گزارش نشست تخصصی ” بررسی حوادث لبنان و آینده این کشور”
سیر تحولات اخیر لبنان از جمله مشکلات اقتصادی، سقوط ارزش پول ملی این کشور و در پی آن ناآرامی های اجتماعی، انفجار مرموز بندر بیروت و اعلام رای دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری، و استعفای برخی وزرای این کشور، سلسه ای زنجیروار از سوالات را پیرامون وضعیت فعلی لبنان و تحولات آتی این کشور، به ذهن متبادر می کرد. در همین راستا و برای بررسی این تحولات، موسسه آینده پژوهی جهان اسلام، با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی و هم چنین مرکز مطالعات خلیج فارس، انجمن ایرانی مطالعات منطقه ای و مجمع بین المللی اساتید مسلمان، در تاریخ 30 مرداد 99، اقدام به برگزاری نشستی مجازی با عنوان ” بررسی حوادث لبنان و آینده این کشور” نمود. مهمانان این برنامه جناب آقای نجاح محمد علی، تحلیل گر عراقی و کارشناس برجسته مسائل خاورمیانه از لندن و جناب آقای مصیب نعیمی، مدیرمسول روزنامه الوفاق و از کارشناسان برجسته مسائل لبنان بودند و مدیریت پنل نیز بر عهده آقای محمدرضا محمدی پژوهشگر موسسه آینده پژوهی جهان اسلام بود.
در ابتدای این نشست آقای نجاح محمدعلی با بیان مقدمه ای از شرایط فعلی منطقه، جنگ قدرت فعلی در لبنان را منشعب از جنگ قدرت در منطقه ی خاورمیانه دانست و همه ی این حوادث را بخشی از طرح بزرگ آمریکا و معامله ی قرن، که ترامپ بیش از چهار سال است وعده ی تحقق آن را داده است، دانست. وی با بیان این که در عراق و به خصوص نخست وزیر سابق آقای حیدر العبادی، حاضر به پذیرش این طرح و حضور در بحرین نشد، بیان کرد که عراق یکی از ارکان اصلی معامله قرن بود و عدم حضور عبادی در این طرح ضربه ی بزرگی به معامله قرن زد. وی ادامه داد “در زمان آقای عادل عبدالمهدی، و بعد از آن، باید یک اقلیم سنی برای اسکان پناهندگان فلسطینی در غرب عراق تشکیل می شد. عراق نپذیرفت و معامله قرن به نتیجه نرسید و اکنون در حال بازی در پشت صحنه هستند”. آقای محمد علی اضافه کرد: “اجازه بدهید اشاره ای بکنم به قضیه انفجار بندر بیروت که زمینه این انفجار از حدود دو سال پیش آماده شده بود. نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در روز 27 سپتامبر 2018 در سازمان ملل در اجلاس عمومی که همه ساله تشکیل می شود، نقشه به دست وعده می داد که به بیروت و لبنان حمله میکند و اصلا به جاهایی اشاره می کرد که ادعا می کرد حزب الله در آن موشک و اسلحه انبار کرده، در حالی که همچین چیزی وجود ندارد. انستیتوی واشنگتن که متمایل به رژیم صهیونیستی است و همه افرادی که در آن کار می کنند چه از مدیر و نویسندگان همگی مرتبط رژیم صهیونیستی هستند و برای کنفرانس یهودی تحقیق می کنند، حرف تنانیاهو را تایید کرد. یک گزارش در اکتبر 2018 نوشتند که تایید کردند نتانیاهو حق دارد چون حزب الله اسلحه انبار می کند و این مهمات برای امنیت رژیم صهیونیستی خطرناک است، به این کشور حمله کند. بعد از انفجار، رییس جمهور فرانسه مکرون بلافاصله به لبنان می رود و و اقشار سیاسی را در راستای اهداف خود تحریک می کند. در همین راستا آقای میسان متفکر معروف فرانسوی و از شخصیت های طرفدار رژیم صهیونیستی و رییس مرکز بزرگ ولتر در مورد انفجار بیروت مطلبی به زبان فرانسوی نوشت و بیان کرد که تا کنون هرچه ترامپ وعده داده به آن عمل کرده است که موید این موضوع است این روزها هر چه در منطقه، در بیروت سوریه و عراق رخ می دهد، همه از پیش برنامه ریزی شده تا اهداف رژیم صهیونیستی برای پیاده کردن معامله قرن و البته هدف تاکتیکی شان، یعنی خلع سلاح مقاومت در لبنان و خلع سلاح مقاومت و حشد شعبی در عراق را به ثمر برسانند. اسراییل به این بهانه که لبنان و حزب الله مقصر این انفجار است و عراق نباید به سمت تکرار سناریو لبنان برود، در تلاش برای تخریب چهره مقاومت در منطقه است. ”
