهار ماه پایانی دورۀ ریاست‌جمهوری خود توانست چهار کشور عربی و مسلمان شامل امارات متحدۀ عربی، بحرین، سودان و مراکش را به عادی‌سازی روابط با اسرائیل متقاعد کند. این در حالی است که تا پیش از سال 2020، تنها دو کشور عربی، یعنی مصر و اردن، با اسرائیل پیمان صلح امضا کرده بودند. توافق صلح مصر و اسرائیل، معروف به پیمان «کمپ دیوید» را انور سادات، رئیس‌جمهور وقت مصر، و مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، در سال 1978 با حضور جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحدۀ آمریکا، در کاخ سفید امضا کردند. پیمان صلح اسرائیل و اردن را که به پیمان «وادی عربه» نیز شناخته ‌می‌شود، ملک حسین، شاه اردن، و اسحاق رابین، نخست‌وزیر اسرائیل در سال 1994 با نظارت بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، امضا کردند.

در واقع، دونالد ترامپ بعد از سه دهه توانست روح تازه‌ای به عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل بدمد. راهبرد ترامپ برای افزایش تعداد کشورهای عربی برای پیوستن به پروژۀ عادی‌سازی، به‌کارگیری «دیپلماسی شخصی» و سیاست «چماق و هویج» بود. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در مراسم امضای توافق‌نامۀ عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل گفت: «شاید پنج کشور دیگر، پس از امارات و بحرین، به توافق صلح با اسرائیل بپیوندند.» ترامپ در جریان استقبال از شیخ‌ناصر الصباح، پسر بزرگ امیر کویت، در کاخ سفید مدعی شد: «کویتی‌ها در قبال آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاده است، شور و اشتیاق دارند.» وی در این اظهارات به‌طور تلویحی به این نکته اشاره کرد که ممکن است کویت خیلی سریع به جریان سازشکار در خاورمیانه ملحق شود. ادعای ترامپ در حالی مطرح شد که کویت ضمن مخالفت با عادی‌سازی روابط اعلام کرد بر موضع همیشگی خود در حمایت از مسئلۀ فلسطین ثابت است.

ترامپ علاوه بر سیاست فشار و تهدید، تاکتیک تطمیع و پاداش را در دستورکار خود قرار داده بود. دولت دونالد ترامپ با وجود مخالفت بسیاری از سناتورها در نوامبر2020 به‌طور رسمی با بستن مهم‌ترین قرارداد تسلیحاتی، شامل فروش 50 فروند جنگندۀ اف35 و 18 پهپاد ام‌کیو9ریپر با امارات موافقت کرد. آمریکا نیز دو ماه پس از اعلام عادی‌سازی روابط سودان با اسرائیل، پس از 27 سال رسماً نام این کشور را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرد. در ازای قبول پیشنهاد آمریکا برای رابطه با اسرائیل، کاخ‌ سفید اعلام کرد واشنگتن ادعای مالکیت مراکش بر اراضی صحرای غربی را به رسمیت خواهد شناخت. کاخ پادشاهی مراکش نیز اعلام کرد بر اساس این توافق، آمریکا کنسولگری در صحرای غربی باز خواهد کرد. علاوه بر آن، کاخ سفید یک روز پس از اعلام توافق برای عادی‌سازی روابط میان رباط و تل‌آویو، طرح فروش سلاح به‌ارزش 1میلیارد دلار به مراکش را به کنگره ابلاغ کرد.

آیا بایدن در عادی‌سازی روابط با اسرائیل، همان مسیر ترامپ را در پیش می‌گیرد؟

مواضع و دیدگاه‌های دونالد ترامپ و جو بایدن در قبال اسرائیل به یکدیگر بسیار شبیه است. ترامپ در چهار سال گذشته با خروج از برجام و اِعمال مجدد تحریم‌ها علیه ایران، انتقال سفارت آمریکا به قدس، به‌رسمیت‌شناختن حاکمیت اسرائیل بر جولان و متقاعدنمودن کشورهای عربی برای عادی‌سازی روابط با تل‌آویو، خدمات بزرگی به صهیونیست‌ها کرد.

جو بایدن نیز گفته ‌است: «برای صهیونیست‌بودن لازم نیست یهودی باشید!» او مانند بسیاری از دمکرات‌های آمریکا خود را صهیونیست و دوستدار واقعی اسرائیل می‌داند. کارنامۀ ۴۷سالۀ رأی‌دادن‌های بایدن در سنا در راستای منافع اسرائیل، دوستی واقعی او با دولت یهود را ثابت کرده ‌است. جو بایدن در دوره‌های مختلف با افتخار گفته است: «بسیار بیشتر از افراد لابی آیپک، برای آیپک و اسرائیل پول گردآوری کرده‌ است.»

