آینده ی نقش ارتش در مصر
ارتش در کشورهای جهان سوم، به طور مطلق حضور دارد. مثل ایران دوره رضا شاه و محمدرضا شاه و لیبی و مصر. مصر هم از این قاعده مستثنی نیست. ارتش نهادی است، که خود را همیشه برتر از بقیه نهادها می دانست و به همین دلیل همیشه در این کشورهای جهان سوم کودتا شکل می گرفت و حکومت به دست ارتش می افتاد. در این بین ارتش مصر چهار دوره را پشت سر گذاشته است.
دوره ی اول به زمان جمال عبدالناصر برمی گردد؛ یعنی زمانی که ارتش افسران آزاد شکل گرفت. در آن برهه از زمان دو مسئله در مصر شکل گرفت، که این افسران آزاد تاسیس شدند و در کنار آنها نیروها و جریان های اسلامی هم بودند. این دو جریان مکمل هم بودند. یعنی جریان افسران آزاد که توسط جمال عبدوالناصر شکل گرفت؛ توسط اسلام گراها هم مشروعیت و مقبولیت پیدا کردند. لذا ارتش در سال 1952 کودتایی را علیه سیستم پادشاهی ملک فاروق، شکل می دهد. ملک فاروق یکی از متحدین غربی است. به همین دلیل اولین کودتای نظامی در مصر شکل می گیرد. در اینجا ارتش به شکل مدرن نبود. ولی افسران آزاد سیستمی را ایجاد کردند، که به سمت میلیتاریسم حرکت می کرد. در ابتدا جریان های اسلامی اخوان با افسران آزاد همراه بودند موضوع هایی چون مقابله با استبداد (که همان ملک فاروق بود) و مبارزه با استعمار مدنظرشان قرار گرفت، لذا در ابتدا خیلی از امور برای اینکه مقبولیت پیدا کند، سمت ملی شدن حرکت کرد. از جمله اموری که ملی شد، همان سوئز بود. این سه مولفه باعث شد که ارتش محبوبیت زیادی نزد مردم پیدا کند.
در دوره ی بعد از ناصر، یا انورسادات ارتش به عنوان یک نهاد مدرن و در عین حال با یک دیسیپلین خاص، حکومت را در دست داشت. در زمان سادات جریان کمپ دیوید شکل گرفت. این موضوع باعث شد، خود به خود برای اسرائیل و آمریکا ارتش مهم تلقی شود و جزء متحدین آنها قرار بگیرد. همین مسئله باعث شد، از سال 1979 سالانه آمریکا نزدیک 1.5 میلیارد دلار به ارتش کمک کند. در دوره ی سوم که به زمان مبارک بر می گردد، ادامه همان دوره ی سادات است. یعنی دروه ی اتحاد با غرب حمایت از صلح اعراب و اسرائیل و به عبارتی دیگر حمایت از روند مشروعیت بخشی به اسرائیل است. در دوره ی بعدی یا مرحله چهارم که کودتا علیه مرسی است و شکل گیری سیستم سیسی در شرایط فعلی است .
نقش مالی و سیاسی و تجاری و اقتصادی ارتش
از نظر فرهنگی از دوره ی سادات به این طرف، ارتش نه تنها در مصر بلکه در کشورهای جهان سوم مثل ترکیه، ایران، لیبی به سمت سکولاریزه کردن جامعه حرکت کرد و دولت را هم به همان سمت سوق داد. به لحاظ سیاسی سیستم سکولاریسم ارتش همیشه خود را به عنوان نهاد برتر تلقی می کند. جدا از این در بعد اقتصادی، نقش ارتش درهرچهار دوره مهم است. در مرحله ی اول و جمال عبدالناصر ، زمان دوقطبی شدن سیستم بین الملل بود ، جمال عبد الناصر نگرشی به سمت شرق پیدا می کند. به عبارتی پس از ملی شدن کانال سوئز ارتش یا خود سیستم جمال عبدوالناصر به سمت سوسیالیستی کردن دولت، اقتصاد و جامعه حرکت کرد و اقتصاد را دولتی کردند . این دولتی کردن دست ارتش بود. در دوره ی سادات، فضای باز اقتصادی در پیش گرفته شد و چون دولت در دست ارتش بود، کمکی به فضای باز اقتصادی نکرد و می توان گفت ارتش یکه تاز اقتصادی جامعه و همه کاره جامعه بوده است.