وی در پاسخ به این سوال که آیا اتفاقات اخیری که در لبنان رخ داده را توطئه ای از پیش تعیین شده می دانید؟ گفت: “صد در صد و ذکر کردم که از 2018 همچین اتفاقی افتاد. لبنان به خصوص تا وقتی که در همسایگی اش یک رژیم نامشروع به نام رژیم صهیونیستی وجود دارد و مادامی که حزب الله لبنان و مقاومت لبنانی وجود دارد، به هیچ وجه امنیت و استحکام پیدا نمی کند. البته فراموش نکنیم مقاومت لبنانی فقط به معنای حزب الله نیست بلکه مقاومت لبنانی شامل رییس جمهور این کشور و چندین گروه از سنی ها، دروزی ها، مارونی ها که خیلی هایشان با وجود اختلافات نظر شدید که با مسلمان ها و سیستم سیاسی دارند با این حال طرفدار حزب الله هستند، نیز می شود. در حالی که رسانه هایی که از عربستان سعودی اداره می شود می خواهند نشان دهند که در لبنان مردم این کشور از حزب الله و حزب مقاومت و حضور ایران در لبنان دیگر خسته شدند. در حالی که همان تلویزیون ها وقتی دارند پخش مستقیم می کنند مصاحبه می کنند با مردمی که علیه کل نظام سیاسی برای تظاهرات آمده اند خیلی از تظاهر کنندگان به نفع حزب الله و علیه دخالت عربستان سعودی و آمریکا و رژیم صهیونیستی شعار می دهند.
وی در مورد توییت چند روز قبل سمیر جعجع در مورد دموکراسی عددی و ماهیت دموکراسی عددی که برخی معترضان لبنانی خواستار آن هستند بیان کرد: “سمیر جعجع یکی از جنایتکاران بزرگ لبنان است و مشکل نظام سیاسی لبنان است که به برگ برنده در اختیار وی قرار داده است، او زندان بوده و متهم به قتل نخست وزیر سابق لبنان است و محکوم هم شده. او و گروهش حزب کتایب خیلی جنایت ها مرتکب شده اند. در حال حاضر جعجع طرفدار و هم پیمان عربستان سعودی است. شما ملاحظه می کنید چطور در لبنان کار می کند. او به عنوان طرفدار انتخابات عددی فعالیت می کند در حالی که این را در عراق قبول نمی کنند. در حالی که آقای مالکی پیشنهاد می کند انتخابات باید به همان روش اکثریت یعنی رییس جمهور نامزد می شود و مردم به او رای می دهند یعنی از نظام پارلمانی به ریاست جمهوری تبدیل شود قبول نکردند چون آن ها می دانند اکثریت دست شیعیان است و اگر همچین اتفاقی بیفتد یعنی قدرت در دست شیعه بیفتد”.
وی در ادامه گفت: “در لبنان هم قضیه، همین است. چون آن ها این قضیه انتخابات عددی را به هیچ وجه نمی توانند پیاده کنند چون در لبنان تا زمانی که ساختار طوائفی هست نمی شود کاری کرد. عربستان سعودی هم در رسانه ها این طور مطرح می کند که جنگ قدرت در لبنان بین ایران و ایالات متحده است، در حالی که چنین چیزی وجود ندارد، بله ایالات متحده دخالت کرده و دخالت می کند و لبنان را تحریم کرد. همین آمریکا که برای انفجار بیروت به ظاهر ناراحت است لبنان و دولت لبنان را تحریم کرده. چند روز پیش قرار بود حضور نیروهای صلح بین الملل تمدید شود اما ترامپ تهدید کرد وگفت شورای امنیت و سازمان ملل با ماندن نیروهای بین المللی صلح در لبنان مخالف است و اگر اینگونه شود آمریکا از حق وتو استفاده می کند. چرا مکرون بلافاصله به لبنان آمد؟ چون می داند عربستان سعودی با کشورهای دیگری مثل امارات و بحرین در خلیج فارس، پولشان را از بانک های لبنان خارج کردند چون می خواستند سیستم مالی بانکی لبنان را نابود کنند. جعجع از عوامل پیاده کردن این نقشه در لبنان و در منطقه است. هدف آن ها پیاده کردن سناریو خلع سلاح حزب الله لبنان و در عراق نیز خلع سلاح مقاومت است”.
محمد علی در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون شواهدی بر تاثیرات نظامی در انفجار بیروت وجود داشته؟ گفت: “تا حالا تحقیقی بر این مسئله نشده و آقای سید حسن نصرالله اجازه نداد تحقیق بین المللی بشود اما شواهد سیاسی زیادی وجود دارد، چون بلافاصله بعد از انفجار بیروت ترامپ در صحبت خود به این انفجار به عنوان یک “حمله” اشاره می کند. ترامپ می گوید “هجوم با یک اسلحه عجیب”. تنانیاهو هم در همان روز قبل از انفجار توییتی داشت که علنا تهدید کرد که حزب الله و لبنان نباید حرف وی را به شوخی تلقی کند. من مطمینم طبق شواهد مختلف از جمله اذعان نتانیاهو در سازمان ملل؛ که قبلا عرض کردم، این انفجار یک حادثه نبود. من می خواستم این حرف ها را در بی بی سی فارسی بزنم اما آن ها اجازه ندادند چون می دانند این ها شواهد و مدارک متقنی است”.
این کارشناس مسایل خاورمیانه درباره فرانسه، و تلاش این کشور برای پررنگ کردن نقش خود در بازی لبنان بیان کرد: “پاریس از ابتدا در روندهای لبنان نقش داشت. در حال حاضر به بهانه کمک به لبنان، هواپیماهای بزرگ در رفت و آمد هستند بدون این که لبنانی ها از محموله ی این هواپیماها اطلاعات دقیقی داشته باشند که آن ها چه چیزی حمل می کنند، آیا این هواپیماها حامل سلاح هستند؟ اروپایی ها با پوشش کمک های بشر دوستانه به لبنان برای گروه های سیاسی که در جنگ داخلی از سال 1975-1990 درگیر بودند، اسلحه می فرستادند. به این دلیل که در حال حاضر فقط حزب الله و ارتش اسلحه سنگین دارد اما بقیه گروه ها چنین سلاح هایی ندارند. من معتقدم برای مقابله با حزب الله و ایجاد جنگ داخلی در لبنان به اسلحه نیاز است و به با چتر کمک های انسان دوستانه این موضوع قابل توجیه است”.
نجاح محمد علی در مورد آینده لبنان، و سناریوهای محتمل این کشور معتقد است: “اوضاع خیلی پیچیده می شود اما ما در لبنان تجربه هایی داریم. در سال های قبل حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 و بعد از به وجود آمدن حزب الله، با نقش مثبت ابران در لبنان، من معتقدم نقشه های این ها بر آب خواهد شد. رژیم صهیونیستی نیاز به جنگ بزرگ در منطقه دارد و نه اسراییل و نه عربستان سعودی نمی تواند وارد یک جنگ بزرگ در منطقه شوند، چون ریاض در مخمصه یمن گرفتار است و یمن و انصارالله در حال حاضر رهبر ارکستری است که منطقه را به سمت محور مقاومت حرکت می دهد. هر اتفاقی در لبنان بیفتد انعکاسش در عراق و بالعکس است. تا معامله قرن انجام شود باید اقلیم سنی در منطقه الانبار ایجاد شود و در عراق اتفاقاتی مثل جنگ داخلی رخ دهد تا سنی ها و شیعیان بگویند ما نمی توانیم با هم زندگی کنیم. چون کردها هم نتوانستند دولت مستقلی تشکیل دهند و ایران و ترکیه نپذیرفتند. پس رفراندوم آن ها شکست خورد. اقلیم سنی به آن ها بهانه خوبی می دهد. و در مقابل شیعیان هم می گویند ما هم باید تشکیلاتی برای اقلیم خودمان در جنوب یا مثلا بصره را با هدف تجزیه عراق تشکیل دهیم که اگر اتفاق افتاد یعنی موفق شدند معامله قرن را پیاده کنند”.
در مورد ارزیابی وضعیت پرونده ترور رفیق حریری محمد علی معتقد است: “من پیگر پرونده ایشان از روز اول بودم و با ایشان کار می کردم. ایشان رادیویی در فرانسه داشتند که من نماینده رادیو اش بودم و وقتی او به عنوان نخست وزیر به ایران می آمد با او هماهنگی می کردیم که برنامه وی را چطور پخش کنیم. رییس جمهور وقت ایران در آن زمان خیلی او را تحویل می گرفت. من در کاخ ریاست جمهوری شاهد بودم. او بیش تر از پروتکل های خوش آمد گویی عمل می کرد و خیلی صمیمی بودند”.