جو بایدن همچنین، توافق صلح میان امارات و اسرائیل را گامی تاریخی توصیف کرد و گفت: «پیشنهاد امارات برای به‌رسمیت‌شناختن دولت اسرائیل اقدامی مبارک و شجاعانه و به‌شدت موردنیاز زمامداری است.» جیک سالیوان، نامزد معرفی‌شدۀ جو بایدن، برای تصدی سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز توافقات عادی‌سازی روابط میان امارات و بحرین با اسرائیل را باارزش توصیف کرد. ازاین‌رو می‌توان گفت بایدن و دولت وی ادامه‌دهندۀ مسیر دولت ترامپ در روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل خواهد بود؛ البته میزان پیوستن کشورهای جدید به روند عادی‌سازی روابط در دورۀ بایدن بر اساس متغیرها و پارامترهای متعدد در نوسان خواهد بود. در ادامه می‌توان به دو سناریو دربارۀ روند عادی­سازی در دولت بایدن اشاره کرد.

سناریوی نخست، ادامۀ پروژه و گسترش روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است. درگیربودن کشورهای عربی با بحران‌های متعدد، طولانی‌شدن منازعۀ فلسطین و اسرائیل، مهیاشدن افکار عمومی کشورهای عربی پس از عادی‌سازی چهار دولت عربی، تلاش حکام جهان عرب برای جلب رضایت آمریکا و لابی آیپک این سناریو را تقویت می‌کنند.

به نظر می‌رسد کشورهای عمان و قطر و عربستان سعودی از جمله کشورهایی هستند که در آیندۀ نزدیک با اسرائیل توافق صلح امضا خواهند کرد. برقراری روابط بحرین و سودان و مراکش با اسرائیل به چراغ‌سبز ریاض نیاز داشت که محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی، این اجازه را به مقامات سه کشور داد و حتی آن‌ها را به تسریع عادی‌سازی با تل‌آویو تشویق و ترغیب کرد. ازاین‌رو می‌توان گفت عربستان سعودی در میان‌مدت، پیمان توافق صلح با اسرائیل را امضا خواهد کرد. در حقیقت، یگانه عاملی که‌ تاکنون موجب تأخیر این توافق شده است، مخالفت سلمان بن‌عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی بوده است.

عمان نیز از جمله کشورهای عربی است که در آیندۀ نزدیک با اسرائیل توافق صلح امضا خواهد کرد. در واقع، مسقط اگرچه تاکنون با تل‌آویو توافق صلح امضا نکرده است، عمان نخستین کشور عربی است که در اکتبر2018 به‌صورت رسمی، میزبان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل بود. عمان همچنین از توافق صلح کشورهای عربی از جمله امارات، بحرین، سودان و مراکش با اسرائیل استقبال کرده است.

قطر نیز همانند اکثر کشورهای شورای همکاری، روابط دیپلماتیک غیررسمی با تل‌آویو دارد. قطر به دلایل متعدد از بازیگرانی است که در آینده به‌سمت عادی‌سازی روابط گام خواهد برداشت: نخست اینکه پایان بحران شورای همکاری زمینه‌ساز تسریع اقدام دوحه برای عادی‌سازی روابط با تل‌آویو خواهد شد؛ دوم اینکه قطر برای نزدیک‌شدن به دولت بایدن سعی خواهد کرد به‌سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل گام بردارد؛ سوم اینکه کسب موافقت و جلب‌نظر تل‌آویو با فروش جنگنده‌های پیشرفتۀ اف35 به قطر نیز انگیزۀ دوحه برای عادی‌سازی را بیشتر می‌کند؛ چهارم اینکه تحرکات ترکیه برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل نیز می‌تواند انگیزۀ قطر برای عادی‌سازی روابط را مضاعف سازد.

سناریوی دوم، کاهش روند پروژۀ عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل در دورۀ ریاست‌جمهوری جو بایدن است؛ زیرا دونالد ترامپ روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل را از طریق «دیپلماسی شخصی» پیش می‌بُرد. نقش مشاوران ارشد دونالد ترامپ، از جمله جرد کوشنر، در تسریع روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل نیز غیرقابل‌انکار است؛ به‌طوری که کوشنر در سفرهای منطقه‌ای خود حتی در مأموریت‌های غیرمرتبط با معاملۀ قرن، از جمله بحران شورای همکاری، در دیدارهای دوجانبه بر لزوم عادی‌سازی تأکید می‌کرد. به‌سخن دیگر می‌توان گفت سیاست تهدید و فشار، جزئی از راهبرد ترامپ در مسیر روند عادی‌سازی بود. این در حالی است که بایدن، برخلاف ترامپ، سیاست اِعمال فشار را دنبال نخواهد کرد؛ البته بایدن بر بخش دوم سیاست ترامپ، یعنی ترغیب و تشویق، تأکید خواهد کرد.

از طرفی، متغیر دیگری که این سناریو را تقویت می‌کند، اولویت‌نداشتن موضوع عادی‌سازی برای دولت بایدن در کوتاه‌مدت است. در حال حاضر، اولویت اصلی دولت بایدن، مسائل داخلی ایالات متحدۀ آمریکا، از جمله بحران اقتصادی و پاندمی کروناست. کاهش انگیزۀ بازیگران عربی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل نیز این سناریو را تقویت می‌کند. هرکدام از کنشگران عربی که با تل‌آویو توافق صلح امضا کردند، انگیزه‌های متفاوتی داشتند؛ برای مثال یکی از انگیزه‌های امارات از عادی‌سازی روابط، فروش جنگنده‌های اف35 بود. این در حالی است که دمکرات‌ها با فروش تجهیزات و تسلیحات پیشرفته به کشورهای عربی مخالف هستند.

آیندۀ روابط تهران–واشنگتن نیز از متغیرهای تأثیرگذار در آیندۀ عادی‌سازی روابط با اسرائیل است. هرچه تنش بین ایران و آمریکا در منطقه بیشتر باشد، کشورهای بیشتری به‌سمت عادی‌سازی روابط گام خواهند برداشت. از آنجایی که یکی از اهداف بایدن کاهش تنش با ایران است، بازگشت مجدد آمریکا به برجام به نارضایتی محور ریاض منجر خواهد شد؛ البته بازگشت آمریکا به برجام نیز به‌صورت ناخواسته می‌تواند عربستان سعودی را به‌سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل سوق دهد.

علاوه بر این، پارامتر ازسرگیری مذاکرات صلح بین فلسطین و اسرائیل می‌تواند بر روند عادی‌سازی روابط تأثیرگذار باشد. این گزینه محتمل است که دولت بایدن بر بازگشت به گفت‌وگوهای صلح فلسطینی–اسرائیلی و لزوم اعطای امتیاز طرفین تأکید کند که این امر موجب می‌شود بازیگران جهان عرب منتظر نتایج این مذاکرات باشند و پس از آن، به عادی‌سازی روابط با اسرائیل اقدام کنند.

جمع‌بندی

حدود چهار ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحدۀ آمریکا، با فشار و رایزنی دونالد ترامپ و مشاوران وی، به‌ویژه جرد کوشنر، در گام نخست، دو کشور امارات متحدۀ عربی و بحرین از عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل خبر دادند. مدتی بعد، سودان و مراکش نیز در این مسیر گام برداشتند.

دربارۀ چشم‌انداز عادی‌سازی می‌توان گفت روند عادی‌سازی روابط در دوران ریاست‌‎جمهوری جو بایدن ادامه خواهد یافت؛ البته این میزان به عدم قطعیت‌های متعدد و اقدامات دولت بایدن در خصوص تعامل با کشورهای عربی، فروش تسلیحات پیشرفته به کشورهای عربی، بازگشت آمریکا به برجام و ازسرگیری مذاکرات صلح فلسطینی-اسرائیلی بستگی خواهد داشت. با این حال در آینده، کشورهای متعدد عربی و آفریقایی نظیر، عربستان سعودی، عمان، قطر، دولت ائتلافی در جنوب یمن، نیجر، مالی، جیبوتی، موریتانی و کومور به جرگه سازش‌کنندگان خواهند پیوست. در این بین، کویت نیز اگرچه از جانب عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل تحت‌فشار است، به‌دلیل نارضایتی مردم و همچنین با هدف دورکردن روابطش با تهران از تنش، در کوتاه‌مدت به‌سمت امضای توافق صلح نخواهد رفت و جزو آخرین کشورهای عربی خواهد بود که به‌سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل گام برمی‌دارد.