قبل از ۱۸۵۳ ژاپن کشوری بسته بود ولی از سال ۱۸۶۷ مردم ژاپن توانستند با کشورهای دیگر بخصوص مسلمانان رابطه برقرار کنند. مردم ژاپن ابتدا در سال ۱۸۷۷ اسلام را به عنوان بخشی از ادیان غربی شناختند. نخستین بار در سال ۱۸۷۷ با ترجمه کتابی به زبان ژاپنی که درباره اسلام نوشته شده بود مردم این سرزمین با معارف اسلامی آشنا شدند. با این حال تعداد مسلمانان تا قبل از دهه ۱۹۸۰ اندک بود. ورود اسلام به ژاپن پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه و استقرار حکومت سوسیالیستی در آن کشور انجام گرفت. در حال حاضر روزانه ۱۰ نفر در ژاپن به دین اسلام روی میآورند. در حال حاضر در ژاپن بین ۳۰ تا ۴۰ مسجد یک طبقه وجود دارد. نوشتار زیر در همین رابطه است.
گذشته اسلام در ژاپن
پیشینه ورود اسلام به ژاپن به اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست میلادی (زمانی که اولین مسلمانان جهت اقامت وارد این کشور می شوند) برمی گردد. قبل از آن نیز منابع اسلامی و نام اسلام از طریق چین وارد ژاپن شده بود، اما کسی در ژاپن مسلمان نشده بود. اما در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست برخی از مسلمانان روسیه (که بیشتر تاتار بودند) وارد ژاپن شده و در آنجا ماندگار شدند. در واقع هسته ي اولیه مسلمانان مقیم در ژاپن را مسلمانان تاتار تبار مهاجر از روسیه تشکیل دادند.. بعد از آن به تدریج مسلمانان کشورهای خاورمیانه و کشورهای مسلمان در جنوب وشرق آسیا از جمله چین، ترکیه، پاکستان، هند، بنگلادش، مالزی و اندونزی به تدریج به ژاپن وارد شدند و هسته اولیه مسلمانان در ژاپن گسترش پیدا کرد. به نحوی که مسلمانان شیعه و سنی در ژاپن در حدود صدو بیست هزار نفر هستند. این مسلمانان يا مهاجر هستند و يا برخی نیز شامل نسل دوم مسلمانان مهاجر هستند و برخی نیز ژاپنی تبارهای مسلمان هستند.
نقش اسلام در جامعه ژاپن
با توجه به جمعیت کشور ژاپن که اکنون حدود صدو بیست و هفت میلیون نفر است. متاسفانه تعداد صد و بیست هزار نفر مسلمان در این کشور چندان به چشم نمی آید و حضور پررنگی به شمار نمی توان آورد. تاکنون حضور تاریخی نه تنها اسلام بلکه سایر ادیان توحیدی در ژاپن بسیار کم رنگ بوده است. در واقع بیشتر عملکرد مسلمانان در ژاپن در حالت تدافعی بوده و ضمن حفظ هویت خود، تلاش کرده اند که اسلام هراسی (که از راه رسانه های غربی به ژاپن هم رسیده است) را خنثی کنند. در این بین، علیرغم جمعیت کم نقش اجتماعی مسلمانان در ژاپن به گونه ای بوده است که باعث گرایش اندیشمندان و شخصیت های برجسته ای مانند پروفسور ایزوتسو به شناخت اسلام شده اند. مرحوم ایزوتسو قرآن پژوه، فیلسوف و خیلی علاقمند به اسلام بود. وی بارها با علامه طباطبایی و شهید مطهری مراودات و مکاتبات فلسفی داشت و نظرات فلسفی وی در غرب هم مورد توجه واقع شده است.
وضعیت مسلمانان در ژاپن
تا سال 2001 که واقعه یازده سپتامبر رخ داد اسلام وضعیت با ثباتی را برای گسترش در ژاپن پیدا کرده بود و تعداد مسلمانان با شیب بسیار ملایم در حال افزایش بود. اما با وقوع حادثه یازده سپتامبر رسانه ها و جامعه ژاپن هم تحت تاثیر این امر قرار گرفت. این امر دو جنبه داشت. از يك سو فرصتي برای گسترش اسلام در ژاپن بود و از سويي تهدید. فرصت از آن جهت که خیلی از ژاپنی ها علاقمند شدند که اسلام را بشناسند و هم این امر فرصتی شد تا اسلام در این کشور شناخته گردد و چندین هزار نفر مسلمان شوند. از طرفی اسلام هراسی در ژاپن گسترش پیدا کرد. این نکته عطفی در ژاپن بود. اکنون با وجود و فعالیت گروه های تندرو در خاورمیانه باز رویکرد جدید به شناخت اسلام پیدا شده است که به نوعی هم با اسلام هراسی در آمیخته است. در واقع تعداد مسلمانان با توجه به کمی نسبت به جامعه ژاپن نمیتواند نقش پررنگی را بازی کنند اما تلاش کرده اند هویت مستقلی داشته و آن را حفظ کنند. هر چند این امر سخت بوده ولی تا حدی توانسته اند اسلام هراسی را به چالش کشند. در این میان عملکرد آنها باعث شده است تعدادی از ژاپنی تبارها هم به اسلام بگروند.
نگاه ژاپني ها به مسلمانان
واقعیتی این است که وضعیت مسلمانان در ژاپن به گونه ای بوده است که طرفداران هیچ کدام از ادیانی که از گذشته در ژاپن بوداند مانند آیین شینتو و طرفدارن بودیسم و.. اسلام را به عنوان یک تهدیدي برای خود به شمار نمی آورند و حتی دولت ژاپن هم در این حوزه احساس تهدیدی از سوی مسلمانان نمی کند. (چنانچه در فرانسه دولت وارد عمل شد و حجاب را ممنوع اعلام کرد و مسلمانان تحت فشار قرار گرفتند.) خوشبخانه دولت ژاپن در این حوزه فشاری به مسلمانانان وارد نکرده است و اصولا مسلمانان بخشی از جامعه ژاپن هستند و توانسته اند در این جامعه حل گردند. در این اگر مسلمانان مشکلات و چالش هایی در ژاپن داشته باشند بیشتر فشار اجتماعی است. در واقع مسلمانان اقلیت بسیار کوچکی در این کشور هستند و خود را تنها حس می کنند. جامعه ژاپن که از نظر تاریخی جامعه ای بسته، یک دست و ژاپنی زبان بوده و اقلیتی نداشته اند اکنون با مسلمانان روبرو هستند که اقلیت هستند. در این بین نیز باید توجه داشت که گروه و شخصیت هایی تندروی در بین مسلمانان ژاپن وجود ندارد که جامعه ژاپن را تحت تاثیر قرار دهند و حساسیت آنها را برانگیزانند. در اين بين مسلمانان باعث شده است، که هر سال نخست وزیر مناسبت عید فطررا تبریک گوید و ماه رمضان مراسم افطار برگزار و از سفرای کشورهای اسلامی دعوت کند. این نشان از اهميت مسلمانان است.
ترکیب مسلمانان ژاپن
در واقع اکثریت مسلمانان در ژاپن مهاجر هستند. بخشی از آنها از آسیای جنوب شرقی یعنی مالزی، اندونزی و میانمار هستند. جدا از این بخش دیگری پاکسانی و همچنین در حدود بیست هزار از این عده ایرانی تبار و شیعه بوده و حسینیه و مساجد خاص خود را دارند. حتی آنها مراسم هایی ماند محرم و.. را به خوبی و آزادانه برگزار می کنند.
مسلمانان ژاپنی تبار در ژاپن به این دلیل به اسلام گرویده اند بیشتر اندیشمندانی بوده که حقیقت اسلام را با تحقیق بدان رسیده اند. برخی دیگر نیز به خطر ارتباطات بین فردی به اسلام گرویده اند و حقیقت اسلام را دریافته اند. در این حال باید توجه داشت که اگر مسلمانان به خوبی رفتار کنند خود به رسانه ای برای معرفی اسلام تبدیل میگردند.
به عملکرد مسلمانان فعلی بستگی دارد. به خصوص عملکرد مسلمانان خاورمیانه که مهد اسلام آنجاست، بستگی دارد. ضمن اینکه دولت های اسلامی هم باید بیشتر سرمایه گذاری کنند. ژاپن زمینه ی بسیار مساعدی برای گسترش اسلام دارد. هم اکنون نهادهای فرهنگی ما در آنجا مثل شعبه دانشگاه المصطفی یا رایزنی فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی فعال شده و سازمان صدا و سیما هم حرکت هایی را شروع کرده است، ما فکر می کنیم، زمینه پذیرش اسلام در آنجا فراهم است.
آینده حضور مسلمانان در ژاپن
مسلمانان ژاپن بیشتر مسلمانانی هستند که حد اعتدال را رعایت می کنند. مسلمانانی را که مکتب وهابیت را تبلیغ کنند، یا نیستند یا تعداد بسیار اندکی هستند. اکثر آنها به مناسک مذهبی پایبند هستند و خط اعتدال را دنبال می کنند در واقع گروه های سلفی یا تکفیری هنوز در ژاپن نتوانسته اند جای پای خوبی باز کنند. در اين بين ان شاالله آینده حضور مسلمانان در ژاپن روبه گسترش خواهد بود. با زمینه ای که وجود دارد، اگر درست عمل شود و کشورهای اسلامی، مسلمانان ژاپن و نهادهایی آنجا دورهم جمع شوند مي توان به گسترش اسلام در ژاپن خوشبین بود.