وی در ادامه بیان کرد: “سیاست پنهان کاری اسرائیل اینگونه است که افراد را شهید می کنند اما اعلام نمی کنند. اما از اثرش می فهمیم کار رژیم صهیونیستی است و من صد در صد می گویم، بدون هیچ شکی ترور رفیق حریری کار آن ها است. اسراییل خواست یک کار بزرگ کند. دیدید که بعد از این ترور نیروهای سوریه از لبنان خارج شدند. خب این هدف اسرائیل است. ما حتی در بررسی جنایت های معمولی این سوال را مطرح می کنیم که چه کسی از این جنایت استفاده می کند؟ رژیم صهیونیستی نمی خواهد نیروهای سوریه داخل لبنان باشد. می خواستند به گردن حزب الله بیندازند اما نتولنستند اگر حتی یک دلیل داشتند اعلام می کردند”.
وی در پاسخ به سوالی در مورد عملکرد رسانه های غربی از ابتدای انفجار بیروت که تلاش کردند این موضوع را القا کنند که انفجار بیروت محبوبیت حزب الله را پایین آورده گفت:”جنگ روانی است. خود تلویزیون العربیه با مردم صحبت می کنند و می گویند چه جوابی دهند. اصلا ویدئو این ها پخش شد که چطور مضاحبه شونده ها را از پیش آماده می کنند و از آن ها می خواهند چه جوابی دهند، اما خیلی ها به نفع حزب الله و علیه عربستان سعودی شعار دادند. البته یک نکته بگویم که ما در محور مقاومت در تبلیغات و در جنگ روانی ضعیفیم و دلیل آن هم در عراق نمایان است. ما در عراق بیش تر از 30 کانال تلویزیونی زیر نظر اتحادیه رادیوهای اسلامی جزو محور مقاومت داریم اما در مقابل دو تلویزیونی داریم که از سمت عربستان سعودی تامین مالی می شود. این دو تلویزیون موفق تر از تلویزیون های ما عمل می کند. من مقاله مرحوم دکتر علی شریعتی را با نام “تبلیغ ضد تبلیغ” خواندم. تبلیغات ما در محور مقاومت، تبلیغ ضد محور مقاومت است و این ضعف کار ماست. چطور اصلا داعش وارد عراق شد و نیرو جذب کرد؟ از طریق همین جنگ روانی و رسانه های اجتماعی”.
وی در آخر در مورد بدترین سناریوی محتمل در آینده لبنان بیان کرد: ” بدترین سناریو جنگ داخلی و سرایت آن به منطقه است. در این میان، محور مقاومت محور قوی است و انشالله این نقشه شوم خنثی می شود. جنبه امنیتی نقش ایران در سوریه هم به صورتی منتفی شد. الان بحث ما در سوریه این است که بعد از ادلب چه خواهیم کرد؟ و من شخصا از سردار قاسم سلیمانی شنیدم که ما داریم کم کم قضیه ادلب را تمام می کنیم تا مرحله تفاهمات برسیم. شهیدش کردند تا قضیه ادلب به تاخیر بیفتد و به مرحله تفاهمات نرسد. حتی وقتی داشت به عراق می آمد بخاطر این تفاهمات بود.
در ادامه این نشست، جناب آقای نعیمی مدیر مسول روزنامه الوفاق و از کارشناسان برجسته مسائل لبنان به بیان دیدگاه های خود در خصوص لبنان پرداخت. وی بیان کرد: “من یک تحلیل کلی از لبنان را کوتاه بیان می کنم. ببینید لبنان کشور کوچکی است. مجموعه 18-17 طائفه ای از شیعه و سنی، مارونی، ارتدوکس و نوروزی و …. . این ها جز با هم زیستی نمی توانند حکومت کنند و آن جا بمانند. چون مساحت کوچک است. بیروت متشکل از همه طوایف و اعضای احزاب است لذا شاکله لبنان طوری نیست که بدون حکومت بشود مدیریت شود. هیچ کشوری هم بدون حکومت نمی شود مدیریت شود. تجربه هم نشان داده که باید حقوق همدیگر را به رسمیت بشناسند وگرنه امکان پایداری در لبنان نیست.
