(بتچن درویان فلدمن و گالیا لاوی؛ پژوهشگران مؤسسۀ مطالعات امنیت ملی اسرائیل)
مذاکرات ایران و طرفهای برجام دربارۀ بازگشت آمریکا به توافق هستهای ماههاست در وین ادامه دارد و به نظر میرسد به لحظۀ تصمیمگیری نزدیک شده است. روسیه و چین از یک سو، بهعنوان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و از سوی دیگر، بهدلیل نزدیکی نسبی به ایران، نقش مهمی در این مذاکرات، همچون سال 2015 ایفا میکنند. جهانبینی و ارزشهای غالب بر سیاست خارجی چین و روسیه، تفاوت اساسی با جهانبینی کشورهای غربی دارد. علاوه بر این، آنها مذاکرات وین را فرصتی مناسب برای ارتقای جایگاهشان در سطح جهان میبینند. این مقاله، پیوند گسترده بین استراتژیها و منافع خاص چین و روسیه در مذاکرات وین را بررسی میکند.
جهانبینی روسیه و چین در تجربۀ تاریخی آنها ریشه دارد و این امر تا حد زیادی بر سیاستهای فعلی آنها تأثیر میگذارد. روسیه قصد دارد شکوه و عظمت گذشتۀ خودش را احیا کند و بار دیگر، مانند اتحاد جماهیر شوروی، به قدرتی جهانی تبدیل شود. با این حال، روسیۀ فعلی، برخلاف اتحاد جماهیر شوروی، بهدنبال صدور ایدئولوژی نیست و در سیاست خارجی، بسیار انعطافپذیرتر عمل میکند. همچنین، سیاست روسیه از انگیزههای این کشور برای تأثیرگذاری و بهچالشکشیدن نظم جهانی با محوریت آمریکا ناشی میشود؛ زیرا روسیه تمایل دارد عمق استراتژیکی ایجاد نماید که بهعنوان حائل امنیتی در برابر تهدیدهای خارجی عمل کند. روسیه برای ارتقای این موقعیت، درصدد است از طریق سیستم پیچیدهای از اتحادهای استراتژیک، روابطش را با کشورهایی که با یکدیگر خصومت دارند، حفظ نموده و خودش را بهعنوان قدرت بزرگ معرفی کند.
چین نیز مانند روسیه، شکوه و عظمت دورۀ امپراتوری و صد سال تحقیر از سوی غرب را به یاد دارد. به همین دلیل، چین اصل «عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها» را پذیرفته است. این کشور با اِعمال تحریمها بهعنوان ابزار فشار مخالف است. پکن در تلاش است مدل دولت چین و شیوۀ کار آن را بهعنوان مدل ارجح بر مدلهای غربی، به جهان معرفی کرده و «عصر جدیدی از سرنوشت مشترک» را تبلیغ کند. چین به قدرت اقتصادی خود که پس از دههها مشکلات و اصلاحات ایجاد شده است، افتخار میکند. پروژههای جهانی در چهارچوب طرح «یک کمربند و یک جاده»، به جایگاه چین بهعنوان قدرتی قابلاعتماد که به کل جهان سود میرساند، کمک میکند. تمرکز اقتصادی و جهانبینی چین مبنی بر اینکه توسعۀ اقتصادی به صلح و ثبات منجر میشود، پکن را قادر میسازد با کشورهای مخالف با سیاستهای یکدیگر، از جمله ایران و عربستان سعودی، روابط موازی برقرار کند.
از نظر روسیه و چین، ایران بخشی از منطقهای بسیار مهم است و به همین دلیل به آن توجه دارند. از لحاظ اقتصادی، خاورمیانه بازار مهمی برای تسلیحات روسیه و معاملات انرژی است. نمونۀ آن، راکتور هستهای غیرنظامی است که روسیه در بوشهر ساخته است. همچنین، این منطقه منبع انرژی برای چین و منطقهای مناسب برای پروژههای مختلف در زمینههایی همچون حملونقل، شهرهای هوشمند و فناوری 5G است. از منظر ژئوپلیتیکی، هر دو کشور بهدلیل تمایلشان برای بازیابی موقعیت خود در سطح جهان، به رهبری جهانی آمریکا اعتراض دارند؛ اما روشهای آنها متفاوت است. روسیه فعالانه بهدنبال کاهش نفوذ آمریکا در منطقه است و تعمداً خودش را بهعنوان جایگزین آمریکا معرفی میکند.
از سوی دیگر، چین با احتیاط اعلام میکند که تمایل ندارد جایگزین آمریکا در خاورمیانه شود. با این حال، پکن در حال گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود بر کشورهای منطقه است؛ برای مثال، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، در اواسط ژانویه 2022، بهطور جداگانه با وزرای خارجۀ عربستان سعودی، بحرین، کویت، عمان، ترکیه و ایران و همچنین با دبیر کل شورای همکاری خلیجفارس دیدار کرد. وی در این دیدار تأکید کرد خاورمیانه به «پدرسالار خارجی» نیازی ندارد و مردم منطقه باید بر سرنوشت خود مسلط باشند. در همان زمان، چین، سران کشورهایی همچون مصر، عربستان سعودی، امارات و قطر را به مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی در پکن (4فوریه2022) دعوت کرد. این اقدام پکن، در قالب مخالفت چین با تحریم دیپلماتیک این مراسم از سوی آمریکا، قابلتحلیل است.
