(گونول تول؛ مدرس مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه جورج واشنگتن)
در جنگ اخیر بین ارمنستان و آذربایجان، باکو با کمک نظامی آنکارا توانست شکست تلخی بر ایروان تحمیل کند. ترکیه در این جنگ، نهتنها هواپیماهای بدون سرنشین و سایر تجهیزات نظامی را به آذربایجان تحویل داد، بلکه بیش از 1000 مزدور سوری را برای حمایت از باکو، به منطقۀ مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی فرستاد. در حال حاضر، ترکیه و ارمنستان پس از دههها خصومت، در حال حرکت بهسمت عادیسازی روابط هستند و چشمانداز احیای روابط و بازگشایی مرزها، هرگز تا به این اندازه امیدوارکننده نبوده است.
بهدنبال اشغال منطقۀ کلبجر آذربایجان توسط ارمنستان در سال 1993، ترکیه بهمنظور همبستگی با آذربایجان، مرزهای زمینی مشترکش را با ارمنستان بست و از این سال بهبعد، آنکارا و ایروان هیچگونه روابط دیپلماتیک یا تجاری با یکدیگر نداشتند. با این حال، اخیراً آنکارا و ایروان فرستادگان ویژهای را برای فراهمکردن مقدمات عادیسازی معرفی کردند. ماه گذشته نیز فرستادگان دو کشور، اولین دور مذاکرات را در مسکو برگزار کردند و به این توافق رسیدند که بدون پیششرطِ، دوباره، با یکدیگر دیدار کنند. دور بعدی مذاکرات قرار است در 24فوریه در وین برگزار شود.
در سال 2009، زمانی که عبدالله گل، رئیسجمهور ترکیه بود، تلاشهایی برای احیای روابط این کشور با ارمنستان صورت گرفت. در این سال، طرفین پروتکلهایی را برای برقراری روابط دیپلماتیک امضا کردند؛ اما شش ماه بعد، این پروتکلها را به حالت تعلیق درآوردند. عوامل متعددی وجود داشت که مانع از احیای روابط آنکارا و ایروان در سال 2009 شد. باکو با هرگونه برقراری روابط دیپلماتیک آنکارا و ایروان، قبل از خروج ایروان از مناطق اشغالی، مخالف بود. عامل دیگر، به واکنشهای شدید ملیگرایانه در ترکیه به پروتکلها مربوط میشود. در نهایت، رجب طیب اردوغان، نخستوزیر وقت ترکیه نیز از این موضوع نگران بود که در صورت موفقیت این روند، عبدالله گل، رئیسجمهور وقت ترکیه، بههزینۀ او، امتیازات سیاسی به دست آورد.
این بار شرایط متفاوت است…
ابتکار عمل فعلی شانس بیشتری برای موفقیت دارد. این بار، همۀ احزاب مخالف، طرفدار ترمیم روابط هستند؛ حتی متحدان راستگرای اردوغان در حزب اقدام ملی (MHP) که قبلاً از این تلاشها انتقاد میکردند، به نظر میرسد موافق هستند. بازپسگیری هفت ناحیه از اطراف قرهباغ کوهستانی و یکسومِ خودِ قرهباغ کوهستانی توسط آذربایجان در جنگ اخیر، نقش مهمی در تغییر عقیدۀ ملیگرایان ترکیه داشته است. چشمانداز همکاری عمیقتر ترکیه با جمهوریهای ترک که با عادیسازی روابط با ارمنستان و استفاده از فرصتهای شبکۀ ارتباطی حملونقل تسهیل میشود، حمایت مستمر ملیگراها را به دنبال خواهد داشت. آنها از توافق آتشبس امضاشده بین ارمنستان، آذربایجان و روسیه هیجانزده هستند؛ زیرا این توافق که پس از جنگ اخیر قرهباغ کوهستانی در سال 2020 صورت پذیرفت، آذربایجان را به منطقۀ نخجوان در مرز ترکیه متصل میکند. آنها امیدوارند چنین کریدوری بتواند به تلاشهای مستمر آنکارا برای ایجاد روابط نزدیکتر با جمهوریهای ترک در آسیای مرکزی کمک کند. بازگشایی مرز ترکیه و ارمنستان، این روابط را بیشتر تقویت خواهد کرد.
احیای روابط ترکیه و ارمنستان، به آنکارا کمک خواهد کرد روابطش را با غرب بهبود بخشد. اگرچه کشورهای غربی در ترتیبات پس از جنگ قرهباغ کنار گذاشته شدهاند، از بازسازی روابط بین ترکیه و ارمنستان استقبال میکنند؛ زیرا امیدوارند چنین اقدامی به کاهش نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی و کاهش وابستگی ارمنستان به ایران بینجامد. اخیراً جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، از رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه خواست مرزهای کشورش با ارمنستان را باز کند.
ترمیم روابط ترکیه و ارمنستان برای ایروان هم مفید خواهد بود. بعد از اینکه ترکیه و آذربایجان در دهۀ 1990 مرزهایشان با ارمنستان را بستند، ایروان در انزوا قرار گرفته است. این کشور از پروژههای انرژی و حملونقل منطقهای مانند راهآهن باکو- تفلیس- قارص کنار گذاشته شده و برای دستیابی به بازارهای جهانی مجبور شده است به مسیرهای تجاری طولانیتر، از طریق گرجستان و ایران تکیه کند. حملۀ روسیه به گرجستان در سال 2008 که اختلال ارتباط ریلی این کشور را به دنبال داشت، وابستگی ارمنستان به همسایۀ شمالی خود را برجسته کرد. تأخیر در صادرات ارمنستان به روسیه که از طریق بنادر گرجستان انجام میشود، آسیب قابلتوجهی به اقتصاد این کشور وارد کرده است. اخیراً، جنگ 2020 قرهباغ نشان داد که ارمنستان نمیتواند روی روسیه حساب کند.