از نظر طائفه ای بودن ممکن است به عراق شبیه باشد اما شرایط جغرافیایی اش با عراق متفاوت است. خیلی کوچک است و جایگاهی برای تقسیم و تجزیه ندارد. خود لبنانی ها هم تا به حال نشان دادند خیلی مشکل خاصی با هم ندارند. معمولا گروه هایی که در بعد سیاسی وابسته به هر کشوری هستند، سعی می کنند این مشکلات را با حمایت آن کشور به وجود بیاورند. هرکس بیاید هم باید دو جناح اصلی که بعد از 2005 تقسیم بندی شدند، یعنی جناح 14 مارس و 8 مارس و شامل همه ی گروه ها هستند را بپذیرند. قانون اساسی لبنان هم این ها را مخصوصا شیعه و سنی و مارونی را طوری به رسمیت شناخته که هر کدام از این ها اگر در دولت نباشند، خود دولت ماهیت قانونی و شرعی اش را از دست می دهد پس باید هرگونه اصلاح و ترمیم در حکومت لبنان این معیار را داشته باشد. حزب الله به عنوان نماینده ی یک ساختار سیاسی از قاطبه مردم لبنان در انتخابات مشخص شده است. آمریکا و هر کشور دیگر نمی تواند تغییر دهد که حزب الله باشد یا نه. حسن نصرالله هم گفته بدون مشارکت همه نمی شود هیچ یک از گروه ها را اداره کند. نه فقط بخاطر موقعیت و جایگاهی که حزب الله دارد چراکه از نظر جایگاه و مقبولیت مردمی و استراتژیک وقتی که بخشی از سرزمین لبنان را از دست داعش آزاد کرد موقعیت بسیار بالاتری هم پیدا کرد. هر دولتی هم که بیاید باید برنامه کار ارائه دهد و همه این طیف ها را مشخص کند تا همه مشارکت کنند. در کل برای آمریکا و رژیم صهیونیستی راهکاری نیست که یک ساختار جدید را برای لبنان تعریف کنند، چون بالاخره باید یک دولت قانونی بر اساس انتخابات پارلمانی سر کار بیاید. روش همیشه همین است و راه دیگری نیست. یک نکته هم اضافه کنم که در مورد حضور ایران، جمهوری اسلامی به همه دوستانش کمک می کند اما اختیار در دست خودشان است. نه در عراق، لبنان و نه سوریه. این که چه وزیری بیاید و … هرگز ایران مجبور نکرده و برعکس ایران از آن ها مشورت می گیرد. در مورد لبنان، آزاد سازی جنوب لبنان برای ایران مهم بوده چون واقعا ملت مظلومی دارد که تحت ظلم یک رژیم غاصب قرار گرفته بود. و وقتی در روزهای سخت کنارش بود قطعا در روزهای عادی هم باید با هم در ارتباط باشند؛ این هرگز به معنای وابستگی نیست”.
به عنوان سخن آخر باید گفت تحولات تاریخی دهه های گذشته ی لبنان نشان داده است که اتفاقاتی که در این کشور رخ می دهد، لایه های پیدا و پنهان بسیاری دارد که ارایه ی تحلیل در مورد آینده ی بحران های این کشور را بسیار دشوار می کند، و موضوعات و مسائلی چون سفر امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به بیروت، بلافاصله پس از وقوع انفجار، اقدام برخی از گروه های مخالف دولت برای اشغال ساختمان های دولتی و یا استعفای شماری از وزرا و مقامات دولتی در واکنش به فضای حاکم بر کشور را می توان به عنوان نشانههای افزایش تنش و ابهام در لبنان تعبیر کرد. فراخوان نخست وزیر مستعفی حسان دیاب در جهت برگزاری انتخابات زود هنگام را نیز می توان در همین راستا ارزیابی کرد. با این حال، هر اندازه بر میزان تحولات مشابه مذکور افزوده شود، باز هم نمی توان انتظار انجام تغییرات بنیادی در کشور را داشت. زیرا آشفتگی حاکم بر لبنان در اصل تبدیل به بخشی از بحران عظیمی شده است، که مدریت آن دشوار به نظر می رسد. حادثه ی رخ داده دو سناریوی امنیتی در پیش روی لبنان قرار داده است. یا به شدت موجب تفرقه و ایجاد گسست اجتماعی می شود یا در یک فرایند همدلی و امداد و نجات عمومی گروه های لبنانی خلا های اخیر را پر می کنند. برای اظهار نظر بیش تر باید صبر کرد. افشای ابعاد فاجعه در کنار چرایی بی توجهی مقامات لبنانی به انتقال نیترات و حتی کشور فرستنده اهمیت دارد. آنچه باید در اوضاع لبنان گفت اجرای سیاست «صبر و دقت» است. سیاستی که با لحاظ اهمیت جغرافیایی بیروت تنظیم خواهد شد و می تواند به اتخاذ تصمیمات آتی کمک کند.