مسکو و پکن از بهبود احتمالی روابط بین ایران و غرب خرسند نیستند؛ زیرا این به کاهش وابستگی ایران به آنها منتهی میشود. روابط بین ایران و چین، به همان میزانی که در غرب تصور میشود، قوی نیست. با این حال، ایران تلاش زیادی برای توسعۀ روابط با اروپا انجام میدهد تا وابستگی خود را به اقتصاد چین کاهش دهد. دستیابی به توافق، ایران را به اروپا نزدیکتر میکند و بهتبع آن، وابستگی تهران به پکن را محدود میسازد. در مقابل، حتی با شکست مذاکرات و تشدید تحریمهای آمریکا، چین میتواند نفت را با شرایط آسان، چه از طریق پالایشگاههای خصوصی و چه از طریق کشورهای ثالث، از ایران وارد کند.
روابط تجاری روسیه و ایران نیز در سالهای اخیر رشد کرده است و تا حد زیادی به صنایع غذایی مربوط میشود. اگرچه روسیه در سال 2015، به اِعمال فشار بر ایران برای امضای توافق هستهای بهمنظور فروش سامانۀ پدافند هوایی اس-300 علاقهمند بود، در حال حاضر بهدلیل لغو تحریم تسلیحاتی ایران، وضعیت تغییر کرده است. علاوه بر این، بازگشت ایران به بازار جهانی صادرات انرژی، پس از امضای توافق هستهای، تسهیل خواهد شد و این امر میتواند به درآمدهای روسیه آسیب برساند؛ زیرا بخش قابلتوجهی از درآمد مسکو از این بازار به دست میآید. به نظر میرسد روسیه و ایران در حال آمادهسازی شرایط برای تعمیق روابطشان، حتی در صورت عدم دستیابی به توافق هستهای هستند. این موضوع را میتوان در سفر رئیسجمهور ایران به مسکو در ژانویه 2022، توافقنامۀ همکاری جدید امضاشده بین دو کشور و همچنین تلاشهای اخیر روسیه برای بهبود وجهۀ خود در ایران مشاهده کرد.
از سوی دیگر، چین و روسیه تمایل ندارند دشمنی بین ایران و آمریکا و اسرائیل، به درگیری نظامی تبدیل شود؛ زیرا این درگیری میتواند کل منطقه را ناامن کند. از نظر روسیه، چنین مناقشهای مسکو را در دوراهی دشواری قرار میدهد و آن را به انتخاب یکی از طرفها ملزم میکند. این امر به نفوذ منطقهای روسیه آسیب میرساند. از نظر چین، هرگونه درگیری بهمعنای بیثباتی و مزاحمت در فعالیتهای اقتصادی گستردۀ پکن در منطقه است. علاوه بر این، شکست مذاکرات به تحریمهای شدیدتری علیه ایران منجر خواهد شد. تشدید این تحریمها میتواند بر فعالیت شرکتهای چینی در ایران و همچنین گزینههای همکاری اقتصادی تهران با مسکو تأثیر بگذارد.
بنابراین، ادامۀ مذاکرات در وین بهنفع چین و روسیه است تا از یک سو، علیه رفتار «یکجانبه» و «اوباشگرایانه» آمریکا تبلیغ کنند و از سوی دیگر، در موضوعات مهم، از واشنگتن امتیاز بگیرند. از نظر پوتین، مذاکرات هستهای ایران میتواند کارت چانهزنی روسیه علیه غرب بر سر مسئلۀ اوکراین باشد؛ بهطوری که مسکو در ازای دریافت امتیازاتی در اروپای شرقی میتواند مذاکرات را ارتقا دهد و به ایران برای امضای توافق فشار وارد کند. چین بهعنوان میانجیگر بین آمریکا و ایران، معتقد است ادامۀ مذاکرات، وجهۀ این کشور را بهعنوان بازیگر کلیدی و قدرتی مهم تقویت میکند. همین امر، کشورهای غربی را تشویق میکند موضوعات بحثبرانگیزی همچون حقوق بشر در سینکیانگ یا آزادی کشتیرانی در دریای چین جنوبی را کنار بگذارند.
مذاکرات هستهای در وین، فرصت مناسبی برای چین و روسیه جهت تقویت موقعیتشان در خاورمیانه و بهطور کلی در جهان است. از نظر روسیه، شکست مذاکرات، برخلاف چیزی که در غرب تصور میشود، تهدیدکننده نیست. تداوم این مذاکرات به روسیه اجازه میدهد از نفوذ خود برای گرفتن امتیاز از آمریکا و اروپا استفاده کند؛ هرچند تاکنون با موفقیت کمی همراه بوده است. از نظر چین، اِعمال فشار بر تهران میتواند پکن را بهعنوان کشوری مداخلهگر در امور داخلی کشور ثالث نشان دهد و در صورت شکست مذاکرات، جایگاه پکن را بهعنوان میانجیگری صادق به خطر بیندازد. بنابراین، هر دو کشور بهدنبال دستیابی به توافقی هستند که وجهۀ مثبتی از آنها به نمایش بگذارد و مطیع شرایط آمریکا تلقی نشوند. همچنین، بهدلیل منافع و جهانبینی خاص چین و روسیه، بعید است این دو کشور از لحاظ اقتصادی یا سیاسی به ایران فشار بیاورند و تهران را به پذیرش خواستههای کشورهای غربی برای دستیابی به توافق تشویق کنند.
قابلبازیابی در: