پروژه نئوم، شهر غول پیکر: عربستان سعودی، اسرائیل را با شهر نئوم به رسمیت خواهد شناخت
مترجم: مریم قهرمانی
یک پروژه نیم تریلیون دلاری برای ساخت شهری در مرز مشترک عربستان سعودی، اردن و مصر در خلیج عقبه، عربستان را به سمت به رسمیت شناختن اسرائیل و همگرایی با تلاویو سوق خواهد داد.
محمد بن سلمان، شاهزاده بلندپرواز سعودی، چندی پیش در یک مجمع سرمایه گذاری اقتصادی از پیشنهاد پروژه ای 500 میلیارد دلاری در جهات تلاش برای استحکام بیشتر طرح چشم انداز 2030، پرده برداری کرد. چشم انداز 2030 بن سلمان در واقع پروژه ای برای ایجاد تغییر بنیادین در اقتصاد نقتی این کشور در دهه پیش رو است. این پیشنهاد برای ساخت شهری در ورودی خلیج عقبه در گوشه شمال شرقی دریای سرخ و نهایتا گسترش به سمت همسایگانی چون مصر و اردن است. شاهزاده وعده داده است که این پروژه، شهری کاملا پیشرفته با قوانین و دولت خود بوده و عاری از هرگونه رویکرد “سنتی” است.
نکته آخر اشاره شده در پاراگراف قبل نشان دهنده این امر، یعنی سنتی نبودن این شهر، است که محمدبن سلمان اجازه ورود و اجرای قوانین فرهنگی- اجتماعی سنتی وهابیت در این شهر را نخواهد داد، و این وعده همراستا با بیانیه پیشین وی مبنی بر این است که عربستان سعودی “به اسلام اعتدال گرا بازخواهد گشت” و “فورا ایدئولوژی های افراطی را کنار خواهد زد”. واضح است، مناقشه “عمیق دولتی” در میان جناح های سلطنتی و علمای این کشور وجود دارد؛ که البته جناح سلطنتی با تلاش برای “مدرن سازی” کشور، به دنبال “کودتای نرم” علیه جامعه علما و روحانیون عربستان است. این امر اگر منجر به بی ثبات سازی کشور نشود، قطعا منجر به آشوب پشت پرده در آینده نزدیک خواهد شد؛ اما هدف مقاله پیش رو پرداختن زیاد به این موضوع نیست.
در واقع این مطلب به این دلیل مطرح می شود که اکنون عربستان سعودی در پیک یک تغییر پارادایمی بی سابقه است که اگر دولت در حذف نفوذ سیاسی روحانیون و علمای وهابی موفق عمل کند، احتمالا منجر به رسمیت شناختن اسرائیل می شود. شرکای مصری- اردنی نئوم عربستان سعودی قبلا معاهده های صلح خود با اسرائیل را به امضا رسانده اند و ریاض هم در ایجاد سیاست منطقه ای جامع ضد ایرانی با تل آویو و دیگر ائتلاف های مشترک شان با یکدیگر، همراستا و هم جهت است. علاوه بر این، دیدارهای پنهانی میان عربستان سعودی و اسرائیل در طول سال ها نشان می دهد که رابطه آنها در خفا بسیار گرمتر از روابط عمومی آنها است، و این ارتباط پنهانی به دلایل سیاسی داخلی خود آنها است.
اسرائیل همیشه خواستار برقراری روابط با عربستان سعودی بوده است، هرچند که عربستان سعودی همیشه از این موضوع دوری کرده است تا خود را به عنوان حامی قدرتمند مسئله فلسطین نشان دهد؛ بااینحال، اگر محمد بن سلمان با “کودتای نرم” “عمیق دولتی” خود ضد روحانیون وهابی بر سر کار آید، به راحتی می تواند تمامی تقصیرها برای سال ها مخالفت و به رسمیت نشناختن اسرائیل را متوجه روحانیون مذهبی این کشور کند.