ارمنستان بهدلیل احاطهشدن با مرزهای بستۀ همسایگان شرقی و غربی خود و همچنین اتکای صرف به گرجستان، ایران و روسیه، نیاز مبرمی به بازگشایی مرز خود با ترکیه دارد. دستیابی مستقیم به بنادر دریای سیاه و تقویت تجارت دوجانبه با ترکیه میتواند به انزوای ارمنستان پایان دهد. ملیگرایان و مخالفان ارمنی از تلاشهای دولت این کشور برای عادیسازی روابط با آنکارا انتقاد کردهاند؛ اما با توجه به چالشهای اقتصادی که این کشور با آن مواجه است، مقاومت آنها به شدت گذشته نیست و مقداری تعدیل شده است.
نگرانی کشورهای منطقه از احیای این روابط
گرجستان از بازگشایی احتمالی مرز ارمنستان و ترکیه نگران است. بستهبودن این مرز در سه دهۀ گذشته، این امکان را برای گرجستان فراهم کرده است که بهعنوان مرکز ترانزیت حیاتی در قفقاز جنوبی عمل کند و در صورتی که ارتباطات حملونقل جدیدی ایجاد شود، تفلیس ممکن است این جایگاه را از دست بدهد. نگرانی دیگر، به تغییر وضعیت موجود در روابط این کشور با ارمنستان مربوط میشود. گرجستان میزبان جمعیت قابلتوجهی از ارامنه است. ارمنستان سالها بهدلیل وابستگی به گرجستان، سیاست محتاطانهای را در قبال جامعۀ ارمنی آنجا در پیش گرفت. تفلیس نگران است احیای روابط ایروان با آنکارا، ارمنستان را به جامعۀ ارمنی در گرجستان حساستر کند. با این حال، بعید است ایروان سیاستش را در قبال گرجستان تغییر دهد. در بلندمدت نیز بهنفع گرجستان است که همسایۀ جنوبیاش کمتر به روسیه وابسته باشد.
ایران نگران است با شکلگیری شبکۀ ارتباطی حملونقل جدید، موقعیت خودش را از دست بدهد. در حال حاضر، ایران یگانه پل ارتباطی زمینی بین آذربایجان و منطقۀ نخجوان و همچنین مسیر حیاتی برای انتقال کالاهای ترکیه به مقصد آذربایجان است.
از نظر اردوغان، پویاییهای داخلی و منطقهای شرایط مناسبی را برای ترمیم روابط ترکیه و ارمنستان فراهم کرده است. بازگشایی مرزها برای او مزایای اقتصادی، سیاسی و ژئواستراتژیک به همراه دارد. به نظر میرسد باکو نیز موضع خود را تعدیل کرده است و چند مقام آذربایجانی نیز حمایتشان را از تلاشهای عادیسازی اعلام کردند. اینکه آیا این حمایتها تداوم خواهد داشت یا خیر، هنوز مشخص نیست. اگرچه درگیریهای سال 2020، پویاییهای میدانی را بهنفع آذربایجان تغییر داد و این درگیریها با آتشبس به پایان رسید، سربازان همچنان به تبادل آتش میپردازند و مسائل حلنشدهای همچون وضعیت سیاسی قرهباغ کوهستانی وجود دارد. تداوم تنش بین ارمنستان و آذربایجان میتواند تلاشهای ترکیه برای عادیسازی روابط را به خطر بیندازد.
موضع روسیه در قبال احیای این روابط نیز مهم است. اگرچه مقامات روسی در ظاهر حمایتشان را از عادیسازی روابط ترکیه و ارمنستان بیان کردند، در عمل، مسکو از وضعیت موجود سود زیادی برده است؛ بهطوری که مناقشۀ قرهباغ، به اهرم فشار مسکو در قبال ایروان و باکو تبدیل شده و انزوای ارمنستان، اتکای این کشور را به روسیه افزایش داده است. چنین ملاحظاتی در سیاست خارجی روسیه باعث شده است مسکو ضمن حمایت از مذاکرات سال 2009 ترکیه و ارمنستان، ترجیح دهد این تلاشها بدون نتیجۀ ملموس ادامه یابد. پویایی پس از جنگ قرهباغ، این انگیزه را به روسیه میدهد که وضعیت موجود را حفظ کند و روابط ارمنستان و آذربایجان را متشنج نگه دارد. آتشبس بین آذربایجان و ارمنستان در قرهباغ که با میانجیگری روسیه صورت گرفت، امکان حضور نظامی مسکو را در قرهباغ کوهستانی فراهم کرد؛ چراکه پوتین، رئیسجمهور روسیه میخواهد نیروهای حافظ صلح این کشور در آنجا بمانند. این امر، هرگونه تلاش برای عادیسازی روابط را پیچیده میکند.
پتانسیل عادیسازی روابط ترکیه و ارمنستان، هرگز تا به این اندازه امیدوارکننده نبوده است؛ اما همچنان شکننده است. محاسبات روسیه و آذربایجان تعیین خواهد کرد که آیا این هم تلاش شکستخوردۀ دیگری خواهد بود یا اقدامی تاریخی بهنفع منافع دو کشور.
قابل بازیابی در:
https://www.mei.edu/publications/fragile-promise-prospects-turkish-armenian-normalization