در دوره ی مبارک، علی رغم این که یک سیستم سرمایه داری شکل گرفت و به عبارتی به سمت سیستم نئولیبرالی سرمایه داری، حرکت کرد، یک طبقه نخبگان سرمایه داری در جامعه شکل گرفت. مصر نزدیک به نود دو و نیم میلیون جمعیت دارد؛ اما به لحاظ اقتصادی، فاصله ی طبقاتی زیاد است. یعنی فقر بیشتر از میانگین زندگی عمومی مردم است. در این سیاست اقتصادی، طبعا چون ارتش در راس ارکان سیستم وجود دارد، یک طبقه ی حاکم سرمایه داری به نام ارتش شکل می گیرد. مثلا در دوره ی ناصر حتی پخت نان هم در دست ارتش بود و در دوره ی سادات و مبارک هم، صنعت در دست ارتش بوده است. اما به لحاظ اقتصادی، از سال 1979 کمک هایی به صورت سالانه نزدیک به 1.5 میلیارد دلار در سال به آن داده می شد. در جریان کمپ دیوید، ارتش مصر که امنیت اسرائیل را تثبیت کرده بود، باعث شده بود، کمک های اقتصادی غرب به ارتش هم افزایش یابد و ارتش هم به عنوان یک طبقه ی سرمایه دار باشد.
نقش سیاسی فرهنگی و اقتصادی ارتش در مصر
این بحث، در شرایط فعلی خیلی گسترده است اما این واقعیت را باید بپذیریم، انتخاب مرسی، خیلی شکننده بود. اما در عین حال عدم کارآمد بودن مرسی و کودتایی که علیه ایشان وتبلیغاتی علیه ناکارایی ایشان باعث شد که، ارتش مجددا با تجربه جدید وارد صحنه سیاسی مصر شود. یعنی درست است که انتخابات سوری شکل گرفته و به آن دموکراسی می گویند، اما سیستم همان سیستم قدیم است و ساختار تغییری نکرده است. سیسی و خیلی از وزرای دیگر نظامی هستند. از همه مهم تر قانون اساسی جدید قانون گذشته را نقض و گروه ها و احزاب اسلامی را زیر فشار قرار داده است. علاوه بر این، انتخاب وزارت کار را به انتخاب شورای دفاع موکول کرده است، در واقع نخبگان ارتش هستند.
آینده ی نقش ارتش در مصر
ارتش مصر هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی، بزرگترین ارتش قاره ی آفریقا را دارد و در سطح جهان به لحاظ کمی و حتی کیفی دهمین ارتش دنیا است. ارتش، در زمان انقلاب مصر تجربه کسب کرده است و به نظر می آید، که خود را برای مراحل بعد، اما نه از شیوه ی اسلامی آماده می کند. در این بین هر چند جامعه مصر بزرگترین جامعه اسلامی قاره آفریقا است، اما تجربه ای که ارتش در حوادث اخیر به دست آورده است، دیگر اجازه نمی دهد که گروه های اسلامی فعالیت دینی فرهنگی داشته باشند. در حوزه ی سیاست درمیان سران ارتش نگرش لائیک گری و سکولاریزه شدن وجود دارد. گذشته از این اکنون ثبات و امنیتی (که هم اکنون در مصر شکل می گیرد) این تلقی را برای مردم به وجود می آورد که ارتش می تواند مجددا مصر را احیا کند . این امر برای مردم تبلیغ می شود . پرسش اینجاست که آیا ارتش در این اقتصاد موفق خواهد شد؟ طبعا با توجه به این که درصد فقر جامعه ی مصر بالاست؛ نخواهد توانست، که مشکلات اقتصادی مردم را بر طرف کند، ولی درعین حال چون یکی از متحدین غربی هستند، سرمایه گذاری از سوی کشورهای غربی انجام می شود و این سیاست نئولیبرالیسمی ادامه پیدا خواهد کرد. در این بین به لحاظ اقتصادی، ارتش هنوز از آمریکا کمک هایی را دریافت می کند. از نظر سیاسی، به سمت سکولاریزه شدن حرکت می کند. به لحاظ فرهنگی هم به سمت سکولاریزه شدن جامعه حرکت می کند.