و اما خلیج عقبه به این دلیل انتخاب شد که نه تنها به نئوم اجازه گسترش به سمت مصر و اردن را می داد، بلکه به اسرائیل نیز نزدیک بوده و امکان ارتقای خطوط ریلی “مدیترانه- دریای سرخ” را به عنوان مولفه عالی مکمل جاده ابریشم جدید در خاورمیانه فراهم می آورد. تل آویو می داند که چینی ها همیشه به دنبال برنامه های پشتیبان گیری و تنوع مسیرهای حمل و نقل هستند تا بیش از حد به یک کوریدور ارتباطی خاص وابسته نباشند و در این خصوص، حمل و نقل زمینی ریلی از خلیج عقبه به مدیترانه شرقی از طریق اسرائیل برای استراتژیست های پکن بسیار جذاب است. علاوه بر این، چین روابط بسیار خوبی هم با عربستان سعودی و هم با اسرائیل دارد؛ بنابراین از منظر پکن، این بازی “برد-برد” عالی در منطقه خاورمیانه است، مخصوصا اگر جمهوری خلق چین بتواند راهی را برای نفوذ پیدا کند که تامین مالی و سرمایه گذاری هم در پروژه نئوم و هم در پروژه های “مدیترانه- دریای سرخ” را فراهم آورد.
علاوه بر این، عامل روسیه را نیز باید مد نظر داشت، و عینا همه می دانند – هرچند که در جامعه رسانه های جایگزین انکار می شود- که مسکو و تل آویو با یکدیگر روابط خوبی داشته و و در اصل به عنوان متحد در سوریه اقدام می کنند. وقتی که درباره نزدیکی سریع روابط روسیه- عربستان و نقش عظیم راهبردی قرن بیست و یک روسیه در تبدیل شدن به نیروی بزرگ متعادل کننده در اوراسیا صحبت می کنیم، چنین به نظر می رسد که روسیه حتما در خدمت به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط عربستان و همگرایی تل آویو در پروژه نئوم اقدام خواهد کرد چراکه بعدها به نخبگان تجاری روسیه هم در فدراسیون روسیه و هم در اسرائیل امکان خواهد داد تا در این دولت- شهر جذاب و کوریدور تکمیلی “مدیترانه- دریای سرخ” جاده ابریشم سرمایه گذاری کنند.
با مشاهده تلاش محمد بن سلمان در حذف نفوذ سیاسی روحانیون و علما از عرصه حکومتی عربستان سعودی، بسیار محتمل است که عربستان سعودی در آینده ای نزدیک اسرائیل را به رسمیت شناخته و بایت دهه ها تاخیر در انجام این امر، روحانیون وهابی را مورد سرزنش و نکوهش قرار دهد. قصد بزرگ پشت این اقدام تنها رسمی کردن همکاری ضد ایرانی عربستان- اسرائیل و یا نمایش میزان اصرار و ممارست ولیعهد عربستان در ایجاد تغییر در عربستان نیست، بلکه برای رضایت همکاران قدرتمند چند قطبی ریاض در مسکو و پکن است که هر دو از روابط خوب با تل آویو بهره می برند اما شاید برای سرمایه گذاری در پروژه شهر- دولت نئوم عربستان، تا زمانی که راه ارتباطی آن وابسته به گذرگاه کانال سوئز باشد، بی میل باشند.
اگر اسرائیل در این مگا پروژه مشارکت داشته باشد، روسیه و چین احساس امنیت بیشتری خواهند کرد؛ چراکه بخشی از سرزمین اسرائیل برای حمل و نقل دریایی میان دریای سرخ و مدیترانه از طریق خط ریلی “مدیترانه- دریای سرخ” استفاده خواهد شد و این امر قطعا به جذاب تر شدن نئوم از منظر لجستیکی برای تمامی سرمایه گذاران کمک خواهد کرد. اگر عربستان سعودی اسرائیل را به رسمیت نشناسد، این راه حل غیر سوئزی غیر ممکن خواهد بود و دولت- شهر نئوم اهمیت عظیم راهبردی خود در زمینه نظم جهان چندقطبی را از دست خواهد، که این عدم اهمیت نهایتا به عدم سرمایه گذاری و شکست احتمالی پروژه پرچم دار چشم انداز 2030 عربستان منجر خواهد شد. بدین ترتیب، بنابر ضرورت های اقتصادی- راهبردی مرتبط با نئوم، هم چنین تغییر پارادایم ژئوپلتیکی صورت گرفته در عربستان سعودی، ریاض به احتمال زیاد در آینده نزدیک اسرائیل را به منظور تضمین موفقیت دولت- شهر خود و نهایتا دورساختن عربستان از وابستگی صرف به نفت، به رسمیت خواهد شناخت.
منبع: گلوبال ریسرچ
** مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نمی